پنجشنبه ۱ دی ۱۳۸۳ - ۲۰ ژانويه ۲۰۰۵

 

اطلاعيه مجامع اسلامي ايرانيان

بمناسبت   بيست و پنجمين  سالروز  اولين  انتخابات رياست جمهوري

 

    مردم ايران  در روز 5 بهمن 1358 پس از فروپاشي و اضمحلال نظام 2500  ساله  سلطنت استبدادي و وابسته محمد رضا شاه، با رأي آزاد خود،  اولين رئيس جمهوري تاريخ  ديرپاي ايران را انتخاب  کردند. او با آگاهي از خطر استقرار استبداد جديد و با توجه به جوي که درآن آزاديخواهي از سوي اکثريت کادرهاي سياسي تخطئه ميشد نظرخود در آن  انتخابات را چنين گفت " « پيروزي من در انتخابات رياست جمهوري به اين معناخواهد بودکه انقلاب ادامه دارد . معنايش اينست که مردمي که انقلاب کردند نمي خواهند به نظامي برگردند که ، در ﺁن، اقليتي - هر عنوان و هر اسمي که روي ﺁن بگذاريد - مي نشينند و به جاي ملت تصميم مي گيرند ، براي ملت کانديدا درست مي کنند ، براي او مجلس درست مي کنند ، براي او دولت درست مي کنند و به او تحميل مي کنند. معناي {اين انتخاب } اينست که {دوره } اين بساط  تمام است » ( از مصاحبه آقاي بني صدر قبل از انتخابات ).

 با راي مردم در 5  بهمن، تحول عميق و شگرف در تاريخ نوين مردم آغاز شد. روزي كه آقاي ابوالحسن بني صدر و ياران او با برنامه اي مشخص بر اساس اصول انقلاب بزرگ 1357 (استقلال آزادي و اسلامي بيانگر معنويت و منطبق با آن دو اصل)، مي خواستند و بدان اميد بودند که آرزوهاي ديرين و بحق ملت ستمديده  ايران  را با همكاري، همياري و مساعدت سازماندهي خود جوش مردم تحقق ببخشند و عزم  ملتي را  به زيست ﺁزاد ، که  از"هويت تاريخي ايرانيت" آنها  نشأت مي گرفت، جامه عمل پوشند و مانع از استقرار استبداد فراگير در حال تکوين "سلسله روحانيت"  بگردند.

    بخشي از برنامه ي آقاي بني صدر که  در زمينه هاي اقتصادي و اجتماعي به ملت ايران ارائه داده بود چنين بود :  «تغيير بنيادى روابط اقتصادى با اقتصاد مسلط خارجى - خلع يد كامل سلطه گران خارجى از منابع كشور بخصوص نفت -  ايجاد اقتصاد با محور داخلى انطباق توليد و مصرف با فرهنگ و طبيعت ايران‏ -تبديل ديناميك نابرابرى به ديناميك برابرى تا که شيوه توليد و مصرف تغيير کند،  انسان آزادى خويش را بدست   آورد  و كشور   بتواند  سرمايه‏هاى لازم را براى ايجاد امكانات رشد مستقل بدست بياورد. كاهش هزينه‏هاى نظامى وافزايش كارآئى فنى آن و رها كردن بودجه عظيمى كه صرف خريدهاى نظامى مى‏گشت - عدم تمركز هزينه‏هاى دولتى و تغيير ترکيب  بودجه  جاري آن  که  در چند شهر، دلالان كه رشد سرطانى مى‏كردند و هنوز  هم بطور سرسام آور  مى‏كنند، بسود روستاها و شهرهاى كوچك ، بقصد برقرارى عدالت اقتصادى و اجتماعي - افزايش قدرت خريدى كه سبب افزايش توليد داخلى مى‏گشت - عدم تمركز هزينه‏هاى دولتى بسود استان هايى كه چون از مراكز مصرف  دور بودند،  از رشد نيز محروم مانده بودند تا که  هر منطقه، متناسب با منابع و استعدادهاى خود، جاى خود را در مجموعه اقتصاد ملى پيدا  کند».

    ولي استبدايان، و د ر رأس آنها  آقاي خميني، « اراده معطوف به قدرت»  مطلقه و انحصار قدرت سياسي، اقتصادي  و مالي را مد نظر داشتند.  بنابراين  جانبداران و معتقدين  به  آزادي ، استقلال  و رشد در عدالت  اجتماعي  را  تحمل  نمي کردند . در فرآيند  توطئه ها،  و با استفاده از موقعيت جنگ و تباني با خارجي (ايران گيت و اکتبر سورپرايز)، و همدستي افراد و دسته ها و احزاب آزادي ستيز ووابسته، با نقض  قانون اساسي اوليه، آقاي خميني و استبداديان  راه حل و  چاره را در حذف اولين رئيس جمهوري  منتخب مردم  ايران که در مقابل قانون شکنان و گروههاي چماقدار ايستاده بود ، ديدند و سرانجام  به کودتاي خرداد  1360  دست زدند.

 از آن تاريخ تا کنون، 25  سال گذشته است. عليرغم سانسور شديدي که از جانب زورمداران و  اصلاح طلبان  درون رژيم و  وسط بازان و هواداران آنها در  درون و برون کشور و وابستگان و سر سپردگان  به اجانب و بيگانه بر ضد آقاي بني صدرو همکارانش و ديگر جانبداران  آزادي و استقلال  ايران روا ميرود ،  همانطور که او در تير ماه 60 گفت : « ما مي رويم تا بمانيم و شما مي مانيد تا برويد » ، امروز ، زورپرستان گرفتار افلاس شده اند و وسط بازان نيز، که بظاهر افراد مخالف و بواقع «وسط باز» هستند، و کار سانسور  انديشه بني صدر  را بجايي  کشانده اند  که  پنداري آقاي ابوالحسن بني صدر اصلاً  بعنوان  انديشمند ايراني و مبارز راه آزادي و استقلال وجود خارجي  ندارد، اينک خود در ضعف مفرط بسر ميبرند. چرا که ندانستند بدون انديشه ﺁزادي و بدون وجود قلمرو ﺁزادي، جز خدمه اهل قدرت نمي توان شد!  اما منتخب مردم و يارانش  بر سر  عهد و ميثاق خود  با خواسته ها ي مردم  که  در انديشه راهنماي انقلاب بيان شد، با  استواري، پيگيري  و خستگي ناپذيري  در خور،  با استعانت از تجارب  تاريخ مبارزات سياسي و اجتماعي ايران و جهان،  ايستاده اند. ما تلاش بزرگ ايشان و همه مبارزان راه استقلال و آزادي  را در مبارزه با استبداد سياه ولايت فقيه، مبارزه با سانسور، افشاي دستگاه ترور حاکم، دفاع از حقوق بشر و در تدقيق اصول انقلاب مردمسالار و ارائه بيان اسلام آزادي ارج مينهيم و افتخار ميکنيم که ما نيز در اين راه بر عهد خود وفا کرده ايم.

    وضعيت کنوني  ايران  بازتاب و ادامه همان طرز فکر و روندي شده است  که کودتاچيان  مسئول آن هستند.  بنابراين جوخفقان و اختناق سياسي ، کشتار واعدام بهترين فرزندان ايران زمين و آواره کردن صدها هزار نفر ايراني  به  کشورهاي ديگر ، ادامه  دادن 8 سال  جنگ  ايران  و عراق که صدها هزار  انسان  کشته يا مصدوم  برجا گذاشت و  سرانجامي يافت که آقاي خميني  « جام زهر» را سرکشيد و انواع فسادها  وگسترش  شبکه مافياي  مالي ،  تجاري و اقتصادي  که   براي اولين بار در تاريخ معاصر  ايران بدست « سلسله روحانيت »   تحقق پذيرفت -  که  با مافياي جهاني  همکاري تنگا تنگي دارد - بخشي از کارنامه  سياه  کودتاچيان و زورمداران و رژيم ولايت مطلقه فقيه است.

علي رغم  نيرنگها و خفقانها ، شكنجه‌ها  و سرکوبها،  توسط نظام مافيايي ولايت فقيه و تجاوز به حقوق مردم ًکه به محو مقبوليت و سلب مشروعيت رژيم  از سوي  مردم منجر شده است،  استقامت و مقاومت  مردم  ايران  و به ويژه نسل جوان ادامه دارد. از  سر راه برداشتن نظام ولايت مطلقه فقيه به مثابه مانعي در جهت استقرار نظامي مردم سالار نيازمند جنبش همگاني مردم ايران است .  اين مهم جز با تداوم کوششها و همت ازادگان  مسئول و مستقل امکان پذير نيست. عهد ما با خود و ملت بر اين است که  کوشش خود را معطوف فراهم آمدن شرايط اين جنبش کرده و با اتخاذ روشهاي خشونت زدا و بسط جريان انديشه از بسته شدن مدار قدرت بين رژيم و ديگر زورمداران جلوگيري بعمل آوريم.

ﺁينده نزديک از ﺁن ﺁزادي و استقلال و مردم سالاري بر پايه اين دو اصل است.  به يمن تدوام مستمر کوششها ي ﺁزادگان، با جنبش همگاني مردم ايران ، اين نظام پوشالي و مافيايي ولايت فقيه  بزودي از ميان بر داشته ميشود. اين چنين باد

 

مجامع اسلامي ايرانيان

30 دي 1383