روز چهارشنبه است پس از 16 روز تحصن جلوي درب UN ترکيه مثل هميشه مي روم روي انترنت. در سايت اخبار روز خبر فوت يکي
از ياران آشفته ام مي کند. روي آن خبر کليک مي کنم بغض گلويم را مي فشارد و گريه
امانم نمي دهد. خصوصا با خواندن مطلب آقاي غلامرضا بقا يي روز يکشنبه همايون با من
تماس گرفت و گفت به کمک آن هم وطن که من نمي شناسم بشتابيم. هرچه خواستم مطلبي در
مورد ژاک دريدا فيلسوف فرانسوي را بخوانم نتوانستم و نيمه تمام آن را رها کردم و
با ديدن عکس آن عزيزبا آن چهره معصومانه و پر از مهر و عطوفت و دوست داشتني ناگاه
به ياد ا. کايا آن خواننده چپ ترک مي افتم که در تبعيد زندگي را بدرود گفت آنهم در
سن جواني. و آيا اينکه سرنوشت آزادگان همين است در تبعيد مردن؟