شنبه ۳ خرداد ۱۳۸۲ - ۲۴ مه ۲۰۰۳
تفسيری بر عمليات تروريستی رياض و کازابلانکا

تفسيری بر عمليات تروريستی رياض و کازابلانکا

جنگ عراق تروريسم اسلامی را تغذيه کرد

منابع آمريکائی از ايران، چچن و آفريقا به عنوان مخفی گاه کادرهای جوان القاعده نام می برند

به تعويق انداختن تشکيل دولت موقت عراق، سبب تغذيه القاعده و سازمان های تروريستی ديگر در جهان عرب خواهد شد. ايالات متحده آمريکا نيازمند يک استراتژی تازه برای مبارزه با تروريسم است

 

جواد طالعی دفتر اروپائی شهروند

 

در دو هفته گذشته، وقوع عمليات انتحاری گسترده در عربستان سعودی و مراکش نشان داد که به رغم پيروزی آمريکا در افغانستان و عراق، خطر ترور نه تنها کاهش نيافته، بلکه در حال شدت يافتن است.

هدف عمليات انتحاری در رياض يک مجموعه مسکونی خارجيان بود. بيشترين ساکنان اين مجموعه را، آمريکائی ها و پس از آن ها اروپائی ها تشکيل می دادند. در اين عمليات، به اعتراف منابع آمريکائی ۱۸ نفر و به روايت منابع اروپائی بيش از سی نفر کشته شدند. تعداد مجروحان بيش از صد نفر بود. ساختمان ها چنان ويران شدند که ويرانه های بازمانده از يک بمباران شديد هوائی را تداعی می کردند.

در کازابلانکا، همزمان با نشست کارشناسان آمريکائی و مراکشی مبارزه با تروريسم، سه عمليات انتحاری در سه نقطه انجام شد که به مرگ بيش از سی نفر و زخمی شدن دهها نفر انجاميد.

وقوع اين حوادث هولناک، ديدگاهی را مورد تاييد قرار داد که معتقد است: خطر تروريسم را نمی توان با جنگ از ميان برد. ترور، گورزاد بی عدالتی و خشمی فروخورده است و آن گاه که انسان هائی حاضر می شوند کمربند انفجاری به خود ببندند، ديگر هيچ سيستمی قادر به درمان اين درد نيست. تنها راه، ستيز با ريشه های ترور است. و ترور، در حاشيه جوامعی ريشه دوانده است که در آن ها، گروهی کوچک صاحب همه منابع ملی هستند و ميليون ها انسان از حداقل معاش محروم اند.

در پی عمليات تروريستی ويرانگر رياض و کازابلانکا، اکنون کارشناسان تروريسم در اروپا و آمريکا، متفقا به اين نتيجه رسيده اند که سازمان تروريستی القاعده نه تنها از ميان نرفته، بلکه به تجديد ساختمان خود پرداخته، دارای کادرهای رهبری تازه شده و به تاکتيک های تازه ای دست يافته است که می تواند برنامه ها و تدابير ضدتروريستی آمريکا و جهان غرب را خنثی کند.

کارشناسان تروريسم و سرويس های مخفی ايالات متحده آمريکا معتقدند: "القاعده، علاوه بر دست يابی به کادرهای رهبری جديد، پايگاه های عملياتی تازه ای ايجاد کرده است که فعاليت آن ها متناسب با شرايط اقدامات ضدتروريستی جهانی است.

هفته نامه اشپيگل آلمان، با استناد به ديدگاه های کارشناسان آمريکائی، می نويسد: هنوز روشن نيست که چاشنی بمب ها را در عربستان سعودی و مراکش چه کسی کشيد. اما در ايالات متحده آمريکا هيچکس ترديد ندارد که القاعده به اين وسيله بار ديگر اعلام حضور کرده است. اين سری از عمليات تروريستی، که بدترين آن ها ممکن است هنوز در راه باشد، از ديد بسياری از کارشناسان و سرويس های امنيتی غيرمنتظره نبود.

پرزيدنت بوش در ژانويه امسال اعلام کرد: "اسامه بن لادن و هواداران او در حال فرارند. رد پای آن ها، يکی پس از ديگری پيدا خواهد شد و آن ها خواهند فهميد که عدالت آمريکائی چيست."

در ماه مارچ، هنگامی که "خالد شيخ محمد" سومين چهره القاعده به دام افتاد، جان اشکراف وزير دادگستری ايالات متحده آمريکا گفت: "ما، در نبرد عليه تروريسم پيروز می شويم."

اما کارشناسان تروريسم، در زمينه قضاوت پيرامون اين پيروزی ها، محتاطانه عمل کردند. اکنون، استون سيمون، از نهاد "راند کرپريشن" حق دارد که بگويد: "القاعده زنده است و اوضاعش هم بد نيست!"

دليل اين برآورد، تنها مطالعات سرويس های مخفی نيست که معتقدند اين سازمان سياسی گروه بندی های خود را تغيير داده است. بلکه در پی بازداشت های متعدد، نسل دومی وارد کادر رهبری القاعده شده است: پشت سر اسامه بن لادن و جانشين او "ايمان ظواهری" رهبران جوانی موقعيت خود را تحکيم کرده اند که برای رهبر اصلی شان نقش اجرائی کمتری قائل هستند.

به موجب گزارش رسانه های آمريکائی، احتمالا "سيف عادل" رئيس برنامه ريزی تازه القاعده، "ابومحمد مصری" مسئول آموزش های نظامی و "سعد بن لادن" يکی از پسران اسامه، جزو اين کادرهای تازه رهبری هستند.

استون سيمون معتقد است که به اين ترتيب اميد از پای در آوردن القاعده تحقق نيافته است. بر عکس، نشانه های بسياری وجود دارد که عمليات تازه (در رياض و کازابلانکا) از مرکز هدايت شده اند.

ظاهرا القاعده موفق شده است پس از باختن پايگاه اصلی خود افغانستان، پايگاه های عملياتی مخفی خود را در کشورهای متعدد سازمان دهد. در اين زمينه، در کنار مناطق مرزی افغانستان و پاکستان از چچن و آفريقا نام برده می شود.

سرويس های مخفی ايالات متحده آمريکا، حدس می زنند که دست کم يکی از پايگاه های مخفی القاعده در سودان قرار دارد.

 

القاعده در ايران؟

به گزارش اشپيگل، کارمندان ايالات متحده آمريکا، ضمنا به ايران اشاره می کنند. اما معلوم نيست که اين اتهامات عليه ايران دارای انگيزه های سياسی نباشد. آمريکائی ها ادعا می کنند که برخی از کادرهای رهبری القاعده در ايران مخفی شده اند.

تعداد کادرهای القاعده، در سطح جهان، حدود سه هزار نفر تخمين زده می شود. آمريکائی ها ادعا می کنند دارای اطلاعاتی در اين زمينه هستند که القاعده در پی جنگ عراق توانسته است نسل تازه ای را جذب خود کنند. استون سيمون، کارشناس "راند کرپريشن" می گويد: "تبليغات ضد آمريکائی آشکارا افزايش يافته است. نوارهای ويدئوی القاعده در جهان عرب همراه با شماره تلفن دست به دست می گردند، در شبکه جهانی اينترنت، دائما سايت های تازه به وجود می آيند و به لحاظ مالی، اين سازمان همچنان توانمند است."

ارزيابی ها درباره ميزان خطر القاعده جديد، متفاوت است. بسياری از کارشناسان هشدار می دهند که القاعده نقشه های تازه ای برای دست زدن به عمليات انتحاری در خاک آمريکا طراحی کرده است. اما برخلاف اين کارشناسان، "روت ودوود" يکی از کارشناسان سرشناس تروريسم در آمريکا بر اين عقيده است که القاعده اکنون تنها به سايه خودش تبديل شده است. او، تغيير تاکتيک القاعده را، نشانه موفقيت ايالات متحده آمريکا و موتلفين آن می داند و می گويد: "به جای هدف های سمبوليکی نظير سفارتخانه ها، کشتی های جنگی و مرکز تجارت جهانی، اکنون هدف های آسان مورد حمله قرار می گيرند. مثل مراکز توريستی در بالی يا مجموعه مسکونی خارجيان در عربستان سعودی.

تحليل ها، هر چه باشد، روشن است که جنگ عراق، زمينه را برای رشد تروريسم مهيا کرده است. بسياری از کارشناسان غربی، پيش از جنگ عراق پيش بينی کرده بودند که اسامه بن لادن برنده نهائی اين جنگ خواهد بود. القاعده، با توسل به عمليات تروريستی رياض و کازابلانکا تنها يک هدف را دنبال می کرد. اثبات اين امر که تنها ابرقدرت جهان، به رغم پيروزی برق آسا در عراق، قادر به دفاع از خود، در برابر عمليات انتحاری بنيادگرايانی که با زندگی وداع گفته اند، نيست.

 

با تروريسم چگونه می توان مقابله کرد؟

آمريکا و انگليس با تعويق يک ساله تشکيل دولت موقت عراق، زمينه را، برای موفقيت گرايش های تروريستی در جهان عرب مناسب تر خواهند کرد. مخالفان جنگ، پيشاپيش کوشيده اند افکار عمومی مردم عراق و جهان را، در اين مسير شکل بدهند که نيروهای موتلفين قصدی جز اشغال درازمدت عراق و غارت منابع ملی اين کشور ندارند. تعويق تشکيل دولت موقت عراق، برای دست کم يک سال، به اين تبليغات دامن خواهد زد و باز هم بيش از هرچيز سبب تقويت ترور و سازمان هائی نظير القاعده خواهد شد.

ايالات متحده آمريکا، برای مقابله جدی با تروريسم نيازمند يک استراتژی تازه است: خروج هرچه زودتر از عراق، سپردن کارهای اين کشور به دست بوميان، جلب پشتيبانی گسترده همه کشورهای پيشرفته صنعتی برای جبران خسارت های جنگ و سرانجام کمک به استقرار پايه های يک نظام دموکراتيک در خاک عراق.

تنها در اين صورت است که نوارهای اسامه بن لادن ديگر به گوش سرکوب شدگان جوامع اسلامی خوشاهنگ نخواهد بود.