پنجشنبه ۲۸ ۱۳۸۳ - ۱۸ نوامبر ۲۰۰۴

سمينار سراسری سالانه زنان ايرانی ، در آلمان ٥ تا ٧ نوامبر ٢٠٠٤، كلن
همجنسگرايی و دگرجنسگرايی اجباری


عفت ماهباز

efatmahbas@hotmail.com
ايران امروز

سمينار سراسری سالانه زنان ايرانی ، در آلمان، درتاريخ ٥ تا ٧ نوامبر ٢٠٠٤ با حضور بيش از ٢٠٠ زن كه از سراسر آلمان (و تعدادی نيز از ديگر كشورها آمده بودند) در شهر كلن برگزار گرديد.
برگزاری اين سمينار را ، كميته‌ايی شش نفره از انجمن زنان ايرانی كلن، به عهده گرفته بود.اعضای اين كميته، اكرم، الهه، فريبا ، مهری، ناهيد و نسرين در طی يكسال كار مداوم با تلاش بسيار كوشيدند كه به اين جمع وسيع در محيطی گرم و صميمانه، خوش و آسان بگذرد.
موضوع بحث اين سمينار يعنی، "همجنسگرايی و دگرجنسگرايی اجباری" ، مضمونی حقوق بشری است كه امروزه بعضی از محافل ايرانی به آن اصطلاحا "مضآمين حقوق بشر اروپايی" می‌گويند و امروز در بسيار از كشورهای غربی بخصوص در دانشگاهها مورد بحث و بررسی بيشتر است.
براستی اطلاق همجنسگرايی به عنوان "حقوق بشر اروپايی" صحيح است؟ اصولا می‌توان حقوق بشر را غير جهانشمول شمرد؟ و آيا چنين مضامين حقوقی مورد بحث ما ايرانيان نمی‌تواند گردد؟ تعداد همجنسگرايان زن و مرد در سراسر جهان بالغ بر چند صد ميليون نفر است. يعنی بين ٥ تا ١٠ درصد كل جميعيت روی زمين همجنس گرا هستند. آيا همه آنها غربی هستند؟ در ميان ايرانيان افراد همجنسگرا وجود ندارند؟ و آيا همچنان بايد با همجنس‌گرايی به عنوان پدپده مذموم و با همجنس‌گرايان به عنوان افراد غيرعادی برخورد نمود؟!
فعالين جنبش زنان در آلمان با انتخاب چنين موضوعی به عنوان بحث اصلی سمينار امسال، پاسخ می‌دهند كه اين مسئله شامل ما ايرانيان نيز می‌گردد. آنها با استناد تاريخی در اين زمينه می‌گويند: فمينيست‌ها در دهه هفتاد در زمينه همجنسگرايی در حوزه تئوری مقاله نوشتند و در حوزه عملی با اضافه نمودن نامشان (لزبها) به اين اكسيون پيوستند. واژه لزب سياسی بود و در اعتراض به جامعه مردسالار عنوان می‌شد. ما امروز بايد ديوار تابو و سكوت را بشكنيم.....

***
از دور ايستاده و به مسافران خسته از راه می‌نگرم به مسافرانی كه از شمال و جنوب و از شرق و غرب آلمان با هزينه گزاف به اينجا آمده‌اند. برخی برای رسيدن به كلن ساعتها در قطار يا اتوبوس نشسته‌اند. براستی انگيزه‌شان چيست؟ در پی چی می‌گردند و چه عوامل و انگيزه‌هايی آنها را وادار می‌كند كه چنين گرد هم آيند؟و بحث كنند و... تركيب متوسط سنی بين چهل تا چهل و پنج سال است.و (چون همه جای جهان سن فعالين جنبش زنان (فمينيستها) در اين حول و حوش است) و نسل جوان زنان به كار وهدف ديگری مشغولند. بعضی از چهره‌ها خسته و تكيده از جوانی اما پر از انرژی برای دفاع از حقوق زنان است. روز اول بحث اختصاص دارد به تغييرنام سمينار سراسری سالانه زنان ايرانی ، در آلمان يا به درستی نه تغيير نام بلكه اضافه شدن كلمه لزب به آن است. پيشنهاد اين است كه كلمه "لزبها" يا (همجنسگرايان زن) به انتهای نام سمينار سالانه زنان ايرانی ، در آلمان افزوده گردد. آنها می‌گويند: در تمام اين سال‌ها، همجنسگرايان زن در كنار ما با ما كار و همكاری كرده‌اند و امروز حق آنهاست و بديهی است كه نام خود را در كنار نام ما قرار دهند چرا كه در واقع حقوق آنها حقوق ما است آنها جدا از ما نيستند. ما بايد تابو شكنی كنيم و ديوار سكوت و فاصله را بشكنيم. و با اين كار گامی در جهت معرفی و شناخت حقوق آنها برداريم. و مخالفين می‌پرسند چرا ابتدا آنها تشكل‌های خاص خود را در جاهای مختلف ايجاد نمی‌كنند؟ چه عواملی موجب می‌شود كه مهاجرين همجنسگرای زن تشكل ندارند؟ و ....
ساعت هشت شب، بعد از شام تعداد زيادی از زنان در سالن عليرغم خستگی راه و كار و يا حرف‌های فراوانی كه برای هم دارند ، با جديت به بحث نشسته‌اند سمين نصيری از‌ هانوفر استدلال‌هايش را برای اضافه شدن نام لزبها به سمينار سراسری بيان می‌كند. و سعيده سعادت تاريخچه و چگونگی پيشبرد اين موضوع در آلمان را عنوان می‌كند.
همه با دقت به گوش نشسته، و وارد بحث می‌شوند در حدود سه ساعت بحث بی‌وقفه ادامه دارد. قهوه و چای بيرون سرد شده است ولی جمع مشتاق به گفتگو ادامه می‌دهد و از فضای كيفی بحث‌ها می‌توان لذت برد و آگاهی و احساس مسئوليت نسبت به آنچه ميگويند در جمع ديده می‌شود. موافقين و مخالفين می‌دانند چه ميگويند و پاسخ‌ها مسؤلانه است.
شنبه بحث‌های همجنسگرايی و دگرجنسگرايی اجباری توسط سعيده سعادت از برلين و هما مرادی از كلن و پروفسور كريستينا تورمر / روهر دنبال می‌شود و در پی يافتن ريشه‌ها، بعدازظهر گروهای كاری تشكيل می‌گردد. و مباحث مطرح شده بيشتر شكافته می‌گردد. نتاج بحث‌های گروه‌های كاری و همچنين تعيين محل اجلاس آتی و تم سال آينده، روز يكشنبه در جمع به رای گذاشته می‌شود.
از ٨٥ نفر حاضران در جلسه روز يكشنبه ، ٤١ نفر به تغيير نام سمينار سراسری سالانه زنان ايرانی ، در آلمان، رای مثبت دادند ١٣ نفر رای مخالف ، يك نفر ممتنع و ٢٣ نفر رای دادند كه موضوع بايد بيشتر به بحث گذاشته شود.
تم انتخابی نشست سال آينده كه در‌ هانوفر برگزار می‌شود با عنوان شخصيت اجتماعی (Gender)، و جنس (Sex)، قدرت در گفتمان فمينيستی عنوان شد.
دوباره به چهره‌ها می‌نگرم ٢٠٠ نفری كه در اين سه روز با باری از مسايل و مشكلات عديده، اغلب يك يا دو بچه و شوهری در خانه، اينجا نشسته‌اند. دغدغه اينان ، دغدغه‌ايی است كه با دنيای خانه‌شان متفاوت است.از خود می‌پرسم به دنبال چی هستند؟ نا خود آگاه در ذهنم اينان را با افرادی كه در اجلاس جمهوريخواهان در كلن در هفته گذشته ، ديدم، مقايسه می‌كنم. می‌توانم به صراحت بگويم هيچكدام از اين زنان، به دنبال رياست جمهوری و يا پی پست و مقامی برای خويش نيستند. برخلاف اجلاس جمهوريخواهان كه اكثرشان ، يا رای دهنده هستند و يا كسانی كه می‌خواهند رای جمع كنند و دغدغه خودرا دمكراسی برای‌ ايران نام می‌دهند ، در جمع اين زنان چنين نيست و بظاهر از چنين دغدغه‌هايی خبری نيست. اما بواقع كدام گروه در اين ميان در خدمت دغدغه‌های دموكراتيك و حقوق شهروندی ايرانيان است؟ و در ميان مردم كدام گروه پاسخی بهتر و درخور خواهند يافت؟ شايد هم هر دو ضرور و لازم و ملزوم يكديگرند. با اين وجود چه خوب خواهد شد روزی كه زنان هم در كنار جستجو و تلاش‌ورزی‌های خود به صندلی رياست جمهوری هم فكر كنند و بدان دست يازند.