پنجشنبه ۸ خرداد ۱۳۸۲ - ۲۹ مه ۲۰۰۳

 

"و ما زندگی را بيش از اندازه دوست ميداريم"

 

شعر از محمود درويش

ترجمه افسانه خاکپور

 

 

و ما، ما زندگی را بيش از اندازه دوست ميداريم

ميان دو شهيد ما ميرقصيم. ميان آنها ما،

برای بنفشه ها مناره و نخل بر پا ميکنيم

 

ما زندگی را بيش از اندازه دوست ميداريم

ما نخی از کرم ابريشم کش ميرويم

برای گلدوزی آسمان مان

و پايان دادن به اين گريز

 

ما درهای باغ را ميگشاييم

تا ياسمن ها جاده را بپوشانند

همچو يک روز قشنگ

 

ما زندگی را بيش از اندازه دوست ميداريم

هر کجا که باشيم سبزه هايی پرپشت می کاريم

و کشتگان را از زمين برميداريم

 

ما در فلوت رنگ دوردست ها را مينوازيم

دور دستها، و بر غبار راه

شيهه اسبها را نقش ميزنيم

ما نامهايمان را سنگ به سنگ مينويسيم.

آه روشنايی، شب را اندکی روشنی بخش

 

ما زندگی را بی اندازه دوست ميداريم

 

 

 

 

محمود درويش معروفترين شاعر فلسطين در سال ۱۹۴۱ بدنيا آمد. در سال ۱۹۴۸ به لبنان پناهنده شد چند سال بعد در فلسطين توسط دولت اسراييل دستگير و بزندان افتاد. چند سالی بعنوان پناهنده در پاريس و تونس بود و امروز ميان رام الله و عمان زندگی ميکند.