جمعه ۳۰ آبان ۱۳۸۲ - ۲۱ نوامبر ۲۰۰

 

پايان ِ کار ِ " روزانه های ِ ديروز "

 

 

محمد ايل بيگی

 

 

زمانی که شروع کردم به آوردن ِ " روزانه ها ... " ، هدفم اين بود که دريچه ای باز کنم به سوی ِ نشريات ِ گوناگون و گاه کلا متفاوت تا ديگرانی ( بويژه جوانان ـ که از مننانی پيروپاتال ديگر گذشته است ) که تنها نشريات ِ " سازمانی " خودرا می خوانند ، لااقل ببينند که نشرياتی ديگری ( از " چپ " ترين تا " راست " ترين ) وجودداشته اند ودارند . همين آشنائی با نام ها خود می توانست راه گشا باشد ـ حتی اگر خود ِ مطلب را نمی خوانند !

 

شيوه کارم اين بود که ابتدا ، روی ِ جلد نشريه را بيآورم ، بعد فهرست ِ مطالب و سرآخر، ِ مطلبی انتخابی .

 

اين منی که هميشه کنج ِ خانه هست و بی خبر از دنيای خارج ، نمی توانست بداند عکس العمل خواننده گان ( که اگر داشت ) را . تا اخيرا شنيدم که مرا ( منی که هرگز عضو ِ تشکيلاتی نبوده ام ) متهم می کنند به جانب داری از يک تشکيلات ِ بطور ِ کامل " مرحوم " و انگاره "مزورانه" دارم برايشان تبليغات می کنم . آخر چگونه ؟! از آنان هيچ نمانده است ـ حتی خاکستری .

 

باری ، اگرچه نشان نمی دهم ، اماسخت مريضم و خسته و ديگر نای ِ شنيدن ِ اينهمه "الفاظ خوب " را ندارم . پس : می بندم " پروندهء" روزانه ها ـ افسوس !

 

۲۹ آبان ۸۲/۲۰نوامبر ۰۳