پيرامون تن فروشی در غرب
تهيه از : س – ارمنی
aram44@hotmail.com
به قصد گذراندن سه واحد درسی رشته مردم شناسی
دانشگاه امکان شرکت در يک ميز گرد بحث پيرامون مسئله تن فروشی زنان در غرب پيش آمد
که گزارش وار در اينجا به نظر سايرين ميرسد . در اين ميز گرد حداقل چهار گروه به
نمايندگی از طرف اقليت های گوناگون بحث را هدايت کردند
فمينيت ها مخالف آزادی تن فروشی بودند . گروه
ديگری به نمايندگی از طرف يک خانم روزنامه نگار نه تنها جانبدار آزادی تن فروشی
بلکه خواهان رسمی و قانونی شدن آن نيز بود . گروه دانشگاهی موضعی ميانه داشت .
گروهی هم از زنان و مردانی که به گونه ای تماس شخصی و يا رفت و آمد با اينگونه
مکانها داشتند
نظرات خود را به طور مستقل مطرح کردند . در آعاز اشاره
به اعلاميه ، احترام به آزادی انتخاب و تصميم گيری نوع رابطه جنسی زن و مرد شد که
در تاريخ ۱۹۹۹.۸.۲۶ زير عنوان ( واز ) در هنگ کنگ به نصويب رسيده ، و سپس به کشور
هلند اشاره شد که از سال ۲۰۰۰ ميلادی ، تن فروشی زنان را بعنوان يک شغل رسمی و ثبت
شده در وزارت بازرگانی قانونا به تصويب رسانده ، کار و شغلی که در بخش خدمات
اقتصاد ، درآمدی معادل بيش از شش ميليارد دلار در سال به صندوق دولت وارد ميکند يا
به اشاره يکی از شرکت کنندگان ، رفتن به بوردل ها و خانه های بی عفاف همچون رفتن
به مک دونالد ، يعنی غذا خوريهای زنجيره ای امريکايی شده . ياد آوری اينکه در دو
کشور سوئد و آمريکا فاحشه گری رسما ممنوع است و هر دو طرف يعنی زن و مرد در رابطه
با تن فروشی تحت پيگرد قانونی قرار ميگيرند
تن فروشی و فاحشه گری تا امروزه در فرهنگ مسيحيت
گرچه گناه است ولی جرم به حساب نمی آيد . جهانی شدن اقتصاد و پديده توريسم باعث
جهانی شدن شغل فاحشگی نيز شده . چون زنان و دختران جوان از بعضی از کشورهای فقير
به کشورهای غنی ميروند يا توريست های مرد جهت انجام روابط جنسی خود به بعضی از
کشورهای فقير آسيای شرقی يا آمريکای لاتين مسافرت می کنند . در سالهای اخير بعضی
از کشورهای اروپای شرقی نيز بعد از کنار رفتن پرده آهنين استالينيسم ، بازاری برای
عرضه و تقاضای کالای سکس شده اند . مافيای جهانی دختران جوان را به بهانه يافتن
کار وشغل های معمولی فريب داده و به محيط های تن فروشی می فرستد و آنها غالبا قدرت
فرار يا معرفی خود به پليس را هم حتا ندارند . نظام سرمايه داری ، تنها نظام واقعا
موجود ! فعلی ، نه تنها فاحشه ها را تبديل به کالا نموده بلکه هر انسانی برای آن
در رابطه با نيرو و ارزش کارش تبديل به يک شيئی و کالا شده . خانم عما گلدمن ، يکی
از زنان فمينيست در سال ۱۹۱۱ نوشت : در هيچ کجا زن طبق جنس زن بودنش همچون در
فاحشه خانه ها مطرح نمی شود . ميشل هلبک ، رمان نويس جوان و جنجال برانگيز فرانسوی
ميگويد : اين چه قانون مبادله بازار آزاد و جامعه ليبرال است که عده ای در روز چند
رابطه عشقی دارند و گروهی در تمام عمر پنج تا شش بار ، يا هرگز هيچگاه ؟
از جمله مخالفين قانونی شدن تن فروشی در غرب :
کليسا ، سنت گرايان ، محققين دانشگاهی ، فمينيست ها ، مارکسيست ها ، و نمايندگان
رسانه های دولتی هستند . مدعيان آزادی تن فروشی ، فاحشه گری را به قدمت زندگی
انسان اجتمايی ميدانند . آنها ميگويند : بدون تقاضای مردان ، خود فروشی زنان هر گز
بوجود نمی آمد
در يونان ۲۵۰۰ سال قبل ، هتاره ها ، يعنی زنان
فرهنگی ، در محافل اشرافی و اريستوکراتی ، اجازه خود فروشی نيز داشتند . کلمه
پتاره ، در زبان عاميانه ما شايد نسبتی با اين لغت يونانی داشته باشد
طبق آماری در سال ۱۹۹۹ در يک همه پرسی ، بخشی از
ساکنين اروپا ، موافقت خود با قانونی شدن تن فروشی را به شرطی دانست که فواحش
ماليات و حق بيمه به صندوق دولت بپردازند و در بعضی از کشورها مانند هلند گرچه
حروف ثبت و تصويب قانون آزادی تن فروشی به مغزها رسيده ولی اينگونه مقررات هنوز به
قلب ها راه نيافته ، چون هنوز مخالفين زيادی يافت ميشوند ، يعنی واقعيات جديد ولی
قضاوتها قديمی هستند يا به قولی : آزاديها جديد ، ولی اسطوره های حاکم هنوز قديمی
اگر کليسا قرنها بنام مسيحيت زنان تن فروش را
قربانی گناهانشان ميدانست ، نوه های فمينيست آنها اينگونه زنان را قربانی نظام
پدرسالاری ميدانند . اگر کليسا از تقوا و معصوميت انسان شريف ياد ميکند ، فمينيست
ها به تجاوز ، خشونت و استثمار مردان اشاره می کنند . پدران مقدس کليسا ميگويند :
انسان خوب و صادق دچار تضادهای رفتاری و کرداری نمی شود . سنت گرايان خواهان
سرمايه ای بنام انسان سالم هستند و گاهی می پرسند
آيا يک زن تن فروش ميتواند آدم سالمی يا مادر
شايسته ای برای کودکش باشد ؟ در اينجا بايد اشاره کرد جامعه ای که ميخواهد پديده
غير اخلاقی را حذف کند ممکن است خود گرفتار خطای ضد انسانی گردد . اخلاق گرايان
عمل تن فروشی را اغلب معلول و اجباری به علت : فقر ، اعتياد ، تجاوز و سوء
استفادههای دوران کودکی - وجود دلالها و واسطه های مافيايی و يا به علل تبليغات
مضر فرهنگی ميدانند
آنيکا ، يکی از زنان خود فروش ميگويد : من در برج
عاج خود زندگی راحتی دارم ، بقيه جامعه ميتواند هر از گاهی از طريق رسانه ها ،
داستانی در باره من بشنود و احساس همدردی کند . گروهی هم فعاليت رسانه ها را بی
تقصير نمی دانند ، چون آنها روز و شب پيرامون ارزشهای جعلی و مجازی : زيبايی ،
جوانی ، خوش اندامی و مد تبليغ ميکنند يا فيلمها و تصويرهای تحريک کننده نشان
ميدهند و با نمايش انسان به عنوان يک کالا ، فرهنگ جاری جامعه را مسموم ميکنند
والتر بنيامين ، منتقد فرهنگی زمان نازيها ميگويد
: کتاب و فاحشه ميتوانند انسان را حتا تا آخرين لحظه برای خواب رفتن بدرقه کنند .
چه کتابهايی که در آغاز ممنوع اعلان شدند ولی بعدها بخشی از کتابهای درسی دانش
آموزان گرديدند
دسته ای از زنان خواهان برابری ، فمينيست ها را
متهم به زياده روی کرده و آنها را ادامه دهنده راه و عقايد اديان يهودی و مسيحی
ميدانند ، چون آنها هميشه دنبال عمده کردن پديده قربانی بودن انسان ميگردند نه
خواهان حداقل آزادی ممکن به هر شکلی- و فمينيستها زنان را نه تنها قربانی جامعه
بلکه قربانی مردان و فرهنگ پدرسالاری به حساب می آورند ، چون اقتصاد تن فروشی يعنی
سکسيسم و تبعيض جنسی . آنها بازار عرضه و فروش سکس را در دست مردان سودجو ميدانند
. ديگر آنکه در نظر آنها ، تن فروشی يعنی استثمار و ريسک خطر کردن . آنها ادامه
ميدهند : در اثر خودفروشی زنان دچار آسيب های روانی ميشوند و خود فروشی پديده ای
است تحقير کننده و توهين آميز
خانم آليسه شوارتزر ، سردبير مجله زنان آلمانی
زبان عما ، تن فروشی را نوع بيمار رابطه جنسی ميداند . منطق اقتصاد آزاد به دلالها
و واسطه ها ی مافيايی امکان ميدهد تا آنها به استثمار زنان خود فروش بپردازند .
شايد به اين دليل عده ای خواهان گرين کارت برای زنان مهاجر خودفروش هستند تا آنها
گرفتار آختاپوش محافل جنايت کار تجاری نشوند . عده ای هم بر اين نظرند که فاحشه
گری در غرب سالهاست که در جامعه پذيرفته شده . آنها عرضه سکس را بخشی از اقتصاد
خدمان ميدانند و آنرا نشانی از آزادی فرد در مکتب ليبراليسم به حساب می آورند يا
اينکه فاحشه ها را همچون همجنس گرايان از نيروهای آوانگارد و پيشرو جنسی بشمار می
آورند که عليه تابوهای حاکم دوران حجر قد علم کرده اند
گروهی از محققين ميکوشند تا با کمک تئوريهای
داروينيستی پديده تن فروشی را بيولوژيک نشان دهند . در ميان جانداران انواعی هستند
که خودفروشی را با مواد غذايی مبادله ميکنند ، مثلا مگس رقاص ، تماس جنسی را با
غذا تعويض ميکند . در ميان جانوران انواعی ديده ميشوند که هيچگاه دنبال يافتن غذا
نميروند بلکه با کمک جنس مخالف تغذيه ميشوند
طبق آماری زنان آلمانی در سال حدود چهار ميليارد
دلار خرج وسايل آرايشی خود می نمايند ، هزاران باشگاه و کلوپ ورزشی و زيبايی اندام
جهت جذاب کردن آنها برای جنس مخالف وارد بازار خدمات شده اند . حدود پانصد بنگاه
ازدواج با در آمدی بيش از دويست ميليون دلار در جستجوی همسر مناسب برای انسان
تنهای غربی هستند
در طول جنگ داخلی يوگسلاوی سابق ، زمانيکه افشا شد
که سربازان اروپايی نيروهای صلح به فاحشه خانه ها می روند ، خانم آنگليکا بار ،
نماينده حزب سبزها پيشنهاد کرد ، بهتر است دول معظمه اروپايی در آينده همراه توپ و
تانک خود ، زنان تن فروش را نيز به خارج بفرستند تا بوميان را بيمار و فاسد نکنند
. ژاپنی ها در طول جنگ جهانی دوم نام اين اقدام را ، فاحشه خانه های سيار همراه
ارتش ، نام گذاشتند . البته زنان و دختران غير ژاپنی از کشورهای زير سلطه را به تن
فروشی اجباری وادار ميکردند و مورد استفاده اين کا ررا
ضد افسردگی می ناميدند ، گرچه سربازان با آتش
سيگارشان روی بدن آن فلک زدگان حروف الفبای نامشان را برای يادگاری می نوشتنذ
----------------
تذکر :
از خانم ت - م ، روزنامه نگار و مترجم -از
برگزارکنندگان اين ميز گرد که برای درک بهتر مقاله فوق . را نمود تشکر ميشود
در اينجا از خانم- آذر - س . که تايپ ، ارسال و
ويرايش اين مطلب را به عهده گرفت ، تشکر می شود