دوشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۳ - ۷ مارس ۲۰۰۵

فلسفه يا نزديك شدن احساسات فيمينيستي ؟.

 

  آتوسا سلطانزاده

   asolt@web.de           

   6-3-2005                  

 

 جهت مقايسه و بهتركردن زبان فلسفي-فارسي مورد نياز ،چند كتاب را ورق ميزدم كه با كلمات و تركيبهاي غيرتازه اي آشنا شدم كه نياز به كتاب لغت عربي-فارسي ديگري را در من بيدار كرد.اگرموجب تعجب دوستان نميشد، مي پرسيدم، اين دوستان اهورايي-ايران زميني، در دوره دو رژيم فعلي و قبلي در كجا بودند كه معادل هاي فارسي و يا ساده تري براي بعضي از اين تركيبات نيافتند؟ آيا لغات و مفاهيم زير بعنوان مثال آشنايي با رشته فلسفه را مشكل ويا غيرممكن نميسازد؟، توجه : نقيضه ي هجوآميز- انگاره ي استعلايي- خير اعلا- شهود مفروض- مابعد الطبيعه- صيانت نفس- ادراك پريشي نقيضه اي- وهم تعارضي ماوراء الطبيعه- فاهمه هستنده- ادراك اعلي- باالفعل- باالقوه- ثنويت روح و جان- باطن و ماهيت و ذات- عين و ذهن- ضمير- فعل محض- هستي و وجود- مقوله- فلسفه لاادري- چالش جدلي- و دهها لغات ساده و كوتاه تري كه مي شناسيم ولي يقين خاصي از معناي آنها نداريم.

آيا غير از سانسورهاي رنگارنگ، اينها، مزاحمت هاي زبان براي شناخت و فلسفه نيستند؟. آيا بازي با زبان و واژهها، نيز فعاليتي فلسفي است؟آيا ميشود هر موضوعي را باكمك زبان و ادبيات بيان كرد، آيا جملات پوچ و بي معني نيز وجود دارند، آيا در بازار حراجي، واژههاي فلسفي خريداري دارند؟. قبركنان و مرده شوي هاي فلسفه چه كساني هستند؟، فلسفه امروزه علمي است زنده و فعال يا اينكه ،آن به پايان عمر خود رسيده، واژههاي بي معني يا پرسشهاي بي جواب فلسفه كدام هستند. اصلا چرا انسان دست به فلسفه بافي ميزند، آيا مطالعه فلسفه واقعا سبب عدالت و آزادي ميشود، اصلا انسان چقدر به فلسفه نياز دارد، آيا پرسش فلسفي آنطور كه سقراط ميگفت، كمكي است به زايمان حقيقت،نظر فيلسوفان درباره فلسفه چيست، تعريف فلسفه چيست؟ آيا آن شباهتي به علم دارد، آيا ما بايد برخوردي طبقاتي يا قضاوتي غيرطبقاتي نسبت به رشته فلسفه بنماييم، آيا فلسفه بقول غربيها يك رشته دمكراتيك است يا استبدادي؟، فلسفه، تحصيل درباره يك دوره است يا كوشش براي تغيير آن؟. آرزو و روياي قديمي فيلسوفان چه بود؟. آيا زندگي فيلسوف واقعي حتا امروزه در خطر است؟.

تحصيل و مطالعه فلسفه، يك سفر لذت بخش است يا يك ماجراجويي خطرناك؟. فيلسوف يك عالم است يا يك كتاب معلومات عمومي، چه عواملي باعث ميشوند كه انسان جنون نگيرد يا جانور درنده اي نشود؟، چه عواملي سبب ميشوند كه جهان از هم نپاشد يا آسمان روي سرمان، بندگان ،خراب نشود؟.چرا فمينيست ها از فيلسوفان شكايت دارند و فيلسوفان از پست مدرن ها ناراضي؟، اصلا شما مردان از جان زنان چه ميخواهيد؟، بازهم مانند دوران مدرسه بايد پرسيد؛ عقل مهم است يا احساس و محبت؟ ، آيا تئوري شناخت يعني اعلان ورشكستگي آن؟، آيا نبايد به شكستن اصول و نظم هاي قديمي پرداخت؟، آيا دليل شك هاي جهاني، شك هاي متدي نيست؟، چه كساني ميگويند؛ خودآگاهي ما به آگاهي شما نياز دارد؟، آيا انتقاد از خود، اقدامي فلسفي است، آيا ميتوان سئوالات قديمي را با متدهاي جديد جواب داد؟.

اصولا مقدمات شناخت كدام است؟، منطق يعني چه؟، چه فوايدي دارد، براي چه هدفي؟، آيا شناخت مسلم و ومطمئني وجود دارد؟،چگونه ديالكتيك به سيستم فكري ميرسد؟، فيزيك مهم ايت يا متافيزيك؟. هلو! سلام. جناب خدا ! اين صداي راديو زاهدان است. لطفا بفرماييد چهارچوب حقيقت كدام است؟ آيا متافيزيك جديد با متدهاي جديد به ميدان آمده؟ چرا بعضي به اخلاق و بعضي به متافيزيك پناه برده اند، چه كسي بايد شروط حقيقت را تضمين كند؟.

آيا مبحث اخلاق به ما ياد ميدهد كه چگونه بايد زيست؟ آيا بايد يرسيد بين اخلاق فردي و اخلاق اجتمايي فرقي هست، آيا فرااخلاق وجود دارد؟. هومانيست ها مينويسند؛ هيچكس به دلخواه خود وبطور آزاد به كسي بدي نميكند. فلسفه اخلاق چه مقوله اي است؟ وجدان راحت و راضي با اخلاق چه رابطه اي دارد، آيا برده دار نيكوكار وجود دارد، آيا نبايد ارباب، رعيت را به رسميت بشمارد؟ آيا رابطه آقا با زيردست يا سرمايه دار با كارگر جايي در فلسفه دارد؟.آيا نبايد به شكستن و اصول و نظم هاي قديمي پرداخت؟ انواع و شكل هاي جهانبيني كدام هستند؟، چه كساني از شكست و از هم پاشيدگي سيستم هاي فكري خوشحال ميشوند؟، آيا سيستماتيك فكركردن، مخالف آزادفكركردن است؟.

سياست چه رابطه اي با فلسفه دارد؟ اخلاق سياسي ،رابطه اي با سياست اخلاقي دارد؟ آيا سياست يعني مبارزه فلسفي عليه هرج و مرج؟ درباره آينده انسان، پايان انسانيت، سرنوشت انسان چه ميتوان گفت؟. آيا بهتر نيست قبل از هر ايدئولوژي و سياستي، ابتدا انسان را بشناسيم، توانايي ها و ضعف هايش را؟. چه كساني ميگويند، امنيت، آرامش و سكوت ،يك وظيفه شهروندي يا ديني است ؟.

در اينجا يادآوري اينكه؛ آلمانها از ديروز تا حالا به مناسبت 200 مين  سالگرد مرگ شيلر شاعر انقلابي، يك ماراتون شعر و متن خواني 24 ساعته براه انداخته اند و ما در باره واژههاي ثقيل غيرفارسي شكايت مي كنيم !.