پنجشنبه ۲۱ فروردين ۱۳۸۲ - ۱۰ آوريل ۲۰۰۳
ايران و راه مقابله با تهديد جنگ: مبارزه برای حقوق بشر

ايران و راه مقابله با تهديد جنگ:

 مبارزه برای حقوق بشر

کيواندخت قهاری

صدای آلمان

 

هفته گذشته در ايران شورای نگهبان، لايحه اصلاح قانون انتخابات مجلس شورا را رد کرد. به اين ترتيب لايحهای رد شد، که اصلاح طلبان حکومتی خود را با آن تعريف می کنند. اگر مجلس اين لايحه را چنان تغيير دهد که باب ميل شورای نگهبان باشد، ديگر نمی توان گفت که از اصلاح طلبی چه چيزی برجا مانده است. اصلاح طلبان خود بر اين نکته واقفاند که نبرد قدرت به نقطه تعيينکنندهای رسيده است. بعيد به نظر می رسد که با روشهای تا کنون معمول در حکومت اسلامی اختلاف جاری حل شود. اين روشها به شکل تشر زدن به يک جناح يا شگرد کدخدامنشانه "حالا تو کوتاه بيا" بودهاند و نيز انتقال گرانيگاه قدرت اندکی از اين سو به آن سو تا تعادل برقرار شود.

به جای تعادلهای معمول در بالا بايد به دنبال تعادلی گشت که کشور با اتکا به آن بتواند پاسخ بهينهای به دگرگونی آرايش قوا در منطقه بدهد. در روزهای اخير موضوع بحثی جاری در محافل سياسی ايرانی در داخل و خارج کشور چند و چون اين تعادل بوده است. گرايش چشمگير در ميان روشنفکران، اصلاحطلبان و چهرههای اپوزيسيون اين است که پاسخ درخوری که ايران بايد به تهديدهای خارجی بدهد چنان دگرگونی سياسیای است که برقراری دموکراسی و رعايت حقوق بشر در کشور تضمين شود.

آقای عباس اميرانتظام قديمترين زندانی سياسی در حکومت اسلامی با توجه به جنگ جاری در عراق نامهای خطاب به ملت ايران نوشته و نظر خود را در اين مورد بيان داشته است. او در اين نامه نخست به وضعيت عراق اشاره میکند و میگويد: "در آغاز اين سال نوين خورشيدی، مردم ستم کشيده عراق با ديدگانی اشکبار، بهاری خونبار را با خاکسپاری قربانيان تجربه می کنند و در انتظار پايان دوران دهشت آلود و جنايت انگيز و پر خفقان بيست و شش سال حکومت استبدادی صدام، روزها را می شمرند. اين نخستين بار نيست که حکومتی خود کامه، بی خرد و جنايت پيشه، برای پاسداری از قدرت نا مشروع خود، مردمی را به سرنوشتی شوم دچار کرده، کار را به جائی ميکشاند که مردم، تحقير و شرمساری ياری بيگانگان توانمند را، برای رهائی تاب می آورند. اکنون آزاد انديشان جهان می پرسند: کاش پيشتر، در اين ساليان، صدام به خواسته مردم عراق تن در می داد و يک رفراندم مردمی با نظارت سازمان ملل متحد به استقرار حاکميت مردم گردن می نهاد و سرنوشتی بهتر برای او و مردم عراق رقم می خورد."

عباس اميرانتظام در ادامه با توجه به درسی که از تجربه عراق میتوان گرفت، مینويسد: "ملت ما نيز سالهاست که در سرنوشت خود دخالتی ندارد و به نام دين روزگاری را برايمان فراهم آورده اند که در زمره تيره ترين و تلخ ترين دوران تاريخ ايران است. در جهان امروز که پديده هايی چون جهانی شدن، دهکده جهانی و انقلاب ارتباطات مطرح است، سرنوشت هيچ کشوری نميتواند با حوادث و تحولات در کشورهای ديگر بی ارتباط باشد. به ويژه در مناطق مشترک جغرافيائی، اين بستگی ها مستقيم است. پيداست خاورميانه و خليج فارس دگرگونيهای بزرگی را در پيش رو دارد. بهتر است، از تجربه سه دهه گذشته و روزگار امروز با تأمل و تدبر، درس بياموزيم و يک دل و يک زبان برای دست يابی به دموکراسی پيش از رويارويی با بن بستهای سياسی و فرو غلطيدن در سرنوشتی تباهتر و تاريک تر از آنچه هست چاره خود را در برگزاری رفراندوم برای برگزيدن تداوم حکومت مذهبی يا بر پائی حکومت مردم سالار و حاکميت ملی جست و جو کنيم و خواسته بر حق خود را با حضور در ميدان سياست پايمردانه پيگيری نماييم."

در نوشتههای فراوانی موضعی مشابه تکرار شده است. همه تاکيد می کنند آنچه از عراق آن ساخت که می بينيم در نهايت تا جايی که به خود عراق برمی گردد پايمال شدن حقوق بشر در آن کشور است، فقدان مشارکت مردم در آن است، استبداد و خودکامگی است و فسادها و تبهکاری های برخاسته از آن. در اعلاميهای از انجمن اسلامی دانشجويان پلی تکنيک تهران به مناسبت سالگرد تشکيل جمهوری اسلامی آمده است: "عبرت از تاريخ انسان را از افتادن به ورطه نيستی باز می دارد. اما تحريف و تغيير تاريخ و يا فراموشی آن توسط بنيادگرايان و نظام های ايدئولوژيک مانع از درس گرفتن از آن می شود. اما نزديکی زمانی وقايع افغانستان و همزمانی با جنگ عراق هر فرد بنيادگرا و نظام ايدئولوژيک را هر چند فراموشکار و اغماضگر نمی تواند به تأمل واندارد. و چه خوب است کسانی که بايد درس و عبرت بگيرند، پيام جنگ عراق و افغانستان را تا دير نشده است به خوبی دريابند تا سرنوشت ملتی را به مخاطره نيندازند." دانشجويان در ادامه تاکيد می کنند که آرزويشان آن است که در کشور اراده مردم از طريق برگزاری رفراندم برای حل معضلات فعلی جاری شود تا روزی نيايد که در آن "همسايگان غربی و شرقی ما )عراق و افغانستان( از رفراندوم در ايران سخن بگويند و دولتی خارجی مجری برگزاری آن باشد".

روشنفکران ايران مناسبترين پاسخ به جنگ را يافتهاند. جنگ نبايد بهانهای شود برای اختناق در کشور. بايد با گسترش حقوق انسانی، با آزادی بيان و اجتماع و جاری کردن اراده عمومی در برابر خطرهای مختلف ايستاد.