سه شنبه ۲۷ بهمن ۱۳۸۳ - ۱۵ فوريه ۲۰۰۵

 

ملاحظاتي چند پيرامون شعار همه پرسي سراسري

 

س.  سامي 

 

در ايران امروز روند گذار از جامعه اي سنتي بمدرنيته راه درازي را پيموده است و از اينرو ادره ي کارآمد چنين جامعه اي شکل حکوت ويژه ي خود را ميطلبد که آن، بنا بتجربه ي ملل پيشرفته، نظامي است که مشارکت ومسًوليت پذيري گسترده ي شهروندان را در تعيين حکومت خود تضمين ميکـند. حکومت کنوني در ايران چنين مشارکتي را تاًمين نميکند  بلکه تکيه بر بخش محدودِ عقب مانده و واپسگراي ِجامعه دارد. اين حکومت از بيم از دست رفتن قدرت باقشار ترقيخواه جامعه پشت کرده است و ازاين رهگذر فرصت گرانبهاي توسعه و جبران عقب ماندگي ايران در مقايسه با جوامع پيشرفته را ضايع ميکند.  بديهي است که جايگزين کردن حکومت کنوني ايران با يک حکومت دمکراتيک بعهده ي همه ي دمکرات هاي ايران است.  اين مهم از عهده ي اين ويا آن گروه محدود که تنها خود را دمکرات هاي اصيل بدانند بر نخواهد آمد بلکه نيا زبفراهم آوردن يک جبهه ي گسترده از تشکّلهاي دمکراتيک دارد که، با حفظ استقلال سازماني وبرنامه هاي سياسي خود، نيرو ها را در جهت يک هدف تاکتيکي مشترک متمرکز کنند.  بنابر اين، هدف از تشکيل يک چنين جبه ي واحدي ادغام تشکّل هاي مختلف در يک تشکّل واحد يا دسترسي بيک برنا مه ي حد اقل ويا چيزي در اين رديف نيست.  منظو ر دستيابي  بتوافقي ضمني در جهت يک هدف تاکتيکي مشترک و هماهنگ کردن تلاش هاي مستقل هر تشکّلِ مستقل در جهت رسيدن بآن هدف است.  بديهي است که موفقيت يک چنين راهکاري بستگي بانتخاب هدف دارد واز اينرو بررسي مشخصات هدف مطلوب از اهميت ويژه اي برخوردار است.  بنظر نگارنده هدف تاکتيکي مشترک بايد برخوردار از چنين ويژه گيهايي باشد: روشن، محدو د بزمان و تک مرحله اي.  براي اجتناب از کلي گويي بد نيست که از سر نمونه دو هدف مختلف موردمقايسه قرار گيرند:  هدف اوّل رسيدن ببرگزاري يک همه پرسي سراسري براي تعيين نظام جديد که اينروزها موضوع بحث همگاني است. اين هدف، باوجود سادگي در طرح خواسته ي موردنظر، روشن نيست زيرا معلوم نميکند که مسًوليت اجراي چنين همه پرسي بعهده  کدام مرجع است.  محدود بزمان نيست زيرا نميگويد که انجام اين همه پرسي موکول بچه زماني است؛ پُر واضح است شعاري که تحقق آن بزماني بسيار دراز نياز داشته باشد چندان بسيج کننده نيست و بالاخره تک مرحله اي نيست زيرا بروشني براي رسيدن بمرحله ي همه پرسي بايد از مراحل بينابيني ديگري عبور کرد که بدان اشاره اي نميشود.  اکنون، از سر مقايسه، بهدف ديگري اشاره کنيم که از مشخصات مطلوب بر خوردار است و از سوي ديگر، بدليل نزديکي بزمان انتخابات در ايران، مو ضوع روز نيز هست.  فرض کنيم که هدف مشترک برگزاري يک تعرض سياسي  بيست و چهار ساعته ( اعتصاب، راهپيمايي...) زير شعار« تاًمين کامل آزادي انتخابات باشد.»  اين بدان معني است که از نخستين روز توافق ضمني بر سر اين هدف مشترک تشکّل هاي دمکراتيک بايد هر يک بطور مستقل کار روشنگري را در ميان طيف طرفداران خود آغاز کنند. درواقع موفقيت در کار روشنگري، که ميتواند ماه ها بطول انجامد، پيش شرط غيرقابل اجتناب دسترسي بهدف مورد نظر است و پيشرفت آن را ميتوان از راه نظر سنجي هاي مردمي، که انجام آن بعهده ي تيم هاي آموزش ديده براي اينکار خواهد بود، اندازه گيري کرد.  لازم بيادآوري نيست که فراخوان تفهيم نشده بشرکت در هرگونه عملي مردم را، بهر درجه نا خوشنود از سر نوشت خويش، بخودي خود بميدان نميکشد.  کار روشنگري پيگر لازم است تا هر کس، پيش از گام نهادن در هر گونه راه پُر پيآمدي، پاسخ پرسش هاي خود را از پيش يافته باشد :

 کدام شرايطي چنين تعرضي را در دستور روز قرار داده است؟

چه منافع شخصي واجتماعي از آن انتظار ميتوان داشت؟

چه هزينه اي اين عمل در بر خواهد داشت؟

روز موعود و مناسب، که لزومآ تابع رويدادهاي سياسي است و بر سر آن نيز بايد توافق ضمني همه تشکّل ها حاصل شود، روزعمل است ونه ترديد و دودلي زيرا که پرسش ها از پيش پاسخ خود را دريافت کرده اند.

در مرحله ي تدارکاتي، تلاشگران دمکرات بايد در تماسي رو در رو وبا بردباري تمام بمخاطبين خود تفهيم کنند که دستيابي بهرگونه مطالبات مالي، معيشتي واجتماعي تنها در چهار چوب نظامي دمکراتيک ميسّر است که درآن هر شهروندي بتواند بطور آزاد نمايندگان خود را هر چن وقت  يکبار انتخاب نمايد و يا از نمايندگي عزل کند؛  که خارج از اين نظام اميدي بدان که فريادي بگوشي شنوابرسد وجود ندارد؛  که  تنها يک چنين نظامي ميتواند توسعه ي اقتصادي، اجتماعي وفرهنگي کشور را تاًمين کند؛  که سربلندي هر ملّتي از نظر ملل پيشرفته ي دنيا در توانايي اين ملّت در تعيين حکومتگران خود است؛  که آغاز يک چنين حرکتي پشتيباني افکار عمومي آزاديخواهان دنيا را بدنبال خواهد داشت.  که در مقايسه با دستآوردها هزينه اي که بايد براي آن  پرداخت بسيار نا چيز است؛  که مشارکت مليوني متعرضين توانايي انتقامجويي حکومتگران  را بحدّ ناچيزي تقليل ميدهد؛  که موفقيت يک چنين حرکتي شمشير داموککلس را بر فرق حکومتگران آويزان نگهميدارد و فکر هر گونه ماجراجويي را از از سر آنها بيرون  ميکند و چه بسا که، با در يافت آمادگي مليون ها شهروند براي دستيابي بحقوق خود، پيش از آغاز هرگونه حرکتي بخواسته هاي آن ها تسليم شوند،  و البته که اين اهرم توانا ي بحرکت در آمده در مراحل بعدي توسعه ي دمکراسي خواهي نيز مورد استفاده قرار خواهد گرفت.