چهارشنبه ۷ خرداد ۱۳۸۲ - ۲۸ مه ۲۰۰۳

تقی رحمانی :

خاتمی همه چيز گفت و هيچ چيز نگفت!

خاتمی در اين پيام آنچنان خطر خارجی را بزرگ کرده که گويی علت عمده شدن اين خطر را فراموش کرده است. اکنون اين پرسش مطرح است که چه کسانی زمينه را برای خطر خارجی که در راه است، آماده میکنند.

وقتی خاتمی در سال ۷۶ و ۷۷ با مردم حرف میزد همه سخن او را گوش میدادند ولی امروز کمتر توجه میشود. مردم تا حدودی اعتمادشان را از دست دادهاند .

 

گفتگوکننده: هادی خسروشاهين

سايت «امروز»

 

ارزيابی شما از بيانيه خاتمی که به مناسبت سالگرد دوم خرداد منتشر شد، چيست؟

خاتمی در اين پيام به دوم خرداد به عنوان يک مساله تمام شده نگاه کرد و همچون يک انديشمند با خيالی آسوده به بررسی پديده دوم خرداد پرداخت. خاتمی در اين بيانيه بدون ارايه مصداق همه چيز گفت ولی هيچ چيز هم نگفت.

 

از نظر شما در اين بيانيه، خاتمی به چه نکاتی پاسخ نداده است؟

خاتمی به ضربههايی که در اين مدت به مردم وارد شد اشارهای نداشت. به مطالبات، خواستهها و اميدهايشان که چندان تحقق نيافت. ايشان بايد با اقدامات خود فضای رو به يأس را از ميان ببرد. البته خاتمی در شرايطی بيانيه خود را منتشر کرد که تمامی دستاوردهای قبل از دوم خرداد هم، امروز تحت فشار قرار گرفته است. به طور مثال وضعيت مطبوعات در ايران بسيار ناخوشايندتر از سال ۷۶ است.

 

آقای رحمانی، بخش ديگری از پيام خاتمی به تهديدات خارجی مربوط میشود که در آن از همه آحاد مردم خواسته شده است که در مقابل تهديدات خارجی بايستند، نظرتان در اين زمينه چيست؟

خاتمی در اين پيام آنچنان خطر خارجی را بزرگ کرده که گويی علت عمده شدن اين خطر را فراموش کرده است. اکنون اين پرسش مطرح است که چه کسانی زمينه را برای خطر خارجی که در راه است، آماده میکنند. خاتمی به خوبی میداند که تنها برخورد صحيح با خطر خارجی بازگشتن به شعار اصلی ايران برای هم ايرانيان است. بی گمان اگر خاتمی از خطر خارجی میترسد، راهحل آن چشم نهادن و يا وادادن به انحصار طلبی داخلی نيست. در اين حالت تنها خطر خارجی بيشتر میشود و بیتفاوتی مردم افزونتر، زيرا کنترل خطر خارجی وقتی ميسر است که بتوان انحصار طلبی داخلی را کنترل کرد.

 

فکر نمیکنيد بهتر بود خاتمی به جای صدور بيانيه مثل سالهای گذشته در بين هواداران خود حاضر میشد؟

اين نکته بايد مهم باشد که دوم خرداد ۷۶ پای صندوق رأی دوم خرداد ۷۷ در چمن دانشگاه تهران و بعد از سه سال يعنی دوم خرداد ۸۲، خاتمی با يک پيام تلويزيونی نظرات خود را مطرح کرد. همگان بايد بدانند که جنبش دموکراسی خواهی با حمايت از مردم امکانپذير است و وقتی مردم منفعل باشند هيچ خطری را نمیتوان حل کرد. نمیدانم خاتمی لااقل اين توانايی را خواهد داشت که به اميد مردم پاسخ دهد يا نه، پاسخ به اين پرسش در آينده مشخص خواهد شد ولی حداقل انسان میتواند با اعلام ناکامی به اميد مردم ضربه نزند زيرا ضربه زدن به اميد مردم عواقب سنگينی دارد.

 

خاتمی در اين بيانيه از مردم عذرخواهی کرده است، فکر نمیکنيد اين عذرخواهی از موضع ضعف بوده است نه قوت؟

خاتمی به لحاظ شخصيت يک انسان فرهنگی روشنفکر و متواضع است و عذرخواهی ايشان را نمیتوان در چارچوب موضع ضعف يا قوت قرار داد بلکه بيشتر از بزرگ منشی ايشان نشأت میگيرد. البته اين مواضع باعث میشود که مخالفان ايشان بیمحاباتر عمل کنند. خاتمی بايد بداند که اخلاق مسئوليت در سياست با اخلاق در علم متفاوت است. طبق اخلاق مسئوليت خاتمی بايد دليل عذرخواهی خود را هم توضيح دهد، ولی خاتمی اين کار را انجام نداد.

 

به نظر شما بيانيه خاتمی تا چه حد میتواند نظرات مردم را برآورده کند؟

وقتی خاتمی در سال ۷۶ و ۷۷ با مردم حرف میزد همه سخن او را گوش میدادند ولی امروز کمتر توجه میشود. مردم تا حدودی اعتمادشان را از دست دادهاند و آرام آرام در جامعه اميد منفعل در حال شکلگيری است. به اعتقاد من اين پيام موج و توجهی را در جامعه به دنبال نداشت.

 

پس خاتمی با چه انگيزهای دست به انتشار اين بيانيه زد؟

خاتمی مرد اخلاقی، دلسوز و فرهنگی است. من دردهايی که او میکشد، حس میکنم ولی اين دليل نمیشود خاتمی تنها به صدور چنين بيانيههايی اکتفا کند.