دوشنبه ۲۱ مهر ۱۳۸۱ - ۱۳ اکتبر ۲۰۰۳

 

مصاحبه اختصاصی نيوزويک با شيرين عبادی،

میخواهم در کشورم بميرم،

"ما نياز به تعبيری از اسلام داريم که امکان بسيار بيشتری را برای فعاليت زنان ايجاد کند. به اسلامی نياز داريم که با دموکراسی سازگارتر باشد و حقوق فردی را محترم بدارد"

برنده ی غيرمترقبهی جايزهی صلح نوبل از حقوق بشر، اسلام و عشق خود به ايران سخن میگويد

 

 

ماری والا

نسخهی ويژهی اينترنت نيوزويک، شماره ۱۲ اکتبر

ترجمه ف. کوشا

(خبرنامه گويا)

 

۱۱ اکتبر - وکيل حقوق بشر ايرانی، شيرين عبادی، ۵۶ ساله، در حال رفتن به فرودگاه بود تا هواپيمايی بگيرد و به تهران بازگردد که از راديو شنيد برندهی جايزهی صلح نوبل شده است. عبادی که برای ايراد سخنرانیهايی به پاريس رفته بود مانند همه از اين خبر شوکه شد. او که در بيرون از کشور خود و محافل حقوق بشری چندان شناخته شده نيست از حوزهی فعاليتی دستچين شد که پاپ ژان پل دوم بيمار را نيز در بر میگرفت. صبح روز بعد، در نشستی با نيوزويک دربارهی موقعيت موجود در ايران و اينکه چگونه اين جايزه ممکن است به تغيير آن کمک کند سخن گفت.

 

نيوزويک: آيا جايزهی شما نقطهی عطفی برای دموکراسی در ايران است؟

شيرين عبادی: اميدوارم چنين باشد. من همواره در چارچوب قانون عمل کردهام؛ هرگز کاری نکردهام که غيرقانونی باشد. از اعتراضات يدون خشونت پشتيبانی میکنم. اما هنگامی که اوضاع خراب میشود از قربانيان به طور رايگان دفاع میکنم. در سال ۱۹۹۹ که خوابگاههای دانشجويان مورد حمله قرار گرفت، از خانوادهی يکی از قربانيان دفاع کردم و اين کار به زندانی شدن من منجر شد. بنابراين اميدوارم اين جايزه به حاميان حقوق بشر در ايران جرأت و انرژی بدهد تا به کار خود ادامه دهند. درواقع، بزرگترين نفع اين جايزه نشان دادن آن است که هنوز امکان دارد در ايران ماند و برای پيشبرد حقوق بشر کار کرد.

 

آيا فکر میکنيد رژيم میتواند خود را اصلاح کند يا آنکه در بن بستی بين اصلاحگرايان و محافظهکاران گير افتادهاست؟

من بر اين باورم که هنوز هم امکان دارد رژيم را اصلاح کرد، اما اکنون برای اقدام و همچنين تفکر پراگماتيک چندان وقتی باقی نمانده است [دقيقهی آخر است - high time ]. حتی در ايران که اصلاحات مهمی صورت نگرفته است، تعداد مردمی که از اصلاحات حمايت میکنند افزايش يافته است. اين مسئله به من اميدواری میدهد که سرانجام [اصلاحات] به وقوع خواهد پيوست.

 

آيا حقوق بشر میتواند در يک جمهوری اسلامی وجود داشته باشد؟

بين يک جمهوری اسلامی، اسلام و حقوق بشر تناقضی وجود ندارد. اگر در بسياری از کشورهای اسلامی حقوق بشر نقض میشود، به علت تعبير غلطی است که از اسلام میشود. تمام آنچه من در ۲۰ سال گذشته سعی کردهام انجام دهم آن بوده که ثابت کنم با تعبير ديگری از اسلام، امکان برقراری دموکراسی در کشورهای اسلامی وجود دارد. ما نياز به تعبيری از اسلام داريم که امکان بسيار بيشتری را برای فعاليت زنان ايجاد کند. به اسلامی نياز داريم که با دموکراسی سازگارتر باشد و حقوق فردی را محترم بدارد.

 

شما در کنفرانس مطبوعاتی سر خود را با حجاب يا روسری نپوشانديد، آيا با اين کار چيزی را میخواستيد بيان کنيد؟

در درون ايران قانون زنان را ملزم به پوشيدن حجاب میکند از اينرو من آن را رعايت میکنم. اما همانطور که گفتم، من معتقدم که با قرائت پيشرفتهتری از اسلام میتوانيم اين مسئله را تغيير دهيم. معتقدم که زنان بايد به طور فردی تصميم بگيرند که حجاب داشته باشند يا نداشته باشند.

 

فکر میکنيد هنگامی که به ايران باز گرديد چه خواهد شد؟ آيا میترسيد؟

همه چيز چنان سريع اتفاق افتاد که من حتی فرصت نکردهام واقعا دربارهاش فکر کنم. من اصلا نمیترسم و چندان اهميتی به آنچه برايم پيش بيايد نمیدهم. به ايران باز خواهم گشت چونکه ايرانیام و میخواهم در کشورم بميرم. مجسم کنيد در خانه هستيد و مادرتان زن پير و بيماری است در حالیکه همسايهی بغلی تان مادری جوانتر و پرجنبوجوشتر است. با اين حال نزد مادر پير و بيمارتان میمانيد چون مادرتان است. هنگامی که در پاريس هستم، که به يمن انقلاب فرانسه مردم از تمامی حقوق برخوردارند، لذت میبرم و خوشحالم. اما اينجا وطن من نيست.

 

اميدتان برای آيندهی ايران چيست؟

اميدوارم ايرانيان جوان بتوانند از من جلوتر بروند. نسل من برای مطلع نگاهداشتن خود وسايل چندانی نداشت. در دوران جوانی من ما نه کامپيوتر داشتيم نه اينترنت. تنها منبع اطلاعاتمان کتابخانهی کوچکی در دانشگاه بود. بنابراين اميدوارم جوانان امروزی بتوانند بيشتر و بهتر از من برای کشورمان فعاليت کنند