گفت وگوی
ايسنا با عباس عبدی
لوايح رييس جمهور، حداقل ابزار
دفاع از حقوق ملت است
کسانی
که خواب میديدند اصلاح طلبان رای نياورند چرا حالا که آنها میخواهند با پای خود
بيرون روند، ناراحتند؟
از همين حالا میگويم که با تصويب اين لوايح همه
مشکلات حل نمیشود. مشکلات کشور ما جدیتر از اين است که با يک لايحه حل شود. بلکه
با تصويب اين دو لايحه اميد میرود که کشور از بن بست فعلی بيرون آمده و به سمت حل
مشکلات پيش رود.
مهندس عباس عبدی، عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ايران
اسلامی در گفتوگو با خبرنگار سياسی ايسنا، ضمن بررسی لوايح پيشنهادی رييس جمهور
به مجلس شورای اسلامی، گفت: معتقدم لايحهی تبيين اختيارات و قانون انتخابات از
سوی رييس جمهور بسيار دير ارائه شده؛ لازم بود قبلا اقدامات موثرتری صورت میگرفت
تا نيازی به ارائه لوايح با شرايط فعلی نباشد، اما خاتمی سعی کرده به صورت کدخدا
منشی مشکلات کشور را حل کند که اين روش پاسخ نداده است. ارائه اين دو لايحه حداقل
کاری است که رييس جمهور و نمايندگان مجلس برای تحقق قولهايی که به مردم دادهاند،
انجام شد. در حقيقت اين دو لايحه حداقلی بوده و تا رسيدن به نقطه مطلوب فاصله
بسياری وجود دارد، بنابراين تصور میکنم که چارهای نيست جز اينکه، طرفين صريحا
موضع خود را هم درباره لايحهی انتخابات و هم درباره لايحهی اختيارات روشن
نمايند. در حقيقت لايحهی انتخابات به معنای حفظ اساس جمهوريت نظام است، جمهوريتی
که بنيادش طی سالهای گذشته با تغيير و تفسيرهايی مطرح شده در خطر قرار گرفته است و
اگر اين کشور پشتوانه و اتکای مردمی نداشته باشد، مشخص نيست که اساسا بتواند
ذرهای در برابر مخالفان و دشمنان خود مقاومت کند.
وی، ادامه داد: لايحهی اختيارات رييس جمهور هم از
شفافيت لازم برخوردار است. زمانی که رييس جمهور رای مردم را گرفت، قولهايی داده و
به قانون اساسی قسم خورده است، بنابراين بايد بتواند نظارت مدنظر خود را اعمال
کند. اين به معنای دخالت در امور ساير قوا نيست. در حال حاضر قوه مقننه برای قوه
مجريه و قوه قضاييه قانون تدوين میکند، ضمن اينکه از طريق روشهای مختلف نيز بر
آنها نظارت میکند.(اگر چه به نظر من قوه قضاييه به دلايل مختلف نمیخواهد زير بار
اين نظارت برود)، قوه قضائيه هم چنين نظارتی را بر دو قوه ديگر اعمال میکند لذا
تا زمانی که رييس جمهور نتواند در برابر مردم نسبت به تخلفات و اجحافات احتمالی که
در کشور صورت میگيرد پاسخ دهد، نمیتواند يک رييس جمهور واقعی باشد.
اين روزنامهنگار و فعال سياسی، يادآور شد: اساسا
نظارتها نافی استقلال قوا از يکديگر نيستند زيرا قوه قضاييه میتواند از طريق
ديوان عالی کشور و دادگاههای عادی نظارت کند، مجلس میتواند از طريق استيضاح بر
رييس جمهور نظارت کند و رهبری هم جايگاه خاص خود را دارد. اما از همه مهمتر مردم
هستند. زمانی که شما ساز و کار انتخابات را پذيرفته و نهادينه کرديد و زمانی که
مطبوعات و احزاب آزاد باشند، چه کسی میتواند مقابل ملت يکهتازی کرده و هر کاری
را انجام دهد. بنابراين بايد در يک برنامه کلی از نظارت صحبت کرد، ما هيچگاه
نمیگوييم اختيارات به يک نفر از اصلاح طلبان داده شود. حتی معتقديم که اگر تمام
اختيارات کشور را به يک نفر تقديم کنند تنها اجازه بدهند ديگران فقط بتوانند از او
يک انتقاد کنند. اگر جرات کردند اين کار را انجام دهند . بنابراين تمرکز قدرت غير
مسوول در اين لايحه موضوعا منتفی است و دستگاهها و قوای ديگر میتوانند بر اين
قدرت کاملا نظارت کنند ضمن اينکه اهميت مردم در اين راستا از همه بيشتر است.
عبدی، در رابطه با اين گفته که " اين دو لايحه
باعث تمرکز قدرت در دست يک عده و در نتيجه سوق دادن آنها به سمت ديکتاتوری
میشود"، گفت: اينکه آقايان مخالف ديکتاتوری شدهاند جالب است و اينکه بگويند
اين دو لايحه سبب تمرکز قدرت میشود درست نيست، زيرا اساسا قدرت در دست رييس جمهور
نيست که بخواهد متمرکز شود. اين دو لايحه حداقل ابزاری است که بتوان از حقوق ملت
دفاع کرد. آنها میتوانند در مقابل اين دو لايحه مخالفت کنند و احتياجی به
نظريهپردازی ندارند، آنها میتوانند بگويند که ما لوايح را تصويب نکرده و به کسی
هم ارتباط ندارد و کسانی که چنين قدرتی را دارند که چنين کنند، نمیتوانند با
ديکتاتوری و تمرکز قدرت مخالف باشند.
وی، تصريح کرد: از همين حالا میگويم که با تصويب
اين لوايح همه مشکلات حل نمیشود. مشکلات کشور ما جدیتر از اين است که با يک
لايحه حل شود. بلکه با تصويب اين دو لايحه اميد میرود که کشور از بن بست فعلی
بيرون آمده و به سمت حل مشکلات پيش رود، نه اينکه مشکلات را حل کند و طرف مقابل هم
بفهمد که در هميشه بر روی يک پاشنه نمیچرخد و طرفين بايد راجع به مسائل کشور با
يکديگر تبادل نظر کرده و منافع ملی را به منافع خاص قدرت ترجيح دهند و الا مشکلات
با اين سرعت حل نخواهد شد.
عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ايران اسلامی، گفت:
اين دو لايحه بخشی از مسائل را حل کرده و راه را بازی میکنند و در ساختار سياسی
تاثير میگذارند و رييس جمهور بعد از تصويب آن نمیتواند بگويد که تخلفی صورت
میگيرد و نمیتوانم جلوی آن را بگيرم، بلکه بايد با آن مقابله کند و همه با اميد
به آينده شروع به کار کنند.
وی، افزود: اين دو لايحه برای برطرف ساختن دو خطر
مفيد است، يک خطر که متوجه جمهوريت نظام است که به تبع آن اسلاميت نظام را نيز تحت
خطر قرار ميدهد و يک خطر که متوجه حاکميت قانون است. اگر اين دو خطر بطور نسبی هم
مرتفع شود، زمينه برای حل مسائل ديگر پيش میآيد.
اين روزنامهنگار، پيش بينی خود را از نحوهی برخورد
شورای نگهبان با اين لوايح اينگونه عنوان کرد: فکر میکنم سطح اين موضوع بالاتر از
آن است که شورای نگهبان خود بخواهد تصميم بگيرد.
عبدی، يادآور شد: در کشور دو طيف بيشتر وجود ندارد،
يک گروه طرفدار جمهوريت و مردمسالاری نظام است و حفظ اسلاميت را مشروط به قوام
جمهوريت میداند. در حقيقت آنها معتقدند که نمیتوانيم جامعهای داشته باشيم که
مردمسالار نباشد، اما اسلامی باشد و گروه دوم هم طرفدار حکومت بسته هستند. از
عجايب روزگار اينکه، کسانی که بند نافشان را با مفهوم ديکتاتوری بريدهاند در اين
لوايح، مخالف ديکتاتوری شدند.
وی، دربارهی تاثير اين لوايح در ادامهی روند
اصلاحات گفت: اين لوايح تنها میتواند اميد به آينده را ايجاد کند و الا مسائل
اصلی کشور کماکان باقی میماند و بايد شروع به حل آنها کرد. اگر شما بخواهيد مشکل
شغل را مرتفع سازيد، تازه بايد برايش برنامهريزی کنيد. در کشوری که جمهوريت و
قانون حاکم نباشد، از نمايندهی مردم چه انتظاری داريد؟، بنابراين تصويب اين دو
لايحه تنها کاری که میکند بنبست کنونی را تخفيف داده و از بين میبرد و بعد اميد
به آن است که طرف مقابل دست از کارهای غير قانونیاش بردارد.
اين فعال سياسی، دربارهی علت اين گفتهی برخی
که" اگر اين دو لايحه رد شود از حاکميت خارج خواهند شد"، ابراز عقيده
کرد: (در آن صورت) ديگر ماندن فايدهای ندارد. آنها آمدند تا کاری انجام دهند وقتی
طرف مقابل خلاف عرف و قرارداد رفتار میکند برای چه بايستند؟، بنابراين اين
حداقلها است. اگر اين لوايح تصويب شود شرايطی پيش میآيد که امکان کار کردن را
برای همه نيروها فراهم میکند در غير اين صورت بحث از کار و حل مسائل مردم منتفی
است.
کسانی
که خواب میديدند اصلاح طلبان رای نياورند چرا حالا که آنها میخواهند با پای خود
بيرون روند، ناراحتند؟
مهندس عباس عبدی، در ادامهی گفتوگوی خود با
خبرنگار خبرگزاری دانشجويان ايران (ايسنا)، در پاسخ به اين گفتهی دبيرکل جمعيت
موتلفه اسلامی که خروج از حاکميت به اين معناست که فرد به رای خود، خلاف شرع و
قانون و چارچوب نظام عمل میکند، گفت: مگر قرار است فرد به رای غير خود عمل کند؟،
مگر ايشان برخلاف رای خود عمل میکند؟، ظاهرا برخی متوجه نيستند، شعری را میگويند
که در قافيهاش گير میکنند. اصلاح طلبان که در اين حکومت هستند و فعاليت میکنند
يا بايد بمانند و يا نبايد بمانند اگر بايد بمانند بر حسب يک قاعدهی حقوقی روشن
الزام به شيء الزام به تبعاتش است و بايد برنامههای آنان اجرا شود معلوم است که
من و هر کس ديگر به رای ايشان عمل نمیکنيم، اصلا شرع من با شرع ايشان يکی نيست،
آنچه که او به آن ايمان دارد ديگران به آن کافرند و بالعکس و اساسا شرع ما با هم
يکی نيست. چارچوب نظام يعنی چارچوب مردم و ما چيزی جز مردم همان مردمی که انقلاب
کردند و آن را ادامه دادند به عنوان چارچوب نظام نمیشناسيم. هر نظامی که در
چارچوب مردم باشد، قابل قبول است. چيزی که تفسيربردار نيست، حاکميت مردم است. من و
شما بايد حاکميت مردم را بپذيريم که اين همان چيزی است که آقايان نمیخواهند زير
بارش روند.
عبدی با ابراز اين عقيده که اين خروج يعنی خروج از
حاکميتی که رای ملت در آن امکان تحقق و تجلی ندارد، به بخش ديگری از سخنان
عسگراولادی که خروج کنندگان از حاکميت عددی قابل اعتنا و موثر نيستند، اشاره کرد و
گفت: اگر طراحان عددی نبوده و کم هستند، پس چرا اينها ناراحتند؟، چرا اين همه عليه
آنان موضعگيری میکنند؟، چون میدانند زمانی که نظارت استصوابی به اشدش صورت
میگرفت، آنان رای نياوردند.
اين فعال سياسی، نحوهی عملی شدن بحث خروج از حاکميت
را اينگونه عنوان کرد: طی سالهای گذشته بسياری از حاکميت خارج شدهاند. برای تحقق
اين بحث اصلا احتياج به تعداد زيادی از افراد نيست . ۴ - ۵ نفر اعلام کنند که ما
ديگر نمیايستيم، کفايت میکند. از سوی ديگر اين مسالهای نيست که فقط بنده مطرح
کرده باشم اين چيزی است که قبلا خيلیها عمل کردند و بعد از ۱۸ تير بسياری عطای
حاکميت را به لقايش بخشيدند. پس اين مساله عملی شده و آنان که ماندند به اميد اصلاح
بوده و اگر چنين نشود طبيعی است که میتواند شکل رسمیتری به خود بگيرد. هر کسی بر
حسب احساس خود وقتی ببيند سيستم فايده نداشته و جواب نمیدهد، آن را رها میکند.
انسانها نبايد عامل جنايت قرار گرفته و در جايی قرار گيرند که بر جنايت، فساد و
... پرده پوشی کنند آن روزی که اين اتفاق بيفتد کم کم معلوم میشود چه کسی از
حاکميت خارج میشود، خروج از حاکميت تنها دارای مفهوم عينی نبوده و مفهوم روانی
دارد. درست است که برای رييس جمهور يا وکيل مجلس بودن عينی است اما برای بسياری
عينی نبوده و ذهنی است. بنابراين اصلا نيازی به استعفا نيست.
وی، افزود: اگر فکر میکنند که طرح اين مساله يک
تهديد است، پس چرا آنقدر ناراحت هستند؟، اگر عددی نيستند و تهديد میکنند پس چرا
آنقدر عصبانی هستند؟، ولی اگر با دقت نگاه کنند اينگونه هم نيست، اين دو لايحه را
رد کنند، ببينيد چه پيش میآيد آنان میدانند که اگر اين دو لايحه را رد کنند
خاتمی در مسند قدرت، ديگر آن خاتمی نيست، که کسی برايش احترام قائل باشد و اگر او
واکنش نشان دهد، در اين صورت اگر مخالفان به ملت متکی هستند، پس نگران چه هستند؟،
اينها که شبانهروز خواب میديدند خاتمی و اصلاح طلبان رای نياورند، حالا آنها
میخواهند با پای خود بيرون روند، پس چرا ناراحت هستند؟
وی، با متهم کردن مخالفان اصلاحات به نفاق ، آنها را
منافق ناب خواند و گفت: اينان از يک طرف میدانند که در اين کشور پايگاه مردمی
ندارند ولی میخواهند از نجابت اين طرف سوء استفاده کرده و بر سرير قدرت بمانند،
اين طرف هم نبايد تمکين کند. هر کسی غنيمت میبرد بايد غرامت هم بپردازد. شما اگر
میخواهيد قدرت داشته باشيد خودتان جواب اين ملت را بدهيد، چرا خاتمی بايد پاسخ
دهد؟، چرا خاتمی بايد از طرف مردم رای بياورد به کام ديگران؟
اين فعال سياسی، با بيان اين عقيده که منافق يعنی
کسی که در قلبش يک چيز و در زبانش چيزی ديگر است، اين را ، کار مخالفان اصلاحات
دانست و گفت: آنها در زبان میگويند اصلاح طلبان اهميت ندارند اما در قلبشان از
نبود اينان رنگ از رخسارشان میپرد. کسی به بيگانه پناه میبرد که اقليت باشد.
اکثريت که به بيگانه پناه نمیبرد، بلکه اين اقليت است که به بيگانه پناه میبرد.
در ايران هم مشخص است که چه کسی اقليت است. حتی در دورهی چهارم که تمام دوستان
آقايان با ضرب نظارت استصوابی به مجلس رفتند برخی از همينها رای نياوردند. اقليت
هم در ايران افراد مشخصی هستند، ما در داخل کشور از محافظهکاران و در خارج از
کشور از منافقين و سلطنت طلبان اقليتتر نداريم. اين جماعت مجبور میشوند به
بيگانه پناه ببرند.
عبدی، دربارهی علل شرکت نکردن مجمع روحانيون مبارز
در کنگره جبهه دوم خرداد به خبرنگار ايسنا، گفت: افراد مجمع روحانيون مبارز خوب
میفهمند، بر خلاف رقبايشان که توجه نمیکنند. آقای کروبی زرنگتر از اين حرفهاست
که بيش از اين روحانيون مبارز را به عرصهای وارد کند که قبلا ديگران آن را تجربه
کردهاند. اگر روحانيت میخواهد از يک طرف محترم مردم باشد و از يک طرف هم وارد
سياست شود و الزامات آن را نپذيرد معلوم است که نتيجه چه میشود.
وی، ادامه داد: جبهه دوم خرداد يعنی جبهه ملت، هر
کسی با آن است قبولش میکنند و پيروز است و هر کس با آن نباشد آخر و عاقبت خود را
تباه کرده است. بنابراين بودن يا نبودن در اين جبهه ربطی به حضور يا عدم حضور در
کنگره آن ندارد .
اين عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت ايران اسلامی، در
پاسخ به اين سوال که چرا با وجود داشتن امکانات فراوان، ايران کشوری جهان سومی و
توسعه نايافته باقی مانده است، گفت: در ايران اين مساله به دليل فقدان حاکميت
قانون است. فقدان حاکميت قانون هم ناشی از ساخت اقتدارگرای قدرت است که هيچ چيز
مستقلی در برابرش باقی نمانده و همه وابسته به قدرت شدند، تا زمانی که اين مشکل حل
نشود اين مسائل حل نخواهد شد و توسعه سياسی يعنی حل اين مشکل. البته شرايط بعد از
انقلاب با قبل از انقلاب در بهبود اين قضيه قابل قياس نيست.
وی درباره وضعيت ساختار امنيتی کشور ، ابراز عقيده
کرد: وقتی شما بحث عدم حاکميت قانون را میگوييد، معنايش روشن است. شما حکم نهضت
آزادی را چاپ کنيد، ببينيد دستگاه اطلاعاتی موازی که درست شده کار را به کجا
رسانده، که يک عده پيرمرد را به خاطر اطلاعيهای که ۲۰ سال پيش دادهاند ماهها
زندانی کنند. آيا اين انسانيت است؟، عاقبت دستگاه اطلاعاتی - امنيتی موازی همين
است و در نهايت جامعه را به فلاکت و بدبختی میکشاند. اگر کسی از آسمان، ايران را
بنگرد نوعی بازی بسيار سخيف سياسی را مشاهده میکند. اصلا تعجب میکند که در اين
کشور چگونه اين انسانها در سطح پايين و سخيف اعمال قدرت میکنند. فقط دعا کنيد که
انشاءالله خدا هدايتشان کند. کسی که خدا هدايتش نکند من و شما نمیتوانيم برايش
کاری انجام دهيم اميدواريم که در نهايت هم کشور راه برون رفتی پيدا کرده و در بند
اينها باقی نماند، اما چون اينها را خدا هدايت نکرده است از دست بشر کاری بر
نمیآيد.
عبدی، در پيشبينی فضای سياسی آينده کشور، گفت: فضای
سياسی کشور را نمیتوان تا يک هفتهی ديگر را پيشبينی کرد، چه رسد به آينده، زيرا
اصلا مشخص نيست که اينها چه رفتاری انجام میدهند. هيچ برنامه و طرح مشخصی ندارند.
به نظر من کسانی که اين همه هياهو میکنند ، بدون ترديد اگر روزی در برابر يک قدرت
فائقه قرار گيرند به سرعت سر تعظيم فرود میآورند تنها بايد کوشش کرد تا راهی باز
شود و خداوند نوری بتاباند و اينها را از اين ضلالت و گمراهی نجات دهد. صبر مردم
هم نهايت ندارد و نمیتوان زمان تمام شدن صبر مردم را پيشبينی کرد.
عبدی، در پايان اظهار داشت: من اميدوارم اين گروهها
و افراد در اين دو لايحه عقلانيت را مد نظر قرار دهند. تمام مخالفتهايی که انجام
میدهند از باب استيصال است. اميدوارم آنها بفهمند که در دنيای امروز نمیشود بدون
اتکای به مردم، حکومت کرد. مشروعيت حکومت از آن مردم است. حتی اگر اين دو لايحه
تصويب هم نشود و خاتمی هم بماند مشکل اين سيستم حل نخواهد شد.
|