گزينشی
بهتر از " شيرين عبادی " برای ِ " صلح ِ نوبل " وجود نداشت
... واما " شيرين عبادی " از ماست : لائيک
است ، جمهوریخواه ِ اصيل است ؛ انسان ستيز نيست ؛ برای حقوق ِ ما بشريان ارزش قائل
است ... و از همه مهمتر ، زنی ست که به دفاع از حقوق زنان ـ و بويژه کودکان ـ ،
برخاسته است ؛ بيان ِ کاملی ست از ايران و
ايرانی ِ امروز : نه شاه و نه شيخ ، تنها جمهوری ...
محمد ايل بيگی
پيش از اين ، هرساله ، توجه ام
به اين بود که جايزهء " صلح ِ" نوبل را به که می دهند ـ همين ونه بيشتر
! اما امسال دلشورهء عجيبی داشتم . به خاطر دونام ِ مطرخ شده : اول ، ژاک شيراک (
رئيس ِ جمهور ِ فرانسه ) که اداهای " صلح خواهانه " را ، در پيش و پس از
جنگ ِ عراق ( به مسعمره کشيدن ِ عراق توسط ِ آمريکا ) ، بازی می کرد ودر می آورد و
بيان نمی کرد که اداها تنها برای ِ اينست که آمريکا ، نه تنها سهمی از "
غنائم ِ جنگی " به فرانسه اختصاص نمی
دهد که ، بل حتی " دست آوردها " ی پيشين ( ازجمله فروش ِ اسلحه به
" ضدام " که در جنگ برعليه ايران فراوان به کار رفتند ) را از حلقومش در
آوردند . و چون " سياستمداران " غربی ، بخشا " درصد بگيرند " ، پس از دو جهت
بازنده بود ...
نفر ِ دوم که به زادگاهم
وابسته است . زادگاهی که هرچه می کنم مهرش را از دلم بردارم و مردمش را فراموش کنم
ومثل ِ " آدم " زندگی ِ بی دغدغه داشته باشم ، نمی توانم و نمی توانم و
خارج از قدرت ِ منست ...
حتما متوجه شده ايد که از
" هاشم آغاجری " ( که نمی فهمم چرا " غ " را به " ق
" تبديل می کنند ـ می ترسند که ديکران " خواجه " اش بگيرند ؟! )
دارم می گويم ... آعاجری می گويند که از وفاداران ِ " امام " بود و از
کسانی که جوانی اش را فدای " حکومت ِ از اول ولايت ِ فقيه " کرد ؛ در
جنگ گويا يک پا ( دست ؟ ) از دست داد و افرادی از خانواده اش و حرفهائی در همدان
زده است که ياران ِ پيشينش ( آخوندها ) را خوش نيآمده است و به زندانش انداختند ؛
از رهبران ِ " سازمان ِمجاهدين ِ انقلاب ِ اسلامی " است ( همانهائی که
جنايت ها در ابتدای ِ برسر ِ کار آمدن ِ اين رژيم کرده اند و حالا گويا شده اند
" اصلاح طلب " و " آزادیخواه " ! . شايد که پشيمان است و هرگز
نبايد راه برگشت اش رابست . اما ، هنوز خود را مقيد به ايده آل های ِ "
جمهوری ِ اسلامی " می داند و هرگز خواستار ِ يک جمهوری به تمام عيار لائيک
نشده است . .. شايد روزی از ما شود ـ که مبارک باد ! اما هنوز از ما نيست ...
انتخاب ِ او مي توانست اين معنی را بدهد که عربيان ، " جمهوری ِ اسلامی خود
" را انتخاب کرده اند ...
... واما " شيرين عبادی
" از ماست : لائيک است ، جمهوریخواه ِ اصيل است ؛ انسان ستيز نيست ؛ برای
حقوق ِ ما بشريان ارزش قائل است ... و از همه مهمتر ، زنی ست که به دفاع از حقوق
زنان ـ و بويژه کودکان ـ ، برخاسته است ؛ بيان ِ کاملی ست از ايران و ايرانی ِ امروز : نه شاه و نه شيخ ، تنها
جمهوری ...
عربيان تاکنون ستم های ِ
بيشماری برما روا داشته اند و اين از نادر
ترين مواردیست که " هديه" ای برايمان می فرستند . از آنان سپاسگزار بايد
باشيم و اميد که با صداقت ِ تمام آمده اند .
18 مهر 82/ 10 اکتبر 03