دوشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۸۲ - ۷ آوريل ۲۰۰۳

رويای آمريکائی: از آشفتگی تا کابوس

شرق شناسان و کارشناسان برجسته نظامی آلمان معتقدند آمريکا در صورت ورود به بغداد با شکست روبرو خواهد شد

در افکار عمومی جهانيان، بوش و بلر به عنوان "تجاوزگران امروز" منفورتر از صدام حسين به عنوان "تجاوزگر ديروز" هستند

 

جواد طالعی-  دفتر اروپائی شهروند

 

آيا آمريکا و متحدان جنگی اش موفق به برکنار ساختن صدام حسين خواهند شد؟ روند جنگ، بسياری از ناظران را در اين زمينه دستخوش ترديد ساخته است. مهمترين دليل اين ترديد آن است که رويای آمريکائی، در زمينه استقبال مردم عراق از سربازان بيگانه و پيروزی در يک جنگ تميز و برق آسا، غلط از آب درآمده است. عراقی ها، در دو هفته نخست جنگ، نه تنها با گل و شيرينی به استقبال سربازان آمريکائی و انگليسی نشتافتند و عليه صدام حسين دست به قيام نزدند، بلکه با گلوله و عمليات انتحاری به مقابله با بيگانگان پرداختند و در شهرهای مختلف دست به تظاهرات عليه آمريکا زدند.

شرق شناسان و روزنامه نگاران غربی که شناخت نسبتا خوبی از جهان عرب دارند، بر اين نظرند که حمله نيروهای بيگانه، حتی بخش قابل توجهی از مخالفان و منتقدان حکومت بعث را، تحت تاثير احساسات ناسيوناليستی، به دامن صدام انداخته است. آن ها، اختلاف ها را موقتا فراموش کرده اند و به مقابله با بيگانگان می پردازند.

بروز چنين چرخشی، قبل از آغاز جنگ نيز قابل پيش بينی بود. همبستگی در برابر دشمن مشترک، غريزه طبيعی موجودات زنده است. دو موجود همنوع مشغول نزاع با يکديگرند، آنگاه که موجود قوی تری هر دوی آن ها را به خطر می اندازد، آن ها به طور غريزی با يکديگر هماهنگ می شوند تا در نخستين قدم دشمن مشترک را دفع کنند. اختلافات کهنه، تا پايان اين جنگ بقاء کنار نهاده می شود و پس از دفع دشمن مشترک، بار ديگر مجال تسويه حساب می يابد.

جورج دبليو بوش، با اين تصور که حمله نيروهايش با استقبال بوميان روبرو خواهد شد، پيش از تامين پشتيبانی کافی، فرمان حمله را صادر کرد. اکنون، به گزارش خبرگزاری ها، نيروهای اين کشور، در حدود نود کيلومتری بغداد متوقف شده اند و وزير دفاع وی هدف حملات انتقادی نظاميان برجسته قرار گرفته است. آن ها او را متهم می سازند که نيروی کمی به ميدان فرستاده تا در هزينه ها صرفه جوئی کند و اين نشان می دهد که کاخ سفيد برداشت درستی از وضعيت عراق نداشته است.

آمريکا و متحدانش بر اين تصور بودند که در جنگی برق آسا صدام حسين و اطرافيانش را از ميدان به در خواهند کرد و رژيم دلخواه خود را در بغداد به کرسی خواهند نشاند. آن ها، ماه ها در اين زمينه تبليغ کردند که نيروهای متحدين به عنوان ارتش آزادی بخش وارد عراق می شوند و هدفی جز برکناری ديکتاتور و استقرار دموکراسی در عراق ندارند. اکنون، در حالی که نيروهای بيگانه با مقاومت شديد مردم عراق روبرو شده اند، وزير دفاع انگلستان و فرمانده نيروهای آمريکائی در قطر پيش بينی می کنند که جنگ دست کم تا تابستان ادامه خواهد يافت. با آغاز تابستان، حرارت هوا در عراق به بالای ۴۵ درجه خواهد رسيد و سربازان بيگانه ناچار خواهند بود با کوله پشتی ها و سلاح های انفرادی ی سنگين خود، اين شرايط را تحمل کنند. بيماری هائی نظير گرمازدگی و اسهال، در چنين شرايطی بی ترديد به سراغ آن ها خواهد آمد و از نيروی مقاومت شان به شدت خواهد کاست.

در همين حال، از يک سو جورج دبليو بوش در تماس با پوتين شکوه می کند که کارخانجات روسی به صدور غيرقانونی جنگ افزار در عراق ادامه می دهند و از سوی ديگر رامسفلد سوريه را متهم به پشتيبانی تسليحاتی از عراق می کند. کالين پاول وزير خارجه آمريکا از اين هم فراتر می رود و سوريه و ايران را در کنار هم تهديد می کند. او معتقد است که اين دو کشور به پشتيبانی پنهانی از رژيم عراق مشغول اند.

به اين ترتيب، همزمان با در هم شکستن رويای پيروزی برق آسا، خطر گسترش جنگ و کشيده شدن پای کشورهائی نظير روسيه، ايران و سوريه به جبهه مقابل افزايش می يابد. اين، در شرايطی است که مردم عادی نيز، در کشورهای عربی و جهان اسلام، هر روز به تظاهرات اعتراضی ادامه می دهند و رهبران جبهه عربی، برای آرام ساختن مردم خود، خواستار عقب نشينی متحدين از عراق می شوند. مخالفت با جنگ، در کشورهای غربی نيز گسترش می يابد و کار به جائی می رسد که کانون نويسندگان آلمان خواستار محاکمه بوش، بلر و صدام حسين به عنوان جنايتکاران جنگی می شود. در عين حال، گزارش می رسد که در نتيجه ترس از طولانی شدن و بی ثمر ماندن جنگ، بخش قابل توجهی از سياستمداران بريتانيا، خواهان اعلام آتش بس يک جانبه از سوی دولت انگلستان و بازگشت نيروهای اين کشور هستند. شايد آن ها شکست های تاريخی پيشين ارتش مستعمراتی خود در عراق را به ياد می آورند؟

در چنين شرايطی، نشريه الکترونيکی "تله پوليس" به نقل از کارشناسان برجسته نظامی آلمان می نويسد که شانس آمريکائی ها برای برکنار ساختن صدام حسين بسيار محدود شده است. شبکه اينترنتی "فری نت" در آلمان، با اشاره به اين ديدگاه، نظرات چند کارشناس برجسته نظامی آلمان را منتشر می سازد که همگی معتقدند آمريکائی ها، در صورت آغاز يک جنگ خانه به خانه در بغداد، احتمالا به پيروزی دست نخواهند يافت.

"مانفرود مسرشميد" استاد دانشگاه فرايبورگ آلمان، که تا سال ۱۹۸۸ رياست اداره پژوهش های تاريخ نظامی را بر عهده داشته است، می گويد: "اگر رژيم صدام برای مدتی بر سر قدرت باقی بماند، شکست نظامی متحدين غير ممکن نخواهد بود". اين استاد دانشگاه معتقد است: متحدين بدون آن که بغداد را با خاک يکسان کنند، توان دستيابی به شخص صدام حسين را نخواهند داشت.

مسرشميد، برای اثبات ادعای خود به نمونه هائی از جنگ جهانی دوم اشاره می کند و می گويد: "محاصره ۹۰۰ روزه لنينگراد نشان داد که جنگ های خيابانی هميشه با ويرانی کامل و تلفات انسانی وحشتناک همراه هستند". وی می افزايد: "نيروهای اشغالگر توانائی تامين امنيت خود را در يک شهر چند ميليونی نخواهند داشت. آن ها حداکثر می توانند بعضی مواضع را در اختيار بگيرند و مراقب امنيت خود در اين مواضع باشند. پس از بمباران های شديد، خيابان ها از ويرانه ساختمان ها پر می شوند و ديگر تانک ها نيز توان پيشروی نخواهند داشت".

کارشناس تاريخ نظامی معتقد است که تاکنون هيچ ارتشی موفق نشده است يک شهر چند ميليونی را به تصرف کامل در آورد و اگر نيروهای متحدين در بغداد موفق به اين کار شوند، يک استثنا در تاريخ نظامی جهان رخ داده است".

"گرد کرومايش" استاد دانشگاه دوسلدورف و رئيس انجمن تاريخ نظامی آلمان نيز، تحليلی مشابه از جنگ عراق ارائه می دهد. او می گويد: "در شهرهای محاصره شده لنينگراد و استالينگراد، در واقع مردم اميدوار بودند که نيروهای پشتيبان به کمک آن ها بشتابند. مردم بغداد چنين اميدی را نخواهند داشت. اما بايد قبول کرد که ايمان کوه را جا به جا می کند".

شبکه اينترنتی "فری نت" ديدگاه های "دکتر هنر فورتيک" کارشناس عراق و همکار علمی بنياد شرق شناسی هامبورگ را چنين منعکس می کند:

"در جهان عرب، نشانه هائی وجود دارند که توده ها از مقاومت در برابر متحدين اشغالگر با تمام وسايل ممکن پشتيبانی خواهند کرد. بشر الاسد، رئيس جمهور سوريه در يک مصاحبه گفته است که در صورت اشغال نظامی عراق اعراب بدون ترديد عليه اين اقدام قيام خواهند کرد. مفتی پرنفوذ سوريه نيز مسلمانان را به عمليات انتحاری عليه اشغالگران آمريکائی و انگليسی در عراق فراخوانده است. وی اعلام کرده است که مسلمانان بايد به تمام وسايل ممکن برای شکست تجاوز خارجی متوسل شوند. عمليات شهادت طلبانه نيز يکی از اين وسايل است."

به نظر اين کارشناس، آمريکائی ها روی اين مساله حساب نکرده بودند که صدام حسين از سوی بخشی از مردم عراق پشتيبانی می شود. هيچکس به درستی نمی داند که قدرت ديکتاتور واقعا چقدر است. برتری هوائی و تکنولوژی پيشرفته متحدين، در صورت بروز يک جنگ خيابانی، به هيچ وجه به آنان کمک نخواهد کرد. هيچ شهر بزرگی را نمی توان در يک جنگ پاکيزه، آنطور که آمريکائی ها خيال می کردند، تصرف کرد.

"برنهارد کرونر" استاد تاريخ نظامی در دانشگاه پتسدام نيز شکست تلخ متحدين را پيش بينی می کند و ميگويد: "در صورت مقاومت مردم، تصرف يک شهر بزرگ اصولا غير ممکن است".

ژنرال هلموت هاوف، فرمانده پيشين نيروهای آلمان در جنگ کوزوو می گويد: "تصرف عراق با توسل به حربه های نظامی غير ممکن است. اين برنامه به يک جنگ کوچک تروريستی خانه به خانه تبديل خواهد شد که می تواند سال ها طول بکشد". اين، در موگاديشوی نسبتا کوچک تجربه شد. در آن زمان، آمريکائی ها سرانجام مجبور به عقب نشينی شدند، چون افکار عمومی در ايالات متحده دگرگون شده بود. بر صفحه تلويزيون های آمريکا، تصوير جمعيت برافروخته ای ديده شده بود که جنازه های سربازان آمريکائی را در خيابان های موگاديشو به اين طرف و آنطرف می کشيدند.

مجموعه ارزيابی های کارشناسان نظامی و دانشگاهی آلمان نشان می دهد که آمريکائی ها قدم به راه پرمخاطره ای نهاده اند که به اين زودی ها پايانی نخواهد داشت. صدام حسين، به علت به راه انداختن يک جنگ هشت ساله ويرانگر عليه ايران، اشغال همسايه کوچک خود کويت و استفاده از بمب های شيميائی عليه کردها، در افکار عمومی جهان ديکتاتوری منفور است. اما پس از حمله متحدين به خاک عراق، جورج دبليو بوش و تونی بلر جای بهتری در افکار عمومی ندارند. ميان دو جبهه، اکنون يک تفاوت آشکار وجود دارد: افکار عمومی جهان، ديگر به صدام حسين کاری ندارد. بلکه بوش و بلر را هدف حمله خود قرار داده است. صدام حسين، تجاوزگر ديروز است که ديگر توان تکرار جنايات خود را ندارد. اما بوش و بلر تجاوزگران امروزاند. آنها، امروز مشغول دامن زدن به تنش ميان شرق و غرب و نابود ساختن امنيت جهان هستند.