شنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۲ - ۳ مه ۲۰۰۳
دو سرباز و يک تانک

دو سرباز و يک تانک

"نبی هل امين" معاون موزه بغداد، با چشم گريان گفت: "اگر يک تانک و دو سرباز را به حفاظت موزه ميگذاشتند، چنين فاجعه ای اتفاق نمي افتاد . . . من نيروهای آمريکايی را مسئول اين حادثه ميدانم."

 

رضا براهنی

www.shahrvand.com

 

دو سرباز و يک تانک برای حفظ ذخاير فرهنگی عراق کفايت ميکردند، اما برای آمريکا اولويتهايی فراتر از تاريخ تمدن مطرح بود.

جوزف گوبلز، جنايتکار آلمان نازی زمانی گفت: "وقتی که من کلمه ی فرهنگ را ميشنوم دست به هفت تيرم ميبرم."

نديده ايم کسی برای نابود کردن موزه ی بغداد گهواره تمدن ها و فرهنگهای شرق و غرب و کتابخانه ی ملی بغداد حافظه ی جمعی و مشترک مردمان بسياری که در خاورميانه ساکن بودند و يا برای رسيدن به سرزمينهای ديگر از آن عبور کردند دست به هفت تير برده باشد. به جای هفت تيرکش ها غارتگران قال قضيه را کندند.

فهرست اين تمدنها طولانی است: آشوريها، اکديها، سومريها، بابليها، عربها، يهوديان، مادها، پارسيها، اشکانيان، ترکها و مغولها.

بغداد، يکی از کهن ترين شهرهای جهان، مرکب است از دو کلمه: واژه هندوايرانی"بغ"، و واژه فارسی "داد". نخستين اينها در ميان ايرانيان، اعراب، ترکان و يونانيان به معنای "خدا" بود. کلمه ی دوم به معنای همان "داد" فارسی در همان مفهوم "داد"، و يا گذشته ی فعل دادن و يا "داد" به معنای عدالت است. پس "خداداد" معنای صحيح بغداد بايد باشد. انگار خدا به مردم عراق دو چيز ارزانی کرد: يکی نفت، و ديگری حافظه ای مشترک، با کتابها و آثار هنری اين حافظه، مجموع شده در کتابخانه ی ملی عراق و موزه ی بغداد.

آمريکا، بزرگترين قدرت جهان، هنگام اشغال عراق کمال دقت خود را به کار برد تا وزارت نفت عراق و چاههای نفت عراق در سراسر آن کشور در امنيت کامل حفظ شوند، ولی کوچکترين اقدامی در جهت حفظ مراکز فرهنگی آن کشور، ميراث سراسر بشريت، به عمل نياورد.

"نبی هل امين" معاون موزه بغداد، با چشم گريان گفت: "اگر يک تانک و دو سرباز را به حفاظت موزه ميگذاشتند، چنين فاجعه ای اتفاق نمي افتاد . . . من نيروهای آمريکايی را مسئول اين حادثه ميدانم."

مطمئنا هيچ آمريکايی برای حفاظت فرهنگ دست به هفت تير نبرد، اما کارشناسان هنری و باستانشناسان پيش از شروع جنگ از کاخ سفيد خواسته بودند که از همه قدرت خود برای حفظ ذخاير فرهنگی و هنری و کتابخانه ها و موزه ها و اماکن باستانی و باستانشناختی عراق به عمل آورد. به آنها اطمينان داده شده بود که اين ذخاير در امان خواهند ماند.

اما پس از غارتی که توسط غارتگران حرفه ای به عمل آمد، طبق گزارش رسانه های جهان، ژنرال ريچارد ماير، رئيس ستاد مشترک نيروهای آمريکا گفت: "مثل هر چيز ديگر در اين مورد نيز مسئله اولويت مطرح است."

"دونالد رامزفلد" وزير دفاع آمريکا، عملا از موضع نظاميان دفاع کرد: "به نظر من وقوع آن عمل تأسف بار را به پای نقص در طراحی جنگ نوشتن مبالغه آميز است."

هر نامی که بر اين واقعه بگذاريد، دست به هفت تير بردن به زمان شنيدن کلمه فرهنگ نام آن نبود. اين يکی بدتر بود.

دو تا از بزرگترين گنجينه های بشری در عرض دو روز درست در برابر چشم سربازان "رامزفلد" ناپديد شد. تراژدی اين است: کسی برای حفاظت از فرهنگ دست به هفت تير نبرد.

موزه ها و کتابخانه ها، گنجينه های فرهنگی اعصار مختلف را در زير سقف جهان معاصر فراهم ميآورند. ميتوان با استفاده از تعبير "اليوت"، شاعر آمريکايی، گفت که در اين مکانها، "زمان گذشته و زمان حال به يک هدف اشاره ميکنند، زمان آينده." به سوی گذشته برميگرديم تا ببينيم چه گذشته است و يا در بازی پرنيرنگ زمان چه ميگذرد. تذکر گذشته اختراع مجدد حافظه است، شيوه ی نشان دادن راه آينده است.

موزه نشان ميدهد که انسانها چون گياه نميرويند و چون گياه نميميرند. انسانها سايه دارند. موزه و کتابخانه سايه هستند. گذشته ما را ميپايد همانطور که ما آينده را ميپاييم.

اين جنگ، بشريت را از يکی از سايه های ارزشمندش محروم کرد.

بيست و پنج قرن پيش، مرد جوان دو رگه ای، از بطن مادری از سرزمين ماد و از صلب پدری پارسی، شهر بابل را تسخير کرد و بزرگان يهود را از اسارت حاکمی ستمگر نجات داد. در عهد عتيق مقام او را به مرتبه منجی رساندند. نام او کوروش بود بعضی از کلمات او بر ناصيه ی سازمان ملل حک شده است. به قوم يهود اين اقبال تاريخی داده شد که تاريخ خود را بازنويسی کنند.

جورج بوش رئيس جمهوری آمريکا بايد پيش از حمله به عراق گوش به راهنمايی سازمان ملل ميسپرد و نيز بايد تاريخ ميخواند. شعارهای تظاهرکنندگان در برابر کاخ سفيد همگی ميگفتند: "ما جنگ به خاطر نفت نميخواهيم." آنها ميدانستند هدف از جنگ چيست. همانطور که در طول جنگ هم، ارتش ائتلافی از چاههای نفت محافظت کرد، و غارتگران را حتی از وزارت نفت عراق دور نگه داشت.

دو سرباز و يک تانک کافی بودند تا غارتگران به موزه و کتابخانه نزديک نشوند.

شمارش همه مردگان جنگ امری است دشوار. صدام حسين، به کمک رامزفلد در جنگ ايران و عراق، يک ميليون ايرانی کشت.

ما در نثر و شعرمان بر مزار آنها اشک ريختيم.

اکنون بر مزار مردگان عراق که در نتيجه ی تجاوز آمريکا کشته شدند، اشک ميريزيم. همراه نبی هل امين بر مرگ يک موزه و بر مرگ يک کتابخانه اشک ميريزيم.

 

* دکتر رضا براهنی رئيس انجمن قلم کاناداست.

حاشيه: ترجمه متن مقاله دکتر براهنی از تورنتواستار