روزنامه کيهان:

طرح اجرايی براندازی در يک روزنامه دوم خردادی

بهروز خليق» عضو مرکزيت گروهک چريکهای فدايی خلق، «اکثريت» که در خارج کشور بسر می برد و در زمينه براندازی با گروههای ضدانقلاب در داخل و خارج کشور در حال تعامل و همفکری است، در روزنامه مردم سالاری هدف خود را براندازی و تبديل «جمهوری اسلامی» به «جمهوری دمکراتيک» خوانده و در اين باره به تبليغ اقدام عليه جمهوری اسلامی و صف آرايی گروه های سياسی برای اين پروژه پرداخته است.

 

 

عضو مرکزيت گروهک ضدانقلابی موسوم به «سازمان چريکهای فدايی خلق» (اکثريت) در روزنامه دوم خردادی «مردم سالاری» به تئوری سازی براندازی نظام جمهوری اسلامی پرداخت و ساختار تشکيلاتی اين عمليات را تشريح کرد!

«بهروز خليق» عضو مرکزيت گروهک چريکهای فدايی خلق، «اکثريت» که در خارج کشور بسر می برد و در زمينه براندازی با گروههای ضدانقلاب در داخل و خارج کشور در حال تعامل و همفکری است، در روزنامه مردم سالاری هدف خود را براندازی و تبديل «جمهوری اسلامی» به «جمهوری دمکراتيک» خوانده و در اين باره به تبليغ اقدام عليه جمهوری اسلامی و صف آرايی گروه های سياسی برای اين پروژه پرداخته است. . عضو گروهک برانداز چريک های فدايی خلق در روزنامه مردم سالاری با اشاره به بن بست رسيدن برخی اصلاح طلبان افراطی چنين می نويسد: گرايش راديکال جبهه دوم خرداد، خواهان دمکراتيزه کردن تمام بخش های ساختار سياسی جمهوری اسلامی است. (اصلاحات راديکال) گرايش راديکال به طور بالقوه ظرفيت آن را دارد که به ضرورت نفی ساختار سياسی فعلی برسد؛ همچنان که بخش هايی از آنها به چنين ضرورتی رسيده اند.

اين ضدانقلاب در ادامه به کارکرد سياسی لوايح تغيير قانون انتخابات و افزايش اختيارات رئيس جمهور می پردازد و می افزايد: اگر لوايح به سد شورای نگهبان برخورد کند که شواهد اين موضوع را نشان می دهد مساله رفراندوم و خروج از حاکميت در دستور کار قرار می گيرد و آن زمان ما شاهد فعال شدن شکافها در جبهه دوم خرداد خواهيم بود.

اين ضدانقلاب فراری به پروژه «فروپاشی اجتماعی» اشاره می کند و می افزايد: علی افشاری در نامه ای از زندان خواهان ارائه برنامه ديگری است، قطعنامه اردوی سالانه دفتر تحکيم وحدت از نزديک شدن به پايان گفتمان اصلاحات سخن می گويند و علوی تبار بر پيشبرد اصلاحات راديکال تاکيد دارد. ملی- مذهبی ها به زبان های مختلف ضرورت تحول راديکال را مطرح می سازند و...

عضو گروهگ ضدانقلابی چريکهای فدايی خلق می نويسد: مضمون تحول راديکال، گذر از ساختار سياسی فعلی به جمهوری دمکراتيک است و نيروهای جمهوريخواه و مردم سالار پيش برنده اين تحول هستند. اين نيروها در شاخه های متعدد، در داخل و خارج از کشور، در سازمان های سياسی و بيرون از آنها، در درون و بيرون از حاکميت، در محافل سياسی و روزنامه ها پراکنده اند.روزنامه مردم سالاری در ادامه ترسيم چگونگی براندازی نظام خواستار تشکيل جبهه واحدی می شود و تصريح می کند: اتحاد نيروهای جمهوريخواه و دمکرات برای پيشبرد تحول راديکال امری است ضروری. بدون چنين اتحادی شانس نيروی تحول طلب برای سمت دهی تحولات سياسی فوق نيست و نيروهای پراکنده قادر نخواهند شد نقش موثر ايفا نمايند. اتحاد نيروها می تواند در اشکال متنوع تامين شود.اين ضدانقلاب افزود: طی ۱۰سال گذشته حلقه های اتصالی به انحای مختلف به وجود آمده است. درعين حال همکاری هايی در بين چپ های راديکال از يکسو و درسوی ديگر بين چپ های دمکرات و نيروهای ملی و جمهوريخواه پديد آمده است.

عضو گروهک چريکهای فدايی در ادامه ازبرخورد نظام با جريانهای برانداز ابراز نگرانی کرده و يادآور می شود: مهمترين مسأله در تشکيل جبهه ارتباط، همکاری و اتحاد بين نيروهای داخل و خارج کشور است. جناح حاکم با حساسيت اين موضوع را دنبال می کند و هرآنجا که پيوندی می خواهد به وجود بيايد و با حلقه هايی به هم متصل گردد، اقدام به سرکوب و يا خرابکاری می کند. با اين وجود بايد دنبال راههای جديد برای ايجاد پيوندهای نزديک بود.(!)

اين ضدانقلاب فراری در پايان مقاله خود در روزنامه مردم سالاری خواستار فعال کردن جنبش های کارگران، زنان و... می شود و می نويسد: هم اکنون لازم است در جهت فراروياندن جنبش اصلاحات به جنبش تحول (راديکاليسم) گام برداشت.

گفتنی است در سال های اخير بروز جريان ليبراليسم و سکولاريسم تعديل شده اميد تغييرات در اپوزيسيون خارج نشين را دامن زده است. به طوری که جريانات الحادی و گروهک های مارکسيستی نيز از «تحولات فکری در بين بخشی از نيروهای اسلامی» به مثابه پديده ای مثبت که حرکت فرهنگ سازان مخالف نظام جمهوری اسلامی را تسريع می کند، ياد کرده است.در مطلبی به قلم «بهروز خليق» عضو مرکزيت «سازمان چريک های فدايی» (اکثريت) می خوانيم:

«... بازنگری در فقه اسلامی از نياز جامعه روبه رشد و توسعه برمی خيزد و پديده ای گذرا و موقتی نيست وتداوم اين تحولات تأثير ژرف بر جريان اسلامی در ايران خواهد داشت. به همين خاطر بايد مورد توجه نيروهای دموکرات قرار گيرد. نبايد نظاره گر يا سمپات اين کارزار فکری بود...»

(هفته نامه کار، ارگان گروهک فدائيان اکثريت، چاپ خارج کشور، سال ۷۱، شماره ۴۰)

او دراين نوشته تأکيد می کند: «درحالی که جدال حاد و سرنوشت سازی در جريان است، بايد در آن تأثير گذاشت.» (همان)

اين ضدانقلاب معتقد است که از يک سو بايد طرفداران فقه سنتی را تضعيف کرد و از سوی ديگر با طرفداران تغيير در شريعت اسلامی وارد تعامل فکری شد و اين را يک راهکار عملی برای هواداران خود محسوب می کند و می گويد: «... اين تغييرات برای آن دسته از نيروهای اپوزيسيون که مشی مبارزه برای دمکراسی را تعقيب می کنند، دارای اهميت است. چرا که در راستای تضعيف و حذف ولايت فقيه، جدايی دين از سياست در سيستم اداره کشور و تأمين آزادی های سياسی است...» (همان)

احتمال می رود برخی عناصر افراطی جناح دوم خرداد به دليل مخالفت روزنامه مردم سالاری و مديرمسئول آن با انحصارطلبی های حزب مشارکت، پوست خربزه زير پای اين روزنامه گذاشته باشند تا به اين وسيله انتقام خود را بگيرند.