گفت وگويي با دبير کل حزب دمکرات کردستان ايران ، مصطفي هجري
ما ايراني هستيم و دوستدار نداي آزادي و رهايي
گفت و گو از عرفان قانعي فرد
----------------------------------------
1.
انتخابات عراق ، از ديدگاه شما چه تاثيري را در منطقه خاورميانه خواهد داشت ؟
بنا بر نشانه ها ي موجود ، نتايج
مثبت بسياري داشت و اگر بسياري فکر مي کردند که اين عمليات انتحاري و کشتارهايي که
در عراق به وجود مي آيد نشانه آن است که
مردم در اين پروسه به وجود امده در عراق مخالف هستند و در انتخابات شرکت نخواهند
کرد و به اين ترتيب نارضايتي خود را از
وضع موجود ابراز مي کنند ، اما شرکت مردم
در انتخابات و استقبال آنها ، نشان داد که اين سخنان و حرفها ، جز توهماتي بيش نيست
و معلوم شد که مردم موافق پروسه دمکراسي هستند و خواهان آزادي و دمکراسي هستند و
در واقع استقبال مردم در انتخابات يک " نه " بزرگ بود به تروريست ها و
پس مانده بعثي ها و عوامل مامورو تحريک شده که از بعضي کشورها حمايت مي شوند و به
داخل منطقه نفوذ کرده اند تا در برابر جريان آزادي به وجود امده ايستادگي کنند .
به همين جهت من تصور مي کنم که
مردم خاورميانه ، همه مانند مردم جامعه عراق ، از جريان دمکراسي و آزادي استقبال مي
کنند و اگر امکاني به وجود آيد که حکومت
هاي ارتجاعي و توتالير نابود و يا تضعيف شوند ، مردم اين آمادگي را دارند ، براي
بنيان گزاري يک سيستم دمکراتيک که همگي در آن شرکت داشته باشند و حتي در اين راه نيز
از فدا کردن جان و مال خود ابايي ندارند
،همچنان که مردم عراق براي شرکت در انتخابات ، اين بها را پرداخت کردند.
2.
در انتخابات عراق کردها در جايگاه دوم قرار گرفتند ، حال بنا به عقيده شما در
مساله تعيين حاکميت عراق ، کردها چه نقشي را خواهند داشت ؟
مساله عراق پيشتر از آنکه
مربوط به مساله قوم ها باشد و اينکه کدام مليت راي بيشتر و يا کمتر آورده اند ، بيشتر
به اين مساله ارتباط دارد که حکومت آينده عراق و نيروهاي ائتلاف در اين تفکرند که
منطقه روي آسايش و آرامش را ببينند و بعد از يک تاريخ خونين در عراق ، به وضعيت آن
دوران باز نگردند و بنا به عقيده من بايد بيشتر بر روي توافق ها باشد و همه مليت ها که در عراق زندگي مي کنند از
حقوق ملي خود برخوردار باشند و راضي به ادامه مشارکت در آبادسازي عراق و شرکت در
اداره امور مملکت باشند و به اين ترتيب آرامش به منطقه بازگردد و مردم بتوانند در
بازسازي و عمران کشور شرکت کنند .
به اين ترتيب فکر مي کنم که
کردها بتوانند از حکومت فدرالي که خواهان آن هستند ، در منطقه خود برخوردار باشند
و البته ممکن است که همه آنچه که را که مي خواهند به دست نياورند اما مطمئنا اگر
وضعيتي به وجود آيد اگر نتوانند در منطقه خود نوعي خود گرداني داشته باشند و خود
اداره کنند ، همچنان که از سال 1991 در منطقه خود چنين مي کنند ، ديگر آرامش امروز
باقي نخواهد بود . و اين مساله اي است که نيروهاي ائتلاف و حکومت عراق به آن متوجه
و آگاه هستند و به اين ترتييب شکل و صورت فدراليسم براي اداره حکومت تصويب خواهد
شد که البته در قانون موقت حکومت عراق هم اين مساله تصويب شده و به اين ترتيب
کردها به شکل رضايت آميزي به ماندن در عراق و همزيستي مسالمت آميز با ساير ملت ها
و قوميت ها هستن تا ترکيبي درست از همگان را به وجود آورند و به زندگي خود ادامه
دهند .
3.
يعني معتقد هستيد که کردها در موزاييک قدرت آينده منطقه خاورميانه ، تاثيري مثبت خواهند داشت ؟
بله !
من چنين تصور مي کنم.
4.
حال که شيعيان و پيروان مذهبيون در
انتخابات عراق جايگاه نخست را به دست آوردند ، آيا تاثيري را از حکومت هاي مذهبي
منطقه خواهند پذيرفت ؟ و يا مانند کردها ، ديدگاهي آزاديخواهانه نسبت به آينده
عراق دارند ؟
البته نيروهايي که معتقد به اسلام و يا ساير مذاهب هستند مطمئنا
خواستار اين خواهند بود که آنچه که بتوانند و بخواهند امور مذهبي را در شکل اداره
حکومت تاثير بدهند ، اما شيعيان عراق که با کردها روابط خوبي هم دارند و مشکلات
مملکت را هم خوب متوجه هستند ، مي توانند با کردها و نيروهاي ديگر به توافق برسند
واز طرفي ديگر ،تابحال چندين بار نيروهاي شيعه در عراق ابراز کرده اند که نمي
خواهند آنها يک حکومت مذهبي مشابه ايران داشته باشند بلکه اشاره کرده ا ند که فقط يکي
ار پايه هاي قانون گذاري عراق اسلامي باشد .
به همين جهت تصور مي کنم که در
آينده نفوذ اسلام در قانون اساسي و آينده حکومت عراق به آن شکلي نخواهد بود که
امروزه نمونه اش را در ايران شاهد هستيم و يا به اشکال مختلف ديگري در حکومت هاي
اسلامي و ديني برقرار هستند ، بلکه در عراق شکا مطمئن ترو معتدل تري از دمکراسيخواهد
بود تا بتواند رضايت همه گروه ها را تا مين کند.
5.
شما به عنوان يک حزب کردي که امروزه در عراق مستقر هستيد ، با توجه به تحولات
منطقه خاورميانه ، چه تفکر و راهي را در پيش خواهيد گرفت ؟
برنامه ما در کنگره سيزدهم که در تيرماه سالجاري برگزار شد ما شعارمان فدراليسم
بود و براي آينده ايران هم آن شعار و راه کار را انتخاب کرديم و تصور مي کنيم که اين
بهترين شکل مطلوب حکومتي است در زمان کنوني ، براي اينکه بتوان جمعيت ايران و مليت
ها ي مختلف ايراني را به شکلي رضايت بخش در اداره کشور شرکت داد و هم آنها را
مطمئن ساخت که حکومت ديگري به آنها ستم روا نخواهد داشت و حقوق دمکراتيک آنها را
با نام ها ي تجزيه طلبي و مذهب و يا ساير تعبيرها يي که تابحال حکومت هاي پهلوي و يا
جمهوري اسلامي نسيت به کردها داشته اند و تبعيض روا داشتند ، جايگاهي نخواهد داشت
و ما دنبال آن هستيم که اين شکل از حکومت در ايران برقرار باشد و تصور مي کنم که
در ميان نيروهاي اپوزيسيون ايراني و مليت هاي تحت ستم مانند کردها ، ضمن ادامه مبارزه
براي دفاع از آزادي ، در شکل گذاري حکومت آينده ايران هم نقش خوبي را داشته باشيم.
6. مي خواستم نظر شما را بدانم در اين مورد که
با توجه به مطرح بودن مبحث حمله آمريکا به ايران ، کردها چه رفتار و عکس العملي را بايد داشته باشند ؟
در حالي که شما پس از انتخاب مجدد جرج بوش به او پيام تبريک ارسال کرديد .
مشکلات ما کردها در داخل ايران
و يا اصولا مليتهاي تحت ستم در منطقه خاورميانه اين است که متاسفانه حکومت هاي ديکتاتوري ، نسبت به جنبش مردمي
قدرتمندترند و براي تاسيس حکومت هاي مردم
سالار ما احتياج به نيرو داريم : اول آنکه
با نيروهاي خود در داخل اتحاد ما و انتخاب شعار مناسب سياسي بنا به دوران و زمان
فعلي باشد تا که مردم را از ديکتاتوري و استبداد رها بکند. دوم آنکه مليتهاي تحت
ستم در هر کشوري هر اندازه هم که قوي باشند ، متاسفانه حکومت ها با قدرت تمامتر به
سرکوب مي پردازند و خواستهاي آزاديخواهانه مردم و حرکتهاي آنان را مدتها به تاخير
مي اندازد . به همين جهت ما براي تاسيس حکومتهاي مردم سالار و دمکرات و دلخواه
مردمي احتياج به پارامترهايي داريم که کمک کننده اين جنبش باشد .
الان ما در دنيا شاهد اين
مساله هستيم که معمولا تغيير و تحولاتي که در سيستم سياسي حکومت ها به وجود مي آيد
؛ به وِيژه در خاورميانه ، بدون کمک خارجي تقريبا امکان پذير نيست و من بسيار منطقي
مي دانم که مردم هر کدام از کشورهاي منطقه که مي خواهند از ديکتاتوري رهايي پيدا
کنند از نيروهاي دمکرات و آزاديخواه خارجي براي تقويت جنبش آزاديخواهي در داخل
کشور کمک بگيرند .
ما در نامه خود به جرج بوش
مطرح کرديم که از ايشان و ديگر کشورهاي منطقه مي خواهيم که که به جنبش آزاديخواهانه
مردم ايران کمک کنند تا مردم از زير تيغ ستم رها شوند و با تغيير رويکرد حکومتي ،
حکومت مردم سالار و دمراتيک به وجود بيايد که مردم در سايه آن به خواستهاي دمکراتيک
خود برسند و دنيا هم از دست خرابکارن و خشونت و دخالتهاي حکومتهايي ار اين قبيل
رها شوند و مردم را در اين رهايي کمک کنند و اين خواست ما بوده و فقط دنبال آن هستيم
و از همه حکومتهاي دنيا هم مي خواهيم که به نيروهاي دمکرات و آزاد انديش ايران و
مردم دمکراسي خواه آن کمک کنند و از اين دعوت استقبال کنند .
حکومت ايران هرچند که در عين
حال ضعيف شده اما بازهم توانايي تضعيف جنبش مردمي را دارد و همانطور که شاهد هستيم
در ايران نو انديشان ، روزنامه نگاران و دانشجويان زير تيغ خشونت حکومت قرار دارند
و اگر کمک نيروهاي آزاديخواه خارجي به نيروهاي آزاد انديش و مستقل داخل مردم کمک
کنند ، طبعا زمان موعود زودتر فرا خواهد رسيد.
7.
اما آيا کمک گرفتن از حکومت خارجي ، به نوعي مساله گشودن پاي آنها به مسايل
داخل مملکت نيست ؟
ببينيد
به طور کلي ما مخالف آن هستيم که کشورمان به روزگار مردم عراق و يا افغانستان دچار
بشود و لزومي هم ندارد و اگر دقت کنيد در کشورهايي مانند عراق صدام حسين و
افغانستان طالباني که هيچ مبارزه مردمي و
آزاديخواهانه اي وجود نداشت و همه را سرکوب مي کردند ، در ايران ما چنين نيست و
همواره نيروهاي آزاديخواه و مخالف مبارزه خود را ادامه داده اند و علي رغم آنکه
حکومت همه آن بي رحمي ها را روا داشته اند
، باز هم پرچم آزادي برافراشته است و موقعيت اريان با افغانستان و عراق تفاوت دارد
و اگر نيروهاي دمکرات و آزاد انديش ايران تقويت بشوند ، خود مردم و جريانهاي مردمي
قادر به تامين و تثبيت حکومت دلخواه خود خواهند بود .
8.
از سخنان شما اينگونه برداشت مي کنم که که در واقع کردها خواهان جدايي نيستند
و اين برچسبي است که به کردها زده شده است
برداشت
شما کاملا درست است و اين در واقع بعضي از حکومت هاي ديکتاتوري منطقه است که هميشه جنبشها و حرکت ها
آزاديخواهانهرا با تهمت و برچسبهاي
گوناگون مثل تجزيه طلبي و وابستگي به بيگانه و... سرکوب مي کنند و حکومت هاي حاکم
بر کردها هم هميشه عليه جنبشها و حرکتها ي قومها مانند کردها و ديگر بخش هاي ايران
، از اين برچسبها استفاده کرده ا ند و تصور مي کنم اگر کردها و ديگر مليتهاي ايراني
نقش خود را در اداره امورمنطقه و حقوق فردي خود و کشور با حقوقي مساوي ايفا کنند ،
هيچ تمايلي براي جدايي طلبي وجود نخواهد داشت .
اين
استبداد است که با ظلم و ستم بر ملت ها و قومها مردم را گريز از مرکز ميکند و
کردها از ابتدا تا امروز هميشه شعارشان ماندن در داخل ايران ، تحت يک حکومت دمکرات
و مردم سالار و آزاد بوده و هست ، تا که
هم کردها و هم ديگر اقام و مليتهاي ايراني حقوق دمکراتيک خود را داشته باشند .
ما
براين مساله ، در کنگره خود نيز تاکيد کرديم
و اين نه شعار بلکه باور و آرمان ماست ئ در اين راه مبارزه کرديم و شهيد داديم و
خون ؛ پس باز هم بر آن تعهد مانده ايم.