ده سال پس از بازرگان
فرنوش اميرشاهی: شرق،
دهمين
سال درگذشت مهندس «مهدی بازرگان» بهانه ای شد تا انديشه های اين شخصيت سياسی و
فرهنگی معاصر با ديدی علمی و فرهنگی در همايش دوروزه مورد بحث و بازبينی قرار گيرد.
نخستين روز از اين همايش صبح ديروز در حالی برگزار شد كه نيروی انتظامی با بستن
درهای حسينيه ارشاد از ورود مدعوين كه در ميان آن چهره هايی چون «عبدالله نوری»، «حسين
انصاری راد» و «احمد صدر حاج سيدجوادی» حضور داشتند، ممانعت كرد. استدلال موجود
برای جلوگيری از برگزاری همايش نداشتن مجوز كتبی برای اين مراسم بود ولی دست
اندركاران برپايی مراسم تاكيد داشتند كه قبلاً به صورت شفاهی مسئولان امر را در
جريان اجرای اين همايش قرار داده بودند. سرانجام با تشكيل جلسه فوق العاده شورای
تامين استان تهران و پيگيری های برپاكنندگان مراسم، پس از دو ساعت و نيم تاخير
درهای حسينيه ارشاد به روی حاضران باز شد و همايش با سخنرانی «عيسی سحرخيز» دبير
اجرايی همايش فوق آغاز شد. نخستين روز از مراسم دو روزه بزرگداشت مهندس «مهدی
بازرگان» در سه بخش به ارائه مقالاتی از سوی چهره های علمی، فرهنگی و مذهبی گذشت و
در عين حال تعدادی از فعالان سياسی همچون «رضا خاتمی»، «احمد بورقانی»، «علی شكوری
راد»، «الهه كولايی» و فعالان ملی _ مذهبی در صندلی های سبزرنگ حسينيه ارشاد در
جايگاه مدعوين قرار گرفتند. مراسم صبح ديروز با ابراز اميدواری «عيسی سحرخيز» نسبت
به اينكه برپايی چنين همايش های علمی بدون مشكل همراه باشد، آغاز شد و آنگاه «محمد
تركمان» دبير علمی همايش گزارشی از روند كار هيات علمی ارائه كرد. تركمان همچنين
از انتشار كتاب «مقالات همايش بزرگداشت مهندس بازرگان» پس از برپايی همايش فوق خبر
داد و اظهار داشت: تمامی مقالاتی كه به هيات علمی ارائه شده است در اين كتاب منتشر
خواهد شد. وی در سخنانش بر شناسايی و بازخوانی آرا و نظرات مهندس بازرگان و نقد آن
تاكيد كرد.
•
نقد تئوری های علم و دين
پس
از گزارش تركمان، «محسن كديور» پشت تريبون قرار گرفت تا با موضوع «علم و دين» از
ديدگاه مهندس بازرگان سخن بگويد. وی با تاكيد بر اينكه بازرگان يكی از مروجين بزرگ
دين در ميان تحصيلكردگان ايرانی بوده است، گفت: «مهندس بازرگان در اين زمينه
پيشكسوت بوده است. در اينجا يك نكته هم قابل اشاره است و آن اينكه مراد از علم،
علم در جامعه مدرن است. چون در گذشته جامعه ما با علم به معنای مدرن آن آشنايی
نداشته است و بنابراين تعارضی نيز بين علم و دين نبود ولی در جايی كه دانشگاه پا
گرفت، تعارضات نيز به وجود آمد.» كديور آنگاه به تحصيلات دانشگاهی بازرگان در
اروپا حدود ۷۰ سال قبل اشاره كرد و افزود: «وقتی ايشان از اروپا
بازگشت هم دين داشت و هم به علم روز مسلح بود و صاحب فكر تازه برای تعريف دين به
زبان علمی شد.» وی آنگاه به كتاب «راه طی شده» مهندس بازرگان اشاره كرد و افزود: «در
اين كتاب می پرسد راه انبيا با راهی كه بشر طی كرده چقدر تفاوت دارد؟ و اين سئوالی
كه پيگيری می شود اثبات آن است كه مقصد كجاست. كتاب بعدی «عشق و پرستش» يا «ترموديناميك
انسان» اولين اثر علمی است كه كوشش می كند يكی از مهمترين مسائل اديان يعنی پرستش
خداوند را با زبان علمی تعريف كند و به نظر می رسد كه موفق بوده است چون در آن
زمان شخصيت های علمی اين كتاب را می پذيرند. او در واقع اثبات كرد كه با ديد علمی
می توان ادله دينی را اثبات كرد. در كتاب سوم يعنی «ذره بی انتها» نيز مهندس
بازرگان نشان داد كه می توان از مسائل علمی برای دين پايگاه محكمی ايجاد كرد.» كديور
در ادامه سخنانش كتاب «مطهرات اسلام» مهندس بازرگان را نام برد و گفت: «با اين
كتاب، ايشان وارد حوزه ديگری شد و به علمی كردن شرعيات و مباحث فقهی روی آورد. بازرگان
ثابت كرد كه مسائلی مثل مطهرات، آب جاری و امثال آن دليل علمی دارند و خرافه نيست.»
كديور ادامه داد: «در مقاله «ضريب تبادل ماديات و معنويات» مهندس بازرگان توانست
مرز ميان ماديات و معنويات را بردارد و اين كوشش با كتاب «پراگماتيسم در اسلام» و
تحقيق «باد و باران» ادامه يافت. ايشان نشان دادند نظم قرآن علمی است و می توان آن
را روی منحنی ها نشان داد.» كديور در بخش ديگری از سخنانش به ارزيابی انتقادی از
نقش مهندس بازرگان در تئوری های علم و دين پرداخت و گفت: «مهندس بازرگان بيشتر متمايل
به رويكرد مكمل بودن علم و دين است و علم و دين را معاون و كمك حال همديگر معرفی می
كند. اما معتقدين به اين رويكرد نكاتی را ذكر كرده اند كه در آثار مهندس بازرگان
وجود ندارد؟
آنها
می گويند علم و دين دو زبان متفاوت دارند اما آثار مرحوم بازرگان كوشيده است معارف
دينی را با بيان علمی مطرح كند. اگر ترموديناميك را از اين بخش حذف كنيم، حلقه
اتصالی آثار ايشان از بين رفته است. درواقع ايشان مثل دكتر شريعتی چندان ميانه ای
با فلسفه نداشتند و اين نقد بر آنها وارد است.» «محسن كديور» در پايان سخنانش
خاطرنشان كرد: «بازرگان اگرچه به لحاظ علمی موفق بود و توانست دين را به ميان
دانشگاهيان بياورد اما ريزه كاری ها در حوزه علم و دين را ناديده گرفت و جای
انتقاد فراوان دارد. در واقع با متحول شدن علم در مقاطع مختلف ديگر مكمل بودن علم
و دين قابل استفاده نخواهد بود. درواقع كار مهندس بازرگان در مقطع خود قابل دفاع
است ولی در دوران پس از او نمی توان از آن دفاع كرد.»
•
پروژه ناتمام مهندس بازرگان
سخنران
بعدی «فرامرز معتمد» بود كه چكيده ای از مقاله خود با عنوان «پروژه نيمه تمام
بازرگان» را ارائه كرد. به عقيده وی می توان پروژه بازرگان را با پشت سر گذاشتن سه
نقد و جدی گرفتن چالش هايی كه انديشه بازرگان با آن روبه روست به پايان برد. معتمد
با تاكيد بر اينكه اين امر بدون تغيير گفتمان ميسر نخواهد شد، درباره اولين نقد
وارد بر مهندس بازرگان گفت: «ايشان علمی می انديشند ولی با نگاه خاصی به علم می
نگرند. ايشان معتقد بودند، علم را با دو عنصر ماده و انرژی می توان تبيين كرد ولی
بسياری از حوادث وجود دارد كه علم از تفسير آن عاجز است. در نتيجه بازرگان پيشنهاد
می دهد كه عنصر سومی را كه در قرآن با تعابير اراده، وحی، روح، امر، كلمه و مانند
آن آمده است به علم وارد شود. با اين پيش فرض هم به سراغ تفسير قرآن می روند. اما
آيا اين عنصر سوم می تواند سئوال «توضيح نيافتگی» علم را هم پاسخ دهد؟» معتمد نقد
ديگر را متغير بودن علم عنوان كرد و توضيح داد: «رويكرد بازرگان روش اثباتی است،
اما چگونه می توان شيشه جان عزيز دين را به دست مسافر علم كه به سرعت در تغيير است
سپرد؟» وی همچنين ادامه داد: علاوه بر اين آيا از يك بافت و ساختار معنايی می توان
به بافت و ساختار ديگر وارد شد؟ اين پرسش ها، نقدهايی است كه به مهندس بازرگان
وارد است و پس از بررسی آنها می توان پروژه ايشان را ادامه داد.
•
راه تاويل باز است
پس
از «فرامرز معتمد» نوبت به «محمدتقی فاضل ميبدی» رسيد. او پس از مقدمه ای در
بزرگداشت مهندس «مهدی بازرگان» و نيز گرامی داشتن ياد دكتر «يدالله سحابی» به بررسی
انديشه بازرگان پرداخت و درباره راه حل های تعارض دين و عقل سخن گفت. وی با اشاره
به اينكه در طول تاريخ تعارض علم و دين همواره وجود داشته است، گفت: «اما راه حل
هايی هم برای حل اين تعارض مطرح شده است. در واقع دعوا بر سر شناخت انسان درباره
گزاره های وحيانی است. اولين راه حل را «ابن رشد» مطرح كرده است او گفته حرفی كه عقل
می زند و در دين هم آمده، اگر متعارض با هم باشد بايد راه تاويل در پيش گرفت. نمی
توان راه عقل را نديده گرفت.» به گفته ميبدی راه حل بعدی را گاليله مطرح كرد: «به
اعتقاد گاليله كتاب مقدس برای نشان دادن راه آسان ها آمده و معتقد است كه ارزش
كتاب مقدس در اين است كه در بر گيرنده بهترين علم هاست. بنابراين دعوای پيامبر با
مردم بر سر اين نيست كه خورشيد حركت دارد يا زمين، دعوا برای اين است كه خالق
خورشيد و زمين كيست؟» ميبدی ادامه داد: «علامه طباطبايی هم معتقد است اگر مسئله ای
يا گزاره ای بر خلاف اصل تعقل بود، راه تاويل بر آن باز است. مرحوم بازرگان نيز در
كتاب «راه طی شده» می گويد تعارضی بين عقل و دين نيست ولی نكته مهمی در سخنان
ايشان وجود دارد كه می گويد علم بايد از هر چيزی مستقل باشد و سلب آزادی از علم و
فكر را باعث مخدوش شدن اعتبار علم می داند.» او در پايان اظهاراتش خاطرنشان كرد: «بنابراين
به عقيده مرحوم بازرگان علم در دو مقام دين را ياری می كند. يعنی در فهم دين و نيز
مدعيات دينی، چرا كه علم پنبه بسياری از مدعيات دين را زده است.»
•
خاستگاه بشری و وحی
اما
آخرين سخنران بخش نخست همايش بزرگداشت مهندس بازرگان «حبيب الله پيمان» بود كه با
موضوع «بازرگان، نسبت عقل و وحی» به ايراد سخن پرداخت. به عقيده دكتر پيمان، مرحوم
بازرگان سه مرحله را پشت سر گذاشت: «ايشان در آغاز وحی و عقل را در يك قلمرو واحد
ولی با خاستگاه متفاوت آسمانی و زمينی ارزيابی كرد. در مرحله دوم بازرگان وحدت
قلمرو را تبديل به همكاری می كند كه تكميل
كننده همديگرند. در كتاب «راه طی شده» دين و عقل، رقيب هم اند ولی در مرحله بعد
اين دو تقسيم كار می كنند. در مرحله سوم نيز كه در «سخنرانی آخرت» آمده است مهندس
بازرگان به جدايی قلمرو دين و عقل می رسند و بنابراين پروژه تمام می شود.» وی با
طرح اين پرسش كه دليل رسيدن بازرگان به مرحله سوم چه بوده است، اظهار داشت: «زمانی
كه مهندس بازرگان به ايران بازگشت دوران رضا شاه بود و اولين وظيفه ای كه حس كردند
اين بود كه تمام قلمرو هستی را همانگونه كه علم می گويد، كشف كند. و ردپای هر كشف
علمی را در قرآن ببيند اما در دهه ۲۰ با گسترش ماركسيست و
ماترياليست، شاگردان ايشان می پرسيدند كه چرا در شرايطی كه از طريق علم می توان به
راحتی به سمت اهداف الهی برويم چرا به سمت دين برويم. بازرگان در اين شرايط تاكيد
كرد كه علم نمی تواند «هدف» را تعيين كند بلكه اين وظيفه دين است.» دكتر پيمان
ادامه داد: «در پايان دهه ،۲۰ كم كم اعتبار اينكه علم به
همه حقايق برسد تنزل پيدا می كند و بعد از كودتای ۲۸ مرداد ديگر
تبليغات ضددينی وجود ندارد و بنابراين ايشان كتاب «بعثت و ايدئولوژی» را نوشت. اما
پس از آن تجربه حكومت دينی ايشان انتظار داشت پروسه انقلاب در چارچوب بعثت برنامه
ريزی شود، ولی حكومت در اين مسير نرفت و بنابراين ايشان شروع به نقد كردند از موضع
دينی، همچنين دهه ۷۰ هم تحولات ايران و جهان بر ضد ايدئولوژی بود و
شرايط برای نمو «سكولاريسم» در ايران فراهم شد و بنابراين بازرگان راه دين و عقل
را در اينجا جدا می كند.» به عقيده پيمان مهندس بازرگان نبايد به چنين پايانی می
رسيد: «در قرآن جدايی عقل و دين وجود ندارد. علاوه بر اين تفاوت زبان هم ناديده
گرفته شد. نگاه قرآن، نگاه ارزشی است و كاركرد وحی هم اين بود كه جهان را از دريچه
خدا نشان دهد. بنابراين نقدی كه وارد است بر جدا كردن خاستگاه بشری و وحی است.»
•
بازرگان را با خودش تفسير كنيم
بخش
دوم همايش بزرگداشت مهندس بازرگان برخلاف قسمت اول شكل اجتماعی تر به خود گرفت. «علی
اصغر غروی» استاد فلسفه دانشگاه اصفهان، اولين سخنران اين بخش بود كه درباره «آخرت
و خدا» سخن گفت. او گفت: نظرات بازرگان را بايد از خودش بگيريم و با خودش تفسير
كنيم. ببينيم كه چه چيزی بازرگان را بازرگان كرد و چه چيزی آن ارزش را به او داد
تا در طول سال يك بار و يا بيشتر جمع شويم و به اين مهم بپردازيم. غروی سپس به
موضوع «خدا و آخرت» كه در ديدگاه های نظری و عملی مهندس بازرگان لحاظ شده است،
اشاره كرد و در سخنان خود افرادی كه انديشه های بازرگان را بررسی كرده اند، به سه
گروه تقسيم كرد و در توضيح گروه اول گفت: آنان می گويند مهندس بازرگان در حيات خود
سه دوره را گذرانده است. در دوره اول كوشش كرده است تا برای مسائل فقهی و آيات
قرآنی محمل های علمی پيدا كند و دوره دوم زمانی است كه او سعی دارد، اعتقاد دينی
را در راستای مبارزات سياسی و اجتماعی استفاده كند و دوره سوم چند سال آخر عمر
اوست كه به زعم اين صاحبنظران او بر تفكرات پيشين خط بطلان كشيد و حساب دين را از
علم و سياست جدا و هدف بعثت انبيا را در موضوع «آخرت و خدا» خلاصه كرد. غروی سپس
اين تقسيم بندی را صحيح ندانست و گفت: با مراجعه به آثار مهندس بازرگان درمی يابيم
كه او از يك ثبات عقيده برخوردار بود كه اگر چنين نبود، نمی توانست هادی و راهنما
قرار بگيرد.
•
تنوع نهادها
در
ادامه مراسم، محمود شمس الواعظين رئيس نشست دوم با بيان اينكه در اين قسمت از نشست
اندك اندك به ابعاد اجتماعی انديشه های بازرگان منتقل می شود از «فاطمه فرهنگ خواه»
درخواست كرد تا سخنان خود را آغاز كند.
او
در سخنان خود تحت عنوان «نهادهای مدنی، دموكراسی و بازرگان» با بيان اينكه «سازمان
های غيردولتی از نهادهای جامعه مدنی تلقی می شوند كه در غياب يك ساختار دموكراتيك
امكان رشد و توسعه نمی يابند.» گفت: هنوز در كشور ايران نهادهای مدنی از جايگاه
مناسبی برخوردار نيستند و تعدادی از آنان نيمه دولتی هستند كه با اصل وجودی اين
نهاد ها مغايرت دارد. اين موضوع خود موجب بی انگيزه و محدود شدن فعاليت های آنان
شده يا حذف آنان از گردونه بازی را به دنبال خواهد داشت و يا در نهايت تبديل شدن
اين نهاد ها ابزاری برای دموكراتيك جلوه دادن قدرت خودكامه را فراهم خواهند ساخت. سرفصل
بعدی مقاله فرهنگ خواه «دغدغه های مهندس بازرگان در تاسيس نهاد های مدنی بود كه
گفت: بازرگان فراتر از زمان به تاسيس نهاد
هايی همت گمارد كه در نوع خود در آن برهه زمانی از نوآوری و خلاقيت خاصی برخوردار
بوده است.» او گفت: شاگردان و رهروان او به منظور نهادينه كردن دموكراسی و مشاركت
مردم در سرنوشت خويش رهرو او شدند و نه فقط با عضويت در احزاب كه هزينه های خاص
خود را می طلبد، بلكه با عضويت و مشاركت در نهاد های مدنی، رشد و توسعه كشور، احيای
سرمايه اجتماعی و نهادينه كردن دموكراسی را در دوران جديد حيات اجتماعی ايران
تجربه می كنند.
•
ايران زير نظام ايلياتی
سخنران
بعدی «علی رضاقلی» بود كه مقاله خود را به «نقد روح سازگاری ايرانی» اختصاص داد. وی
با بيان اينكه از جمله كارهای بازرگان بحث در خصوص خصلت های ايرانی هاست، افزود: در
واقع ايشان خصلت ها و اوصافی را در ايرانی ها يافته بودند كه براساس برداشت ايشان
نه با اسلام سازگاری داشته و دارد و نه با دنيای تمدن جديد. نه می توان با آن
اوصاف زندگی مومنانه كرد و نه در زير يوغ دشمنان نبود.
«رضاقلی» با
اشاره به مقاله «تبيين صور حيات جمعی» مهندس بازرگان، اظهار داشت: خلاصه بحث آقای
بازرگان اين است كه ايرانی ها دارای روحيه بردبار، سازگار، شلخته، بی نظم، تسليم
طلب، تك زيستی، روح مذهبی صوفيانه و قضاقدری و نداشتن روحيه ملی هستند. در پی
اينكه اين روحيه از كجا به وجود آمده است
و اين صور حيات جمعی چگونه به وجود آمده اند يا اينكه به قول خودشان «ما چگونه اين
گونه كه هستيم شده ايم»، يك راست به سوی «سيستم معاش» يا شيوه ارتزاق يا به قول
ماركس شيوه توليد می روند و در اين راستا، فعاليت های كشاورزی روستا و شهرهای
روستاگونه ايران را مورد بررسی قرار می دهند و گهگاهی به ندرت هم به عوامل بيرون
ده و شهر كه حملات و هجوم ايلات بيگانه باشد اشاره می كنند، از مجموعه بررسی های
خود اين گونه نتيجه می گيرند كه اين وضع زندگی گذشته اين روحيه را برای ما به ارث
گذاشته است و به اختصار بسيار زياد تلاش می كنند بگويند حالا كه دنيا در حال تحول
است ما هم تلاش كنيم اين روحيه را تغيير بدهيم.
•
احتياج روز
«محمد توسلی» اظهاراتی
را با اشاره به سخنرانی «احتياج روز» مهندس بازرگان در دهه ۳۰ آغاز كرد و
نتيجه گرفت كه آنچه در آن زمان مطرح شده است هنوز در دهه ۸۰ به قوت خود باقی
است. اين سخنرانی بعد از كودتای ۲۸ مرداد و پس از بازداشت های
سال ۳۴ و ۳۶ در جشن عيد فطر انجمن
اسلامی دانشجويان در دانشكده كشاورزی كرج ايراد شده است. توسلی با بيان اينكه پيام
اصلی اين سخنرانی، پاسخ به مبرم ترين مشكل فعاليت اجتماعی، سياسی در جامعه است،
گفت: مهندس بازرگان خود توضيح می دهد: «آنچه لازم تر و واجب تر از همه چيز است
تربيت دموكراسی و امكان مجتمع شدن و همكاری است. اين برداشت بازرگان نتيجه تجربياتی
است كه در دوره نهضت مقاومت ملی به دست
آورند.»
وی
افزود: «مهندس بازرگان در اين اثر با تحليل شكست ها و ناكامی های اجتماعی و سياسی
ايرانيان بر نقطه ضعف غيراجتماعی بودن مردم تاكيد می كند و آن را به عنوان يك «خصلت
عمومی» مورد نقد و بررسی قرار می دهد و با استناد به آيات قرآن و تجربه تاريخی
كشور های توسعه يافته راهكار هايی برای مقابله با اين مشكل اساسی جامعه ارائه می
دهد. وی به نقل از مهندس بازرگان اظهار داشت: ايشان می گويد مرض بزرگ و موجب اساسی
بدبختی های ما همان علت يا عللی است كه در خاصيت انفرادی و خصلت خودبينی و خودخواهی
ما منعكس شده است. ايشان پيامد های اين خصلت مزمن ديرين را در مشكلات اجتماعی نشان
می دهد و می گويد: هر جا كه افكار و منافع
ملی و خير و خدمت واقعی است، تفرقه و مخالفت
ساز كرده ايم. اگر دشمن خارجی و
ايادی داخلی او نيز جرات يا فرصت خرابكاری را نكنند، خود ما به دست همديگر به زودی
آن را متلاشی خواهيم كرد. توسلی در اين بخش از سخنانش به تحولات جامعه اشاره كرد و
گفت: پيام «احتياج روز» مهندس بازرگان در نيم قرن قبل، امروز نيز با ابعاد وسيع و
پيچيده تری «احتياج روز» جامعه است. از يك سو با تمرين كار جمعی و يادگيری آزادی و
دموكراسی می توان مشكل فرهنگی را كه مانع موفقيت كاركرد نهادهای مدنی است برطرف
كرد تا بسترهای لازم شكل گيری و توسعه نهادهای مدنی كه پيش نياز برنامه های توسعه
است، فراهم شود.»
•
قدرت، هدف نبود
«محمدعلی دادخواه»
حقوقدان و عضو كانون مدافعان حقوق بشر، سخنران بعدی بود كه با موضوع «بازرگان،
خالص با خدا» سخن گفت. او گفت: «مهندس بازرگان در طول تاريخ حياتش هرگز قدرت را به
عنوان هدف نگاه نكرد. بلكه آن را وسيله ای برای خدمت به مردم دانست چون معتقد بود
قدرت ناشی از اراده مردم است.»
•
اصلاح طلبی از تبار بيدارگران
خاتمه
سخنان دادخواه به معنای آغاز نشست سوم نخستين روز همايش بزرگداشت «مهندس بازرگان» بيشتر
با موضوع سياسی بود. نخستين سخنران اين بخش، «محمدمهدی جعفری» نماينده دوره اول
مجلس شورای اسلامی بود. عنوان مقاله جعفری «اصلاح طلبی از تبار بيدارگران» بود. او
با اشاره به گوشه ای از زندگی حضرت علی (ع) گفت: «هدف اميرالمومنين، آگاه ساختن و
اصلاح كردن است و تمامی مصلحان در طول تاريخ اين گونه بوده اند.» وی در ادامه
سخنانش به دوران زندگی مهندس بازرگان از زمان دانشجويی در فرانسه به سال ۱۳۰۷
تا زمان ورود و خروج از حكومت سخن گفت.
•
نگاهی مقايسه ای
محمدحسين
رفيعی دومين سخنران نشست سوم بود كه سخنان خود را تحت عنوان «تاثيرگذاری انديشه
بومی در مبارزات سياسی» ايراد كرد. او برای تبيين موضوع سخنرانی خود به مقايسه
تطبيقی ميان مهندس مهدی بازرگان و دكتر ايرج اسكندری پرداخت. او ابتدا از نقاط
اشتراك گفت. «هر دو متولد ۱۲۸۶ شمسی»، «هر دو وابسته به
خانواده های سنتی ايران»، «هر دو خانواده با مظاهر مدرنيته آشنا هستند». رفيعی
آنگاه برای بيان نقاط افتراق ميان دو چهره سياسی ايران يعنی بازرگان و اسكندری به
دوره های مختلف زندگی آنان پرداخت و از سخنان خود اينگونه نتيجه گيری كرد: «دكتر
اسكندری ايده آليست است و مهندس بازرگان رئاليست، دكتر اسكندری به شرايط جامعه به
لحاظ فرهنگی، مذهبی، اقتصادی كم توجه است و مهندس بازرگان در اين ويژگی ها زندگی می
كند.» او گفت: مهندس بازرگان كاری را شروع می كند كه می تواند انجام دهد و اين يعنی
رئاليست و دكتر اسكندری شعاری می دهد كه انجام شدنی نيست، يعنی ايده آليست. او در
بخش ديگری از سخنان خود با تاكيد بر اينكه «مهندس بازرگان اخلاق گرا، رازدار و
حرمت مدار است و دكتر اسكندری حرمت شكن و افشاگر» به نمونه ای تاريخی اشاره كرد و
گفت: مهندس بازرگان حتی اشتباه استراتژيك و مركزيت نهضت آزادی در سال ۱۳۵۸
كه دكتر حبيبی را برای رياست جمهوری بر او ترجيح دادند، علناً سخنی را به زبان نمی
آورد و تسليم رای اكثريت می شود. او حرمت همراهان را نگه می دارد ولی اسكندری در
پايان عمر ياران خود را زير سئوال می برد و انحرافات سياسی و اخلاقی آنها را بيان
می كند.
•
صداقت در انديشه و عمل
ناصر
تكميل همايون آخرين سخنران در سخنان خود، تحت عنوان «مهندس بازرگان در محكمه
استبداد» گفت: شخصيت شناسی فردی و اجتماعی و جای دادن آن در مسير تاريخ به امرهای
متعدد زمانی، موقعيتی، شغلی، خصلتی و جز اينها ارتباط دارد و هر يك از افراد نامور
در مسير عمر خود دگرگونی می يابد و در ابعاد مختلف شخصيت ويژه ای از خود نشان می
دهند و به همين دليل داوری درباره آنان بر پايه صداقت و عدالت و به دور از حب و
بغض بسيار مشكل است. او مهندس بازرگان را يكی از اين نوع شخصيت های برجسته ايران
معرفی كرد و با ذكر سوابق فعاليت آن مرحوم گفت: انسان فقط با داشتن عقيده همه
شخصيت و آرمان گرايی خود را به نمايش درنمی آورد. آنچه انسان را آرمان گرا می
سازد، عقيده و انديشه و كردار هماهنگ با آن است كه با مقاومت و شكيبايی و استمرار
باورمندی پيوند كارساز دارد و اين امر فقط در شرايط آرام تحقق نمی يابد، در زمان
های سخت گذر و مخاطرات، بايد آرمان گرايی را شناسايی كرد. او ادامه داد: دفاع از استقلال و آزادی و ديانت و آرمان های
ملی، در زمان های حاكميت استبداد بر جامعه، مفاهيم حقيقی خود را نشان می دهند و در
آن موقعيت های نابهنجار اجتماعی، زندان ها بوته های آزمايش هستند كه انسان
آرمانگرا با جانگدازی های خود انديشه و عمل را پاسداری می كند و نشان می دهد كه
چگونه می انديشد و چگونه عمل می كند. نخستين روز از همايش دو روزه بزرگداشت مهندس «مهدی
بازرگان» با برگزاری جلسه پرسش و پاسخ حاضران و سخنرانان راس ساعت شش و سی دقيقه
بعدازظهر به پايان رسيد و ادامه مراسم به صبح امروز موكول شد.