جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۸۲ - ۶ ژوئن ۲۰۰۳

چرا اصلاح طلبان در مجلس وزير پست و تلگراف را مورد استيضاح قرار نمی دهند؟

 

تقی روزبه

 t.roozbeh@freenet.de

 

سانسور و فيلتر گذاری سايت ها توسط جمهوری اسلامی به ميزان زيادی مورد بحث و انتقاد قرار گرفته است . اما در اين ميان يک مسأله مهم مغفول مانده است. اين نوشته در صدد مکت روی همين مسأله است:

۱-اگر کسی اخبار ايران را سرسر ی بخواند فکر می کند که فيلترگذاری هزاران سايت، که سايت های سياسی مخالفين و خفه کردن صدای انتقاد کنندگان به نظام هدف اصلی آن را تشکيل می دهد، بطور طبيعی ادامه همان توقيف روزنامه ها و سانسور گسترده آنهاست که توسط جناح تماميت گرا بقصد بهداشتی کردن جامعه تحت قيموميت ولايت فقيه و بستن کليه روزنه هايی که ممکن است نوری از آن بدرون تاريکخانه بتابد، صورت می گيرد. گرچه فکر ديوار چين کشيدن در عصر ارتباطات مضحک به نظر می رسد و درحکم به جنگ پره های آسياب بادی رفتن است، اما هرچه باشد در حد قد و قواره بينش قهقرائی دستگاه ولايت فقيه بوده و قابل فهم است. تا اينجای داستان نکته غريبی در کار نيست . اما شگفتی از آن جا آغاز می شود که رسما روشن می شود که در تصميم گيری حول اين قضيه و باجرا در آوردن آن، شخص محمد خاتمی -پيشنهاد دهنده گفتگوی تمد ن ها- و دولت وی نقش اساسی را بعهده داشته است و اگر همکاری فعال دولت نبود، جناح حاکم به تنهائی قادر به اجرای آن نبود.

۲-اخيرا مصاحبه ای با سعيد حجاريان توسط يکی از روزنامه نگاران(اکبر منتجبی) صورت گرفت. دراين مصاحبه ضمن گفتگو حول سرخوردگی و نااميدی مردم از محمد خاتمی و تصديق آن، وی از خبرنگار مزبور پرسيد که آيا مردم می گويند که خاتمی خيانت هم کرده است؟ بديهی بود که پاسخ هردوی آن ها نسبت به اين سؤال منفی بود.پرداختن باين موضوع که واقعا مردم دراين مورد چه فکر می کنند مورد نظر اين نوشته نيست. اما در جواب به سئوال سعيد حجاريان از خبرنگار می توان پرسيد، تا خيانت را چه بدانيم؟ مثلا آيا خارج کردن پرونده تروريستی جمهوری اسلامی از دستور کار کشورهای اروپائی،که يکی از افتحارات دولت خاتمی محسوب می شود، موضعگيری خاتمی در ۱۸ تير ۷۸ درقبال قيام دانشجويی-مردمی، سازش حول قتل های زنجيره ای با جناح حاکم که درحد "محفل خود سر" سر و ته قضيه را هم آوردند، سرکوب تظاهرات فرهنگيان زحمتکش و تحقيرشده، اجرای پيگيرانه سياست تعديل اقتصادی و اتخاذ سياست های ضد کارگری و ضد زحمتکشان، و بالأخره همين مسدود سازی سايت ها و موارد مشابه را چه بايد ناميد؟ ايا آين اقدامات در انطباق با وعده و عيدهای خاتمی بهنگام انتخابات رياست جمهور ی بوده است؟

۳-اين روزها نمايندگان مجلس شعارهای زيادی چون رفراندوم و خروج از حاکميت و غيره را می دهند. اين که آيا اين شعار ها و ادعاها تا چه حد جدی است يا چون هميشه بخشی از پروژه حرف درمانی اين جناح محسوب می شود،خارج از موضوع اين نوشته است. نمايندگان عموما علت بی عملی و ناکامی مجلس را در وجود شورای نگهبان خلاصه کرده و می گويند باين دليل تلاش هايمان بجايی نمی رسد. اما از اين نمايندگان می توان پرسيد، درمورد سانسور سايت ها چطور؟ برای آن که به مردم نشان دهيد که تا چه حد در دفاع از آزادی و مقابله با سانسور جدی هستيد چرا شخص محمد خاتمی و وزير اورا که صراحتا به دفاع از اين اقدام پرداخته است، مورد استيضاح قرار نميدهيد؟ از قديم گفته اند دو صد گفته چون نيم کردار نيست.

۴-درخبرها بود که دولت بر آن است که مبالغ کلانی صرف خريد و وارد کردن نرم افزارهايی از کشور آمريکا برای مسدود ساختن کامل سايت ها نمايد. در اين رابطه معلوم نيست که دولت آمريکا و ساير قدرت های بزرگ که به کوچکترين معامله ای که از آن بوی تکنولوژی نظامی به مشامشان برسد تا آن حد حساس هستند که موضع گيری و خط و نشان کشيدن حول آنها به امر روزمره تبديل شده است، چرا در مورد چنين معاملاتی که آشکارا در خدمت نقض حقوق بشر به شمار می رود سکوت پيشه می کنند؟ آيا نقض حقوق بشر و کاربرد سانسور و خريد وسائل سرکوب و بطور کلی ساير اقدامات رژيم که آزادی شهروندان ايران را بطور روزمره مورد تهديد قرار می دهد اهميتش از ساير اقدامات رژيم کمتر است؟ به نظر می رسد عليرغم برخی ادعا ها و شعارها، در هم چنان برهمان پاشنه قديم چرخيده و قرار است آزادی و حقوق بشر مانند هميشه هم مرغ عروسی باشد و هم مرغ عزا.۴ژوئن ۲۰۰۳