سه شنبه ۹ ارديبهشت ۱۳۸۲ - ۲۹ آوريل ۲۰۰۳
غنائم جنگ

غنائم جنگ

 

نويسنده: باب هربوت

نيويورک تايمز ۱۰ اپريل ۲۰۰۳

برگردان: مرتضي محيط ـ نيويورک

 

 

شمار زيادي از فرزندان ثروتمندان را نميتوان در بيابان هاي عراق پيدا کرد. اکثريت بزرگ ارتش آمريکا را فرزندان طبقه کارگر آمريکا تشکيل ميدهد. فرزندان دلالان و سرمايه داراني را نيز که اکنون چشم به ۱۰۰ ميليارد دلار قرارداد براي «بازسازي عراق» دوخته اند، در ميان سربازان آمريکايي نميتوان يافت

 

 

جورج شولتز وزير امور خارجه سابق آمريکا يکي از اعضاء هيأت مديره شرکت بکتل (Bechtel)، بزرگترين پيمانکار ساختماني در ايالات متحده و يکي از برندگان اصلي پيمانکاري ها براي «بازسازي» کشور عراق است.

او همچنين رئيس هيأت مشاوران کميته ي«آزادسازي عراق» يعني گروهي است که سرسخت ترين طرفدار حمله به عراق بوده و نزديک ترين روابط را با کاخ سفيد دارد. اين کميته که سال گذشته تشکيل شد از همان ابتدا اهداف خود را روشن ساخت و آن اين که هدفش فقط برانداختن صدام حسين نيست بلکه در پي اهداف ديگري است: از جمله آن که«علاوه بر آزادسازي عراق به بازسازي اقتصادي» آن نيز بپردازد.

جنگ براي بسياري از مردم فاجعه بار و براي معدودي غنيمت است. من از آقاي شولتز پرسيدم که اگر ايشان هم طرفدار حمله به عراق است و هم يکي از مديران سطح بالاي شرکتي است که از اين جنگ منافع سرشاري ميبرد، آيا اين کار به معناي نفع طلبي شخصي به بهاي زيان رساني عظيم به ديگران نيست؟ او در جواب ميگويد:«مطمئن نيستم که شرکت بکتل منافع بخصوصي از اين جنگ نصيب اش شود. اما اگر کاري لازم باشد انجام شود، بکتل از آن شرکتهايي است که قادر به انجام آن خواهد بود. ولي، هيچکس اين طور به مسئله نگاه نميکند که اين کار را به خاطر سودجويي انجام ميدهد.»

جک شيهان يکي از ژنرال هاي بازنشسته تفنگداران دريايي آمريکا معاون کنوني شرکت بکتل و در عين حال عضو هيأت سياست گذاري هاي دفاعي (Defence Policy Board) يعني گروه بسيار قدرتمندي است که کارش طرح پيشنهاد براي عمليات بزرگ و استراتژيک پنتاگون است. اعضاي اين هيأت توسط معاون سياسي وزير دفاع آقاي دوگلاس فيت و با تاييد وزير دفاع آقاي دونالد رامسفلد تعيين ميشوند.

اکثر مردم آمريکا اصولا نميدانند هيأت سياست گذاري دفاعي چه مقوله اي است. گردهمايي هاي اين هيأت و تصميمات آنها سري و جزو اطلاعات طبقه بندي شده است. وابستگي هاي اقتصادي اعضاي اين هيأت(با انحصارات) به اطلاع پنتاگون ميرسد. اما اين اطلاعات در اختيار مردم آمريکا قرار نميگيرد.

گروه خصوصي به نام مرکز حفظ امنيت عمومي (Center for Public Integrity) در واشنگتن اخيرا افشا کرده است که دست کم ۹ نفر از ۳۰ نفر اعضاي هيأت مزبور با انحصاراتي پيوند نزديک دارند که تنها در سال ۲۰۰۱ و ۲۰۰۲، ۷۶ ميليارد دلار قرارداد نظامي با پنتاگون امضا کرده اند.

ريچارد پرل که تا همين چند هفته پيش رئيس اين هيأت بود و به دليل چنين وابستگي هايي با انحصارات اسلحه سازي وادار به استعفا از رياست اين هيأت شد، هنوز به عنوان عضو هيأت باقي مانده است.

عضو ديگر اين هيأت جيمز وولزي رئيس سابق سازمان "سيا"ست. او همچنين از سهامداران عمده گروه سرمايه گذاري پالادين کاپيتال يعني موسسه اي است که در شرکت هاي سازنده وسايل امنيت داخلي سرمايه گذاري وسيع دارد. آقاي وولزي عضو کميته آزادسازي عراق نيز هست و گفته ميشود که در اداره کشور عراق اشغالي نقش مهمي خواهد داشت.

جنگ عليه عراق يکي از آشکارترين نمونه هاي نفوذ عظيم مجتمع نظامي ـ صنعتي در واشنگتن است؛ دستگاهي که آيزنهاور در نطق خداحافظيِ خود در سال ۱۹۶۱ با وضوح هر چه تمامتر به مردم آمريکا نسبت به خطر آن هشدار داد. اين شبکه آهنين و درهم پيچيده ي روابط افراد پرنفوذ در داخل و خارج دولت تقريبا به طور کامل پنهان از چشم مردم عمل ميکند و پيوندهاي تنگاتنگي با انحصارات بزرگ دارد.

اهداف اينان با بالاترين منافع مردم شايد جور درآيد اما اکثرا تضاد دارد. فقط کافي است به تضاد منافع ميان سربازاني فکر کنيم که با چهره هاي درهم پيچيده و دهان پر از شن خونشان در بيابان هاي عراق ريخته ميشود، و دلالاني که ديوانه وار کوشيدند حمله به عراق عملي شود تا در هر قدم از اين حمله سودهاي کلاني نصيب خود کنند. شمار زيادي از فرزندان ثروتمندان را نميتوان در بيابان هاي عراق پيدا کرد. اکثريت بزرگ ارتش آمريکا را فرزندان طبقه کارگر آمريکا تشکيل ميدهد. فرزندان دلالان و سرمايه داراني را نيز که اکنون چشم به ۱۰۰ ميليارد دلار قرارداد براي «بازسازي عراق» دوخته اند، در ميان سربازان آمريکايي نميتوان يافت.

پنتاگون دارد به آن اهدافي نزديک ميشود که مدتها درصدد پياده کردنش بوده است: کنترل خاک عراق و ثروتهاي بي کران آن. و نه تنها آن ثروت بلکه اَشکال بي شمار اعمال قدرت که از کنترل آن منابع سرچشمه خواهد گرفت.

رئيس دولت موقت عراق قرار است آقاي جي گارنر سرتيپ بازنشسته ارتش باشد. زندگي شغلي او نمونه ي آشکاري است از آنچه در بالا اشاره کردم. او بدون هيچ اِشکالي از شغل ارتشي خود به رياست شرکت اس. واي. کولمن(Sy Colman) رسيد.

اين شرکت از پيمانکاران نظامي بزرگ است که کار اصلي آن کمک به دولت اسرائيل براي استقرار سيستم دفاع موشکي اَرو(Arrow) بوده است.

به آنهايي که خواب شکوفايي دموکراسي در عراق را ديده اند پيشنهاد ميشود به ترديدهاي برنت اشکوکرافت مشاور امنيتي جورج بوش اول دقت کنند که گفته بود:«اگر اولين انتخابات عراق را راه انداختيم و اتفاقا راديکال ها در آن برنده شدند آن گاه چه خواهيم کرد؟ مطمئن هستم که اجازه نخواهيم داد قدرت را به دست بگيرند.»

۱۷ اپريل ۲۰۰۳