شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۱ - ۸ مارس ۲۰۰۳

با آرزوی جهانی بدون تبعيض و بی نياز از روز مبارزه عليه تبعيض،

روزجهانی زن ،

 برای تمام زنان جهان خجسته باد!

مبارزه با تبعيض عليه زنان فقط مبارزه زنان عليه سلطه طلبی مردان نيست. اين مبارزه جدا از مقابله آشکار با اشکال خشن اعمال آن مثل مورد حکومت اسلامی، مبارزه با يک بيماری و طاعون واگير اجتماعی است که نسل به نسل توسط عادات و رسوم رايج در جوامع مختلف به نسل های بعدی منتقل شده است و با جان سختی تمام تداوم دارد. برای ريشه کن کردن تبعيض بايد اين عادات و فرهنگ آلوده به تبعيض را دگرگون ساخت

 

عصرنو

 

مساله تبعيض عليه زنان، واقعيت جان سخت وتلخ جامعه بشری است و بعد از ده ها سال مبارزه برای برچيدن آن، هنوز جزئی از نظام فکری و کارکرد روزمره در مناسبات اجتماعی ماست. بر آن ها که با توسل به به سنت و مذهب و غيره وجود اين تبعيض را واجب و ضروری می دانند، حرجی نيست. تبديل انسان به برده خانگی انسان ديگر به دليل فقط جنسيت آن توسط دايناسور هائی که هنوز در اعماق قرون وسطی سير می کنند،عجيب نيست، عجيب اين است که جوامعی نيز که چنين مراحلی از عقب ماندگی را پشت سر گذارده اند و ظاهرا برابری حقوق ميان انسان ها را فارغ از جنسيت آن ها را، به رسميت می شناسند، ولی در عمل هنوز از اين برابری خبری نيست و نابرابری در اشکال پوشيده تر و پيچيده تری در کار است.از اين رو نيز اگر در سال های پايانی قرن نوزدهم به ثبت رساندن يک روز به نام روز همبستگی زنان جهان در دفاع از حقوق شان يک پيشرفت بزرگ در اعاده حقوق برابر انسانی برای زنان محسوب می شد، امروز در آستانه قرن بيست و يکم ادامه جان سخت تبعيض عليه زنان در اشکال مختلف و با شدت و حدت متفاوت آن تقريبا در تمامی جوامع بشری مايه شرمندگی و سرافکندگی کل بشريت است.

حساب آن ها که تبعيض را به قانون زندگی تبديل می کنند، و رسما و علنا از آن دفاع می نمايند، روشن است. در مواجهه با اين قبيل پديده ها که کم هم نيستند، تکليف روشن است. اما آن جا که ديگر تبعيض قانون نيست، لغو هم شده است، ليکن در اشکال پوشيده تر هم چنان اعمال می گردد و با توسل به توجيهات ظاهرا مدرن ادامه داده می شود، مساله تبعيض پچيده تر است. اين پيچيدگی نيز راز ادامه نابرابری زنان با مردان را در تمامی عرصه ها از عدم برخورداری از امکانات پيشرفت اجتماعی تا محروميت زنان از فرصت های برابر رشد اجتماعی را برملا می سازد.

زنان در جامعه ما از سوئی با رويه خشن نابرابری در هيات قوانين مبتنی بر تبعيض رسمی حکومت اسلامی مواجه اند. از اين رو در مصاف با خشونت آشکار دولتی عليه نيمی از جامعه درگيرند، از طرف ديگر با فضای بسته و سنت زده در خانواده درگيرند که اگر هم در بهترين حالت با قوانين حکومتی در تبعيض رسمی عليه زنان همآوائی نشان ندهد، در کردار خود به نحو ديگری همان قواعد خشن را به مثابه عادت عمومی و يا سنت پدری بازتوليد می کند.

مبارزه با تبعيض عليه زنان فقط مبارزه زنان عليه سلطه طلبی مردان نيست. اين مبارزه جدا از مقابله آشکار با اشکال خشن اعمال آن مثل مورد حکومت اسلامی، مبارزه با يک بيماری و طاعون واگير اجتماعی است که نسل به نسل توسط عادات و رسوم رايج در جوامع مختلف به نسل های بعدی منتقل شده است و با جان سختی تمام تداوم دارد. برای ريشه کن کردن تبعيض بايد اين عادات و فرهنگ آلوده به تبعيض را دگرگون ساخت. از همين رو نيز، تا زمانی که زن بودن مساوی از دست دادن حقوق انسانی است، روز جهانی زن از اهيت اوليه خود برخوردار است، اما مبازره برای برچيدن بساط تبعيض جنسی فقط به اين روز خلاصه نمی شود و در همه لحظات زندگی و تا رسيدن به جهانی بدون تبعيض جاری است.