حميدرضا جلاييپور: دريافت
جايزهي صلح نوبل توسط شيرينعبادي انتخاب شايستهاي بود
امير محبيان : جايزهي صلح
نوبل براي شيرين عباد ي بيش ازآنكه پيامي انساني داشته باشد،
حاصل پيام سياسي از سوي اروپا براي ايران است.
حميدرضا جلاييپور مدرس دانشكدهي علوم
اجتماعي دانشگاه تهران در گفتوگوبا خبرنگار سرويس سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)
به ذكر پنج نكته راجع بهدريافت جايزهي صلح نوبل توسط شيرين عبادي اشاره
كرد و افزود: ايشان تقريبا بيش از 20 سال است كه روي موضوعي بنيادي به لحاظ فكري و عملي
فعاليت خود را متمركزكردهاند و آن موضوع نيز حقوق بشر است. خصوصا كار
ايشان در اينجا اهميت مييابد كهدر دو سه دههي گذشته جامعهي ما هيجاناتي نظير
انقلاب را پشت سر گذاشته است. درهمهي جوامع هنگامي كه اين نوع تحولات بروز ميكنند
مسالهي حقوق بشر ميتواندمخدوش شود و افرادي كه از حقوق بشر دفاع ميكنند
اندك ميشوند؛ ولي وي بهرغمبحرانهايي كه ايران در سه دههي گذشته پشت سر
گذاشته است تمركز و پيگيري خود روياين موضوع را از دست ندادهاند. وي در ادامه افزود: نكتهي ديگري كه بايد
بدانتوجه كرد، تلاش خستگيناپذير ايشان به عنوان يك زن
در اين راه است. كساني كه دركشورهاي جهان سوم از حقوق بشر دفاع ميكنند خصوصا
اگر زن باشند با مشكلات بيشتريمواجه هستند. عبادي بهرغم اينكه قبل از انقلاب
حقوقدان برجستهاي بود و توانستهبود مقام قضاوت را كسب كند و به همين دليل جزو
نخبگان حقوقي به شمار ميرفت، بهدليل وقايع بعد از انقلاب عملا نتوانست در اين سمت
فعاليت كند؛ تا جايي كه حتيمجبور شد بازنشستگي زودرس را قبول كند. به اين
ترتيب هركس جاي او بود از اين حوادثسرخورده ميشد و راه را ادامه نميداد، ولي عبادي
بهرغم ضربات مهلك كه به او واردشد، به صورتي خستگيناپذير راه خود را ادامه داد و
به گونهاي متمركز روي مسايلينظير حقوق بشر، حقوق زنان و حقوق كودكان تكيه كرد. نكتهي سوم در كار وي بعدفرهيختگي است. او
به عنوان شخصي كه در التهابات سالهاي گذشته قرار گرفته، بهرغمهمهي بيمهريهايي
كه به او شده است (حتي به زندان نيز كشيده شد) هيچوقت جانبانصاف را ترك
نكرد و اين موضوع بسيار حائز اهميت است؛ چرا كه معمولا اشخاصي كه دراين نوع زمينهها
فعاليت ميكنند و در معرض فشار قرار ميگيرند ممكن است دربرهههايي هيجاني
شوند و جانب انصاف را رها كنند؛ در صورتي كه ما شاهد بوديم او درمصاحبهي ديروز
نيز منصفانه صحبت كرد. چه بسا كه اگر كسي اين بعد فرهيختگي رانداشت، ممكن بود
در اين شرايط حرفهايي را بزند كه جنبهي عقدهگشايي داشته باشد ولذا اين بعد
بسيار حائز اهميت است. وي افزود: نكتهاي كه در جايزهي او مطرح
استاين است كه افرادي كه براي حقوق بشر و حقوق بندگان
خدا زحمت ميكشند، اگرچه در ايندنيا به آنها سخت ميگذرد ولي به عنوان يك مسلمان
به طور قطع ما معتقديم كه آنها درآخرت پاداش ميگيرند. حال اتفاقا نكتهاي كه در
جايزهي خانم عبادي اتفاق افتاد اينبود كه ممكن است اشخاصي كه در اين زمينهها فعاليت
ميكنند در داخل كشور موردبيمهري قرار گيرند ولي بالاخره در دنيا انسانهاي
منصفي هستند كه اين زحمات راناديده نميگيرند، و از اين افراد تقدير ميكنند
كه زندگي خود را وقف مسايلبنياديني نظير حقوق بشر كردهاند؛ مخصوصا در كشور
ما كه در 6 - 5 سال گذشته كسانيكه براي حقوق قانوني مردم زحمت ميكشيدند اين امر
براي آنها كه از جملهي آنهااصلاحطلباني كه در زندان هستند مايهي اميدواري
است و گويي اين جايزه تقديم بههمهي آنهاست. وي در پايان افزود: سازماني كه اين جايزه
را تعيين كرده نيز بسيارجالب عمل كرده است؛ دليل آن هم اين است كه در
جامعهي فكري كشور ما حتي يك شخصيتفكري ـ فرهنگي هم وجود ندارد كه از اين جايزه
ناراحت شده باشد و همه خوشحالند. بنابراين گزينشي جالب بود؛ به نحوي كه وقتي همه
خبردار شدند خوشحال شدند و اين امروفاق بالايي را در ميان فرهنگيان و اهل قلم به
وجود آورده است. در آخر دريافت
اين جايزه را به ايشان، مردم ايران و خصوصا
فمينيستهاي ايراني تبريك ميگويم.
امير محبيان : جايزهي صلح
نوبل براي شيرين عباد ي بيش ازآنكه پيامي انساني داشته باشد،
حاصل پيام سياسي از سوي اروپا براي ايران است.
امير محبيان نايب رييس انجمن روزنامهنگاران
مسلمان و عضو شوراي سردبيريروزنامهي رسالت ،در گفتوگو با خبرنگار سرويس
سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران ضمنبيان مطالب فوق افزود:جايزهي صلح نوبل براي شيرين
عبادي كه شادي وصفناپذير طيفياز راديكالهاي دوم خردادي را به دنبال داشت، بيش
از آنكه پيامي انساني داشته باشد،به گمان من حاصل پيام سياسي از سوي اروپا براي
ايران است. هرچند عبادي به عنوان يكچهرهي شاخص اصلاحطلب با گرايش همسو با دولت آقاي
خاتمي به شمار نميرود و تمايلاتفمينيستي و سكولار در مواضع وي آشكار است اما شايد
استقبال عجيب حتي تا سرحدذوقزدگي دولت كه كاملا غيرديپلماتيك مينمايد به
اين صورت گرفته كه خانم عباديبتواند نقش سفير غير رسمي روابط ايران و اروپا را
به سود توجيه اوضاع ايران بازيكند. قصد ندارم بدبين باشم ولي گمان دارم دولت كمي
شتابزده عمل كرده است؛ زيراگزينش فردي از ايران با فاصلهي روشن و راديكالي
از اصلاحات مورد نظر دولت بيشتر ازآنكه مويد نظر اصلاحطلبان حكومتي باشد، حكايت از
آن دارد كه بر اساس تز ديويدفرام الگوي لهستانيزه شدن براي ايران برگزيده شده
است و تلاش ميشود جبههي جديدتبليغاتي عليه ايران گشوده شود. هرچند قضاوت هنوز
زود است ولي آينده (شايد خيلينزديك) و مواضع خانم عبادي ثابت خواهد كرد سخنگوي
دولت تا چه حد دقيق و طبق منافعملي عمل كرده است و تا چه حد خوشبينانه و بلكه
سادهانگارانه.