گفت و گو با محمدعلي ابطحي
نقض حقوق بشر در ايران بهانهاي براي تهديدهاي نظامي
آمريكا
- وقتي کسي در مقام رييس جمهور آمريکا چنين مسايلي
را مطرح مي کند بايد با دقت و توجه ويژه مورد عنايت قرار گيرد و بررسي شود.
اما، من فکر مي کنم تلقي اصلي موجود در اينجا اين است که اين بحثها را بايد
بيشتر شبيه به جنگهاي رواني دانست، و من گمان نمي کنم خيلي واقعيت داشته
باشد.
مصاحبه گر: بهنام باوندپور
اظهارات جورج دبليو بوش رييس جمهور آمريكا
مبني بر اينكه حمله نظامي به ايران همچون راهي براي حل مناقشه اتمي جمهوري اسلامي،
منتفي نيست را تا چه حدي ميتوان جدي گرفت؟ بازتاب سخنان بوش در ايران چگونه بوده
است؟ چه مسايلي در داخل ايران ميتوانند همچون بهانهاي براي آمريكا جهت حمله نظامي
به كشور نگريسته شوند؟ در رابطه با اين موضوعات، محمدعلي ابطحي معاون سابق پارلماني
و مشاور كنوني محمد خاتمي رييس جمهوري اسلامي ايران، در چارچوب نظرات خود، به
پرسشهاي صداي آلمان پاسخ داده است.
دويچه وله: آقاي محمدعلي ابطحي، همانطور که مطلع هستيد جورج دبليو
بوش، رييس جمهور آمريکا، امکان حمله ي نظامي به ايران را به عنوان راهي براي حل
مناقشه ي برنامه ي اتمي جمهوري اسلامي ايران منتفي ندانسته است. شما بعنوان کسي که
در متن تحولات سياسي ايران بوده و هستيد، احتمال اقدام نظامي آمريکا عليه ايران را
تا چه حدي جدي ارزيابي مي کنيد؟
محمدعلي
ابطحي: با توجه به همه ي مسايلي که در اطراف ما مي گذرد، من چنين تصوري ندارم که
مسئله ي حمله ي نظامي، بايد مسئله اي بسيار جدي تلقي شود. آمريکا هنوز در رابطه با
مسئله ي عراق دشواريهاي فراواني دارد. بافت جغرافيايي ايران، نوع حکومت و نوع
رفتار مردم ايران کاملا متفاوت است. من فکر مي کنم، که اگر چنين تصوري نيز در ذهن
آمريکايي ها باشد بيشتر ناشي از عدم شناخت آنها نسبت به منطقه، به ايران و به
کشورهاي منطقه است. در طول حملات به افغانستان و عراق نيز اين نکته مشاهده مي شود
که آمريکايي ها چندان اطلاعات دقيق و روشني از وضعيت منطقه ندارند و بيشتر مشاوره
از اسرائيليها مي گيرند که آنها نيز منافع خود را ميخواهند، نه منافع آمريکا و
يا منافع کشورهاي ديگر را. بنابراين، من اين مسئله را چندان جدي تلقي نمي کنم.
دويچه وله: آقاي ابطحي گفته هاي اخير بوش چه انعکاسي در ايران داشته
است؟
محمدعلي
ابطحي: طبيعي ست، وقتي کسي در مقام رييس جمهور آمريکا چنين مسايلي را مطرح مي کند
بايد با دقت و توجه ويژه مورد عنايت قرار گيرد و بررسي شود. اما، من فکر مي کنم
تلقي اصلي موجود در اينجا اين است که اين بحثها را بايد بيشتر شبيه به جنگهاي رواني
دانست، و من گمان نمي کنم خيلي واقعيت داشته باشد.
دويچه وله: همانطور که مطلع هستيد، سيمور هرش، روزنامه نگار سرشناس
آمريکايي گزارشي را در مجله ي «نيويورکر» چاپ کرده و در آنجا مدعي شده است که
آمريکا کماندوهاي خود را بشکل مخفيانه از طريق مرز پاکستان براي شناسايي تاسيسات
اتمي، شيميايي و موشکي ايران وارد خاک ايران کرده است. آيا فکر مي کنيد چنين عملي
اصولا امکانپذير بوده يا هست؟
محمدعلي
ابطحي: من فکر مي کنم با توجه به بازديدهاي مکرر کارشناسان اتمي به ايران و با
توجه به پيشرفت تکنولوژي نياز به افرادي نباشد که از گوشه اي جهت جاسوسي وارد اين
کشور شوند. چنين طرحهايي بيشتر به دوران گذشته تعلق دارد. من فکر مي کنم، که عملا
اين نوع رفتارها بيشتر ادعاهاي روزنامه نگاري باشد تا تشکيلاتي که از امکانات
مختلفي براي اطلاع يابي در شرايط فعلي جهان برخوردار است. اعزام مخفيانه ي افراد
به کشوري چون ايران، که طبعا پليس امنيتي قدرتمندي دارد، فکر نمي کنم که اساسا سودي
داشته باشد و يا اصولا عملي باشد.
دويچه وله: جالب اينجاست که دولت آمريکا صريحا و با عباراتي روشن
ادعاهاي سيمور هرش را رد نکرده و فقط به اين صورت موضع گيري کرده است که گزارش اين
خبرنگار «ناروشن و آکنده از اشتباه» است. با وجود چنين موضع گيري هايي که
نشاندهنده ي جدي بودن موضوع است، فکر مي کنيد آيا در چنين شرايطي واقعا جمهوري
اسلامي ايران را خطر حمله ي نظامي آمريکا تهديد نمي کند؟
محمدعلي
ابطحي: همانطور که قبلا نيز اشاره کردم، اين موضوع را بيشتر در چارچوب نوعي از
برخوردهاي رواني بين دو طرف مي بينم و حداقل در شرايط فعلي، اين نوع راهها را من
نميتوانم براي رسيدن به حمله ي نظامي ارزيابي کنم. اعتقاد من بر اين است که
آمريکايي ها، چنانچه بارها در اظهارنظرهايشان گفته اند، حمله ي نظامي به ايران را
چندان مورد توجه قرار نمي دهند، چون امکان اين امر براي آنها بسيار دشوار است.
دويچه وله: چه کماندوهاي ايراني وارد ايران شده باشند چه نه، واقعيت
اين است که رييس جمهور آمريکا عملا حکومت ايران را تهديد کرده است. به نظر شما چه
عواملي باعث شده اند که ماجراي برنامه ي اتمي ايران که مي توانست و مي تواند از
طرق ديپلماتيک حل شود به چنين جاهايي برسد؟
محمدعلي
ابطحي: نظر من اين است که تفاوت اصلي دولت آمريکا ، بخصوص با دولتهاي اروپايي،
دقيقا در همين مسئله است که دولت آمريکا علاقمند نيست اين پروژه بصورت مسالمت آميز
حل شود و از طرق ديپلماتيک پيگيري شود، و همواره نيز در بخشهاي متفاوت و مختلف بر
اين موضع بود و بر آن تاکيد داشت و وقتي که پيشرفت قابل ملاحظه اي در اين خصوص
انجام مي گرفت، به نوعي به آن با سردي برخورد مي کرد. اکنون نيز من اين را در
ادامه ي همان پروژه اي مي بينم که آمريکايي ها علاقمندند از اين پروژه بيشتر بهره
هاي غيراتمي ببرند، حال آنکه ما تصورمان اين است در همه جاي دنيا بايد به اتم و
سلاحهاي کشتار جنگي بصورت انساني برخورد شود و به نوعي پيش برود که از مصرف آنها
جلوگيري شود. و حکومت اسلامي نيز که طبعا براي اين همکاري اعلام آمادگي کرده است
از اين راهها بهتر به نتيجه مي رسد و مردم نيز احساس آرامش بيشتري دارند. اما
آمريکايي ها حتا در ماجراي عراق نيز چنين نقشي را داشته اند و بجاي آنکه بيشتر به
نظرات کارشناسي و نظرات مورد قبول ديپلماسي دنيا توجه داشته باشند، به برخوردهاي
خشن روي مي آوردند و در واقع به نوعي به اثبات ابرقدرتي آمريکا کشش داشته اند تا
حل مشکلات کشورهاي مختلف.
دويچه وله: بنابراين، آقاي محمدعلي ابطحي به نظر شما آيا هيچ نوع عامل
داخلي وجود نداشته که اين بهانه را به دست دولت آمريکا و شخص رييس جمهور آمريکا
بدهد که چنين تهديدهايي را عليه ايران انجام دهد؟
محمدعلي
ابطحي: من هميشه بر اين نکته در نوشته ها و گفته هايم تاکيد کرده ام که اصلي ترين
وظيفه ي ما در داخل کشور اين است که بهانه به دست هيچکس ندهيم و آنچه که مي تواند
بهانه ها را تشديد کند، بخصوص در رابطه با مسايل انساني و حقوق بشر، بايد بتوانيم
خود به حل آنها بپردازيم. مسايل حقوق بشري ارزشهايي جهاني و پذيرفته شده اي هستند
که اگر حتا در داخل کشور خودمان نيز اين مسايل رعايت نمي شوند، اما بايد نسبت به
آنها حساس بمانيم. من معتقدم که نبايد بهانه اي بدست کساني داد که چنين رفتاري
دارند.
دويچه وله: بنابراين معتقد هستيد که چنين بهانه هايي در در داخل ايران
به حکومت آمريکا داده شده است؟
محمدعلي
ابطحي: در حوزه ي مسايل داخلي، بخصوص مسايل حقوق بشري، اشکالات زيادي وجود دارد که
ما نيز هميشه نسبت به آنها اعتراض داشته ايم، و معتقديم که اين اشکالات اصلا با
ارزشهاي ديني، اعتقادي و تاريخي مان سازگار نيست و بايد قطعا از آنها جلوگيري کرد.