يکشنبه ۱۵ آذر ۱۳۸۳ - ۵ دسامبر ۲۰۰۴

 

 

گزارش خلاصه‌اي از ششمين سالگرد شهادت محمد مختاري و جعفر پوينده

از طرف خانواده‌هاي مختاري و پوينده

 

مراسم ششمين سالگرد خاطره‌ي شهيدان راه آزادي انديشه و بيان، اعضاي برجسته‌ي كانون نويسندگان ايران، محمد جعفر پوينده و محمد مختاري روز جمعه ۱۳ آذر ۱۳۸۳ بر سر مزارشان در امامزاده طاهر كرج برگزار گرديد. در اين مراسم كه توسط خانواده‌هاي مختاري و پوينده و به  همت كانون نويسندگان ايران برگزار شد، به طور رسمي از ساعت 2:30 آغاز گرديد و تا ساعت 4:30 ادامه داشت.

ابتدا حافظ موسوي، با خواندن بخشي از يك شعر بلند از كتاب «آرايش دروني» اثر محمد مختاري مراسم را آغاز كرد. سپس دكتر رئيس‌دانا سخنان خود را با اين شعر شروع كرد:

«نامشان زمزمه‌ي نيم‌شب مستان باد                    تا نگويند كه از ياد فراموشانند.

براي آنان كه مي‌آيند تا فردا غبار غم و غصه از روزگار بزدايند و مي‌دانند كام‌ورزي و بهروزي را جز در ادامه‌ي راه رهايي، استقلال و استغناي طبع نخواهند يافت؛ براي آنان كه جستجو مي‌كنند تا سرتسليم فرود نياورند و مي‌كاوند تا گوهر امنيت و شرافت انساني را دريابند و بدينسان خوشبخت و سرفراز بزيند.»

او در ادامه افزود: «زنده يادان فروهرها، مختاري و پوينده و همه‌ي جان‌باختگان قتل‌هاي سياسي موسوم به زنجيره‌اي كه من مي‌شناختم و به خصوص با من دوستي داشتند به دور از تنگ‌نظري‌ها و اسطوره‌پرستي‌هاي قبيله‌گرايانه بر اصل حاكميت ملي و مردمي و استقلال ميهن پاي مي‌فشردند.»

پس از دكتر رئيس‌دانا، خانم سيمين بهبهاني شاعر و عضو هيئت مديره‌ي كانون نويسندگان ايران سخنان خود را با اين شعر اخوان ثالث آغاز كردند:

«آنان كه همچون گل همه بر باد رفته‌اند                  هرگز گمان مدار كه از ياد رفته‌اند.»

و افزودند:

«كانون در راه دفاع از آزادي انديشه و بيان قرباني كم نداده است. از سعيد سلطان‌پور تا محمد مختاري و محمد جعفر پوينده تا مجيد شريف و پيروز دواني و بايد از دو بزرگ‌مرد و زن تاريخ سياسي ايران، داريوش فروهر و پروانه اسكندري، احمد ميرعلايي، سعيدي سيرجاني و غفار حسيني نيز نام ببريم.»

سپس مريم حسين‌زاده، همسر زنده ياد محمد مختاري براي حضار سخنراني كرد. وي با درود بر روان پاك جان‌باختگان راه آزادي بيان و قلم و تسليتي دوباره به حضار، سخن خود را آغاز كرد. و با نام شهيدان اين‌راه و به‌ويژه اهل قلم و كانون نويسندگان ايران كه در اين سال‌ها دوشادوش آن‌ها سوگوار و غمخوار بوده‌اند، سخن خود را ادامه داد. وي سپس از وكيل پرونده‌ها، دكتر ناصر زرافشان ياد كردند.

او در ادامه خاطره‌اي نقل كرد از محمد مختاري: «رفته بوديم تا پس از دو سال او را از زندان به خانه بياوريم و اولين حركت او در لحظه‌ي آزادي اين بود كه قلم از جيب بيرون آورد و گفت: سوگند به اين قلم كه تا پايان عمر، از آن‌چه او مي‌گويد دفاع كنم.»

سپس صفا پوينده، خواهر زنده ياد محمد جعفر پوينده سخنراني كرد. او نيز سخنان خود را با شعري از شاملو آغاز كرد: « از پشت شيشه‌ها به خيابان نظر كنيد .... ، ششمين سال است كه در گورستان سرد و ساكت گردهم آمده‌ايم. تا به ياد آوريم آنان و همه‌ي كساني را كه زير آسمان لاجوردي اين سرزمين در سرار تاريخ غمبارش در خون غلتيدند تا از مهر و روشن‌انديشي در برابر نفرت و كوته‌فكري سخن بگويند.» سپس پيام سيما صاحبي (پوينده) توسط خانم خديوي خوانده شد: «ياد همه‌ي جان‌باختگان راه آزادي گرامي باد ... در شش‌سالگي ترور‌هاي سياسي آذر 77 ، با صراحت اعلام مي‌كنم كه از ناصر زرافشان، وكيل شجاع و آزاده‌ي ترورهاي سياسي آذر 77 ، از روزنامه‌نگاران و صاحبان قلم كه اين واقعه را تبديل به واقعه‌اي ملي و جهاني كردند، از اعضاي كانون نويسندگان ايران و از ملت ايران تشكر مي‌كنم.»

سپس همسر ناصر زرافشان پيام ناصر زرافشان را خواند: «دوستان و ياران انسان‌خواه با فرا رسيدن آذر 83 ، شش سال از خاموشي مختاري و پوينده مي‌گذرد و من امروز از پس اين ديوارها همراه شما در سوگ آنان نشسته‌ام تا به خون پاك آنان و همه‌ي قربانيان ديگر .... و به هر چه مظلوميت و معصوميت و پاكي و راستي است همراه شما و همراه مردم ستمديده‌ي اين سرزمين، سوگند ياد مي‌كنم كه عهدي را كه با پاكان اين آب و خاك براي سرسپاري به آرمان آزادي و عدالت بسته‌ايم تا پاي جان نگاه داريم.»

بعد از او نوبت به محمد خليلي، شاعر و عضو كانون رسيد كه شعري خواند به نام درفش

سپس از عمران صلاحي، شاعر و طنزپرداز دعوت شد كه او با طنز زيبايش، شور و حالي ديگر به مراسم بخشيد و با اين شعر سخن خود را آغاز كرد:

«هان اي دل عبرت بين از ديده نظر كن هان                       داروي نظافت را آيينه عبرت دان»

صلاحي با طنز‌هاي شادي‌بخش خود، فضا را كاملا عوض كرد و آرزو كرد با شوخي و خنده و روحيه‌بخشي به جوانان، آن‌ها را آماده كنيم تا به مصاف سياهي‌ها بروند.

سپس خانم فرخنده حاجي‌زاده پيام دكتر براهني را خواند: «شاعر و نويسنده، امروز سرنوشت موت پيش از موت دارند. مرگ مختاري و پوينده به تعبير اولي ريشه‌هاي ظلمت را به گيسوانمان گره زده است .... نويسنده‌ي تمرين‌مدارا، به رغم تمرين مدارا در هواي سرگرداني‌هاي منصور نفس مي‌كشيد ....»

دكتر شريف وكيل ناصر زرافشان و عضو كانون نويسندگان ايران سخنران بعدي بود كه گزارشي از پرونده‌ي ناصر زرافشان ارائه داد. او نقطه‌ي مشترك تمام پرونده‌هاي قتل‌هاي زنجيره‌اي را شقاوت دانست. وي گفت كه در قتل‌هاي سال 77 ، اين شقاوت، علني و بارز است. سپس افزود كه برخي محتويات در يك زمان مفقود شدند كه آن محتويات پرونده مرتبط با اظهارات سعيد امامي بوده است. كه مي‌توانست نقش بسيار تعيين كننده‌اي در برطرف كردن ابهامات پرونده داشته باشد.

پس از سخنان آقاي شريف، عليرضا جباري، شاعر و عضو كانون، دو شعر خواند به نام‌هاي «بر بام صبح» و «آن شب شكن آوا» كه شعر اولي را در زندان قصر سروده بود. او سخنان خود را با اين شعر شروع كرد:

«ميان گريه مي‌خندم كه چون شمع اندر اين مجلس                   زبان آتشينم هست اما در نمي‌گيرد.»

آخرين سخنران، عليرضا ثقفي بود كه اظهار داشت كمتر مسؤلي است كه امكان مناسبي براي برگزاري اين گونه مراسم را در اختيار كانون نويسندگان بگذارد و در سخنان كوتاهي به بررسي اجمالي آثار مختاري و پوينده پرداخت

 

گزارش «ايلنا» از مراسم ششمين سالگرد قتل مختاری و پوينده

خبرگزاری کار ايران

ششمين سالگرد محمدجعفر پوينده و محمد مختاري با حضور بيش از ١٥٠ تن از شاعران و نويسنده و اعضاي كانون نويسندگان در امامزاده طاهر بر سر مزارشان برگزار شد.

به گزارش خبرنگارانديشه ايلنا، در ابتداي اين مراسم كه توسط حافظ موسوي شاعر و يكي از اعضاي كانون نويسندگان اجرا مي‏شد حاضران يك دقيقه سكوت كردند و پس از آن موسوي بخشي از شعر آرايش دروني محمد مختاري را قرائت كرد.

در ادامه مراسم "فريبرز رييس دانا" يكي از فعالان كانون نويسندگان گفت: در چند روز اخير وضعيتي پيش آمده‏است كه تصميم گرفتيم اين مراسم را به ناچار نه براي تسليم شدن بلكه براي احترام به پوينده و مختاري با سكوت برگزار كنيم.

وي در ادامه حاضران را به سكوت و پرهيز از شعار دادن دعوت كرد و افزود: پوينده و مختاري هرگز فراموش نمي‏شوند، چرا كه آنها سر تسليم در برابر كساني كه مي‏خواستند آزادي قلم را بكشند فرود نياوردند.

رييس دانا با اشاره به اين نكته كه محمد مختاري و پوينده رسالت عظيمي براي آگاه ساختن نسل‏هاي بعد به عهده داشتند، گفت: محمد مختاري و پوينده رسالت اجتماعي را به خوبي درك كرده بودند و فعاليت‏هاي كه كرده‏بودند همه براي جلوگيري از تبعيض و برابري انسان بود.

وي با اشاره به اين نكته كه قربانيان قتل‏هاي زنجيره‏اي به طور قاطعانه با امپرياليسم و مواضع آن مبارزه مي‏كردند، گفت: ما هرگز به خشونت و رفتارهاي ضد بشري پا نمي‏دهيم و خواستار اين هستيم كه نهاني‏ترين پرونده‏هاي قتل‏هاي زنجيره‏اي در پيشگاه مردم مفتوح شوند و ما همچنان به پافشاري خود براي روشن كردن ذهن مردم نوانديش ايران ادامه خواهيم داد.

در ادامه اين مراسم سيمين بهبهاني با بيان اين مطلب كه راه اين آزادانديشان را ادامه خواهيم داد، گفت: كانون نويسندگان در راه دفاع از آزادي انديشه قرباني كم نداده‏است. از سعيد سلطان‏پور تا محمد مختاري، محمد جعفر پوينده، مجيد شريف، پرويز دواني، احمد ميرعلايي، سعيد سيرجاني، غفارحسيني، پروانه و داريوش فروهر و ... همه كساني بودند كه در راه آزادي قلم و بيان قرباني شده‏اند.

وي در ادامه افزود: كانون نويسندگان همچنان از نويسندگاني كه تبعيد اجباري يا اختياري را پذيرا شده‏اند حمايت مي‏كند و ياد آنها را گرامي مي‏دارد. اميدواريم كه روزي بتوانيم آنها را در ايران ببينيم.

بهبهاني در ادامه با بيان خاطره‏اي از دوراني كه قتل‏هاي زنجيره‏اي اتفاق مي‏افتاد، چند شعر براي حاضران قرائت كرد.

همچنان در ادامه اين مراسم، مريم مختاري با زنده نگهداشتن ياد جان باختگان گفت: كانون نويسندگان در اين سال‏ها همواره دوشادوش ما سوگواري كرده‏است و يارما بوده‏است.

وي با اشاره به پرونده زندانيان سياسي و دكتر ناصر زرفشان گفت: در شش سالي كه از قتل پوينده و مختاري مي‏گذرد و هنوز پرونده قتل‏هاي زنجيره‏اي به جايي نرسيده‏است و پاسخي براي دادخواهي‏هاي ما داده نشده است.

مريم مختاري با نقل خاطره‏اي از اولين روز آزادي محمد مختاري گفت: اولين كاري كه مختاري پس از آزادي از زندان انجام داد اين بود كه قلمش را از جيب بيرون كشيد و به آن سوگند خورد كه تا پايان جان از آزادي آن دفاع كند.

وي در ادامه افزود: امروز روز دادخواهي قلم است. قلم در ايران خفه شده‏است و مي‏شود. اينجا صحبت از مرگ يك يا دو نويسنده نيست صحبت از مرگ انديشه و انديشه‏ورزي است.

مريم مختاري در ادامه با اشاره به اشعار محمد مختاري گفت: انگشت اشاره در شعرهاي محمد مختاري نقش بسزايي را ايفا مي‏كند. در دوره‏اي چشم‏ها فقط مي‏بيند و شاهدان خاموشند و حنجره نمي‏تواند صوتي بيرون دهد، تنها انگشت اشاره با راز آميزترين حركات خود ما را وا مي‏دارد كه حرف بزنيم.

وي در پايان گفت: مسئله اساسي همانا شعر است، آنچه كه به مختاري هويت داده‏است و او را زنده مي‏كند و او را به قتل‏گاه مي‏برد، شعر است. و اين شعر است كه با مرگ مختاري خفه مي‏شود. در جمهوري خرده‏ريزها كه هر چيزي به حساب مي‏آيد شعر نماينده اقليت مردگان است.

همچنين در ادامه اين مراسم صفا پوينده خواهر محمدجعفر پوينده گفت: امسال شش سال است كه در اين گورستان جمع مي‏شويم اما اين قتل‏ها تنها به اين سال‏ها باز نمي‏گردد. بلكه اين گونه قتل‏ها با تاريخ و فرهنگ ايراني‏ها اجين شده است. از مزدك و بابك گرفته تا محمدجعفر پوينده ، و محمد مختاري و ...

وي در ادامه افزود: ما امروز نيامده‏ايم كه بر مزار آنها مويه كنيم چرا كه آنان كه هميشه در جستجوي آزادي براي همگان بودند نامشان در تاريخ مي‏ماند.

صفا پوينده با اشاره به اين نكته كه دكتر ناصر زرفشان براي دفاع از آزادي انسان به زندان افتاده است، گفت: در دوراني كه فريادها راه به جايي نمي‏يابد و قلب انسان چيزي جز سياهي در خود جاي نداده‏است، مرگ پوينده و مختاري خود به معناي زندگي است.

همچنين در ادامه اين مراسم پيام سيما پوينده كه براي ششمين سالگرد مرگ پوينده و مختاري ارسال كرده بود توسط مهين خديوي قرائت شد، در اين پيام آمده است: در شش سالي كه از مرگ پوينده و مختاري مي‏گذرد من از وكيل اين پرونده‏ها كه مدت سه سال است در زندان به سر مي‏برد، خجالت مي‏كشم و از تمام روزنامه‏نگاراني كه با جهاني كردن اين مسئله كه يا در زندان به سر مي‏برند و يا ممنوع‏القلم شده‏اند خجالت مي‏كشم.

همچنين در اين پيام آمده است؛ من از مردم ايران خواستارم كه براي آشنا شدن حقايق اين پرونده‏ها سكوت نكنند و خواستار آن باشند كه هر چه زودتر مسائل پشت پرده آشكار شود.

همچنين در ادامه اين مراسم همسر ناصر زرفشان پيام زرفشان را از زندان اوين كه به اين مراسم ارسال شده بود قرائت كرد. وي گفت: از آغاز جنبش مشروطه بسياري از آزادي‏خواهان يا در سپيده‏دمان اعدام شده‏اند و يا در روز روشن جان باختند يا با زنجيرهايي كه به دست و پايشان بسته شده‏بوده از اين زندان به زندان ديگر انتقال داده ‏شده‏اند.

همچنين در ادامه اين پيام آمده‏است سرنوشت بسياري از كودكان ايراني با حسرت آغاز مي‏شود و با جزغاله شدن در كوره‏هاي آجرپزي به پايان مي‏رسد كه اين مسائل ما را به ژرفاي درد پدران آنها آشنا مي‏سازد. كه در چنگال بي‏عدالتي به سر مي‏برد.

در پايان اين پيام آمده بود: ما تا رسيدن به ايراني دمكراتيك و آزاد از پاي نمي‏نشينيم.

همچنين در ادامه اين مراسم محمد خليلي يكي از اعضاي كانون نويسندگان به شعرخواني پرداخت و پس از او عمران صلاحي شاعر و طنزپرداز شعر طنزي درباره قتل‏هاي زنجيره‏اي قرائت كرد و گفت: در جامعه بحران‏زده امروز ما بايد به كودكانمان ياد بدهيم كه با خنده به مصاف مشكلات بروند.

همچنين در اين مراسم با يادي از سفرخان اسطوره جهاني زندانيان سياسي متن ارسالي دكتر رضا براهني توسط فرخنده حاجي‏زاده قرائت شد.

در اين پيام آمده بود: شاعران و نويسندگان ما سرنوشت موت پيش از موت دارند و مرگ مختاري و پوينده ريشه در تاريخ ظلمت ايران دارد و ما پيش از اين در تاريخمان با مرگ حلاج‏ها و ... روبرو بوديم.

همچنين در ادامه اين مراسم شريف از مدافعان حقوق نويسندگان افزود: پرونده قتل‏هاي زنجيره‏اي به آذر ٧٧ باز نمي‏گردد و آذر ٧٧ نمونه بارز اين شقاوت علني است.

وي در ادامه گفت: نكته قابل توجه اين است كه بسياري از محتويات پرونده قتل‏هاي زنجيره‏اي در يك زمان خاص غيب مي‏شود و اين محتويات مربوط به اظهارات سعيد امامي در چهارماه اوليه محكوميت خود است كه درباره قتل محمد مختاري و پوينده اظهار داشته است و مصطفي كاظمي يكي ديگر از متهمان اين پرونده در اظهارات خود به نقش عاملانه سعيد امامي اشاره مي‏كند.

وي در پايان گفته خود گفت: اتهاماتي كه به ناصر زرفشان زده‏اند از پيش تعيين شده و با برنامه‏ريزي قبلي است. بايد پرونده قتل‏هاي زنجيره‏اي در دادگاهي بررسي شود كه هيات منصفه آن را مردم تشكيل مي‏دهد.

 

.