خبرنامه کومه له:
بازخوانی نامه ی نمايندگان
فراکسيون کرد مجلس به خامنه ای
در رابطه با اعدام زندانيان
سياسی کرد
سايت انترنتی " رويداد" متن کامل نامه ی
نمايندگان کرد مجلس را در روز شنبه, ۱۲ بهمن ماه جاری, انتشار داده است. فراکسيون
نمايندگان کرد مجلس در نامه ای به خامنه ای خواستار توقف احکام زندانيان سياسی در
کردستان شده اند.
نامه ی فراکسيون نمانيدگان کرد مجلس اين گونه آغاز
می شود:
" احتراما به استحضار می رساند طی ماه های
اخير در زندان های شهرهای مختلف کردستان شاهد اعدام کسانی هستيم که به اتهام های
سياسی سال های قبل دست گير شده و حبس های چند ساله را پشت سر گذاشته اند."
فراکسيون نمايندگان کرد مجلس طی سال های اخير,
نامه های متعددی به خامنه ای نوشته اند و هرازگاهی درباره مسايل و رويدادهای معينی
و معمولا کم اهميت واکنش نشان داده اند. تعدادی از اين نمايندگان با راديوهای
خارجی مصاحبه ترتيب می هند و حتی با چهره ها و رهبران شناخته شده ی اپوزيسيون کرد
در ميزگردهايی که از سوی اين راديوها ترتيب داده می شود, شرکت جسته و به بحث و
درباره ی مسايل کردستان پرداخته اند.
اما می توان گفت که اين نخستين بار است که اين
فراکسيون اين گونه صريح خواستار توقف اعدام زندانيان سياسی در کردستان می شود. اين
نخستين بار است که اين گونه صريح در رابطه با رويدادهای مهمی در جنبش خلق کرد
واکنش نشان می دهند. واقعيت را بازتاب می دهند, سکوت رسانه ها را می شکنند و خطاب
به بالاترين مقام جمهوری اسلامی ازمساله ی اعدام زندانيان سياسی سخن می گويند و
خواستار توقف آن ها شده اند.
به نامه برگرديم"
"همان طور که در اسفندماه سال ۱۳۸۰ نيز به
استحضار رسيد اين گونه مجازات ها در شرايط فعلی جز تحريک افکار عمومی و زمينه سازی
برای سوء استفاده ی دشمن سودی برای نظام ندارد."( تاکيد از ماست)
" شرايط فعلی" مورد اشاره می تواند
وضعيت سياسی و خيزشی باشد که مردم کردستان پس از دو دهه سرکوب خونين, لشکرکشی های
گسترده ی نظامی, اعدام های جمعی, تبعيد و آوارگی و ... مجددا علم کرده اند, فضای
ترس و شکست را از بين برده اند و می رود که بار ديگر جنبش انقلابی و حق طلبانه ی
خود را در ابعادی ميليونی و سراسری در کردستان برپا دارند. " شرايط
فعلی" اعتراف به اين حقيقيت است که اين اعدام ها ديگر نمی تواند توده های
مردم, مبارزين خلق کرد و فعالين سياسی را بازدارد و به کنج منازل بکشاند. "
تحريک افکار عمومی" ترجمان اين واقعيت است که مردم کردستان ديگر تحمل جنايايت
و سرکوب جمهوری اسلامی را ندارند. اين اعدام ها ديگر نمی تواند فضای ترس را حاکم
کند بلکه "تحريک" خواهند شد. " زمينه سازی برای سوءاستفاده های
دشمن" اشاره ی نه چندان صريحی بر اين واقعيت است که اين اعدام ها زمينه ساز
اعتراضات گسترده در کردستان خواهد بود. طی ماه های گذشته اعدام شماری از فعالين
سياسی و در زير اعدام نگه داشتن چند نفر ديگر, زمينه ساز اعتراضات و واکنش های
گسترده ی داخلی در کردستان و در ميان اپوزيسيون کرد و سازمان ها و احزاب سياسی چپ
و راست ايرانی و هم چنين نهادها و مجامع حقوق بشر در سطح بين المللی بوده است.در
واکنش به صدور حکم اعدام برای چند تن از زندانيان سياسی نامه های متعددی از سوی
نهادها و مراجع و شخصيت های گوناگون در کشورهای مختلف به جمهوری اسلامی ايران
ارسال شده است.
نامه ی فراکسيون نمايندگان کرد مجلس به خامنه ای
صريح تر درباره ی عواقب و عوارض احکام اعدام در شهرهای کردستان هشدار می دهد:
"... جا دارد رهبر معظم دستور فرمايند هم به
دلايل رافت و عطوفت اسلامی و هم به خاطر مصالح جمهوری اسلامی ايران دادگاه های
انقلاب مستقر در شهرهای کردستان با دورانديشی بيش تری نسبت به صدور اين گونه احکام
اقدام نمايند. لازم به ذکر است که در سال جاری عده ای اعدام شدند و اخيرا حکم
اعدام افراد ديگری در زندان های مناطق کردنشين صادر گرديده است." (تاکيد از
ماست)
" رافت و عطوفت اسلامی" در اين جا به
نظر می رسد يک تعارف خشک با " رهبری" است که در ايران اسلامی امروز به
يک روال عادی تبديل شده است. اگر " رافت و عطوفت اسلامی" محلی از اعراب
داشت سال ها قبل می بايست اثری از خود به جای می گذشت. سلاخی بی رحمانه ی مخالفان
سياسی در جمهوری اسلامی چيزی نيست که امروز نياز به اثبات آن باشد. هنگامی که
درروزهای اول لشکرکشی رژيم به کردستان دسته دسته مردم و جوانان کردستان بدون هيچ
دليلی اعدام می شدند و اعدام های دسته جمعی در شهرهای کردستان سريعآ اجرا گرديد,
" رافت و عطوفت اسلامی" چرا عمل نمی کرد.
اما اشاره به اين که " بهه خاطر مصالح جمهوری
اسلامی ايران" دادگاه های انقلاب مستققر در شهرهای کردستان با دورانديشی بيش
تری به صدور اين گونه احکام اقدام نمايند", برای چيست؟ " مصالح جمهوری
اسلامی کدام است که اينک با صدور احکام اعدام به مخاطربه می افتد؟ چه اوضاعی
دگرگون شده که اينک اعدام و صدور احکام می تواند" مصالح جمهوری اسلامی"
را به خطر بيندازد. اعدام های دسته جمعی مخالفين سياسی, اعدام های کورکورانه ی حتی
شمار وسيعی از نوجوانان, اعدام زنان حامله, اعدام زنان و مردان مسن, اعدام بسياری
که کوچک ترين تخلفی از آنن سرنداده بود, برای بنياد گذاشتن سنگ بنای اين رژيم
جنايت پيشه لازم و ضروری بود, اوايل, " مصالح جمهوری اسلامی" اعدام هر
روزه ده ها و صدها مخالف بود. اوايل برای ايجاد جو رعب و وحشت اعلام صريح شمار
اعداميان و نام هايشان لازم بود. لازم بود که همه گان از توحش و خشونت و جنايات
درون زندان ها و شکنجه گاه ها مطلع شوند." مصالح جمهوری اسلامی" اجازه
مخفی نگه داشتن اعدام ها, ترورها, زنده به گورها و غيره را نءی داد, پايه های اين
رژيم اين گونه بنا نهاده شد. " مصالح جمهوری اسلامی" اين گونه حراست و
پاسداری می شد.
اما اين که " مصالح جمهوری اسلامی, دورانديشی
بيش تری را می طلبد" اعتراف به دوران جديدی است, جمهوری اسلامی توان سرکوب را
از دست داده است. سرکوب و اعدام بيش تر ديگر " مصالح" نظام را حفظ نمی
کند. مردم و مبارزين ديگر با اعدام و صدور احکام اعدام عقب نشينی نمی کنند. طی چند
سال گذشته در کردستان زمزمه های نه چندان پنهانی از سوی مردم برای خيزش مجدد و
فوران کينه و نفرت و زخم هايی که بر دل هايشان نشسته, آغاز شده است. هشدار
فراکسيون نمايندگان کرد مجلس کاملا به جاست و نشان می دهد که تا چه اندازه صدای
جنبش حق طلبی و زمزمه های دور جديدی از مبارزات توده ای به گوش آنان نيز رسيده
است. بنابراين هشدار فراکسيون نمايندگان کرد مجلس به موقع و منطبق با شرايط کنونی
کردستان است. مردم کردستان سرکوب شدند, دوران پر از ترس و وحشت را از سر گذراندند,
جنبش مسلحانه شان محدود و محدود تر گشت و خيزش توده های گسترده و حضور ميليونی
مردم جای خود را به دوران سکوت و انتظار داد. اما مردم کردستان هيچ گاه تسليم
نشدند. هيچ گاه حاکميت اين رژيم را نپذيرفتند و جمهوری اسلامی در کردستان کماکان
اشغال گر و بيگانه باقی ماند. اين دوران بالاخره به سر آمد. سال هاست که شاهد آنيم
مردم کردستان خود را برای دور جديدی از جنبش های توده ای آماده می کنند. اين
آمادگی نمی تواند از چشم و نگاه فراکسيون نمايندگان کرد دور و مخفی مانده باشد.
هشدار به رهبری و يادآوری مصالح جمهوری اسلامی در حقيقت بازتابی است از وضعيت
سياسی کردستان و احتمالات خيزش مجدد جنبش انقلابی کردستان.
به آخرن بند نامه ی فراکسيون نمايندگان کرد نيز
نظری بيندازيم:
" فراکسيون نمايندگان کرد در مجلس شورای
اسلامی با حسن نيت کامل و با اطلاع از انعکاس مجازات اعدام در افکار عمومی و به
ويژه در مناطق کردنشين و با توجه به وضع بسيار حساس منطقه از حضرت عالی درخواست می
نمايد, دستور فرمايند احکام اعدام در مورد زندانيان سياسی در کردستان متوقف
گردد." (تاکيد از ماست)
در اين جا فراکسيون هم حسن نيت خود را به مقام
رهبری تکرار کرده اند و هم تذکر داده اند که از انعکاس مجازات اعدام در افکار
عمومی و به ويژه در کردستان, اطلاع دارند. در اين جا پرداختن ه تکرار حسن نيت
نمايندگان به رهبری, مورد اشاره نيست, بهرحال وظيفه شان را پيش برده اند, اما اين
که نشان بدهند که از انعکاس مجازات اعدام در افکار عمومی و به ويژه در کردستان
اطلاع دارند, با زبان بی زبانی می خواهند " رهبر انقلاب" را متوجه وضعيت
وخيم جمهوری اسلامی به ويژه در کردستان کنند. در اين جا نمايندگان کرد, نشان داده
اند که وضعيت کردستان از چه قرار است و جمهوری اسلامی با تنگناها و معضلاتی روبرو
است که اعدام ديگر نه فقط ساکت کننده وخفه کننده نيست بلکه عاملی است برای شوراندن
و برای اعتراضات گسترده تر. اين نمايندگان می خواهند " رهبر" را هوشيار
سازند. آن دوران گذشت که جمهوری اسلامی بی محابا و بی باکانه و با اقتدار اعدام می
کرد, صحنه هايش را به جهانيان نشان می داد, برای مجامع بين المللی شانه بالا می
انداخت و قصاوت و بی رحمی و شقاوت و توحش را به نمايش می گذاشت.
تاکيد نمايندگان کرد مجلس بر کردستان در اين هشدار
نيز به جاست. جنبش حق طلبانه ی مرم کردستان سال هاست وارد دوران نوينی گشته است.
برای همه گان ديگر محرز است که جمهوری اسلامی در کردستان آينده ای ندارد. اين رژيم
هر اندازه توانست سرکوب نمود و کردستان را به پادگان و زندان بزرگی تبديل کرد,
بالاخره در برابر واقعيات جان سخت, در مقابل اراده ی مردم می رود که دچار مخمصه و
گرفتاری آيد.
اشاره ی فراکسيون نمايندگان کرد مجلس در بند آخر
نامه ی خود به " وضع بسيار حساس منطقه" نيز نمی تواند بی معنا تلقی
گردد. "وضع بسيار حساس منطقه" می تواند اشاره بر اين واقعيت باشد که با
توجه به تحولات سال های اخير و به ويژه تحولاتی که در شرف وقوع است, مساله ی کرد
در منطقه و طرح آن در سطح جها نی, هيچ گاه چون دوران کنونی دارای زمينه ی مساعدی
نبوده است. سال هاست که کردستان عراق از سوی حکومت منطقه ای کردستان اداره می شود
که نوعی از فدراليسم را برپا داشته اند. تاثيرات اين وضعيت بر کردستان پوشيده نيست
و تحولاتی که در شرف وقوع است به هيچ عنوان برای جمهوری اسلامی خوشايند نيست. نه
فقط فراکسيون نمايندگان کرد مجلس اين واقعيت را متوجه شده اند که جمهوری اسلامی با
دست پاچگی نه چندان پوشيده نظاره گر اوضاع شده است. اگر جز اين است, رابطه ی صدور
احکام در شهرهای مختلف کردستان" با وضع حساس منطقه" در چيست؟
اقدام فراکسيون نمايندگان کرد مجلس در اعتراض و
انتقاد به احکام اعدام صادره از سوی دادگاه های شهرهای کردستان و هشدار به خامنه
ای, اقدامی مثبت است که اگر چه مهر و نشان شرايط و اوضاع کنونی را با خود دارد, در
دوری جستن فراکسيون نمايندگان کرد از رژيم و هم راهی و هم آوازی با مردم کردستان
بی تاثير نخواهد بود.
بايد گفت که نامه ی فراکسيون نمايندگان مجلس
بازتابی است از واقعيات کنونی کردستان و مبارزات آن. اين جنبش حق طلبانه ملتی تحت
ستم و آرزوها و مطالبات عادلانه ی آنان است که خود را تحميل می کند و ارگان های
رژيم را ناچار می کند که واکنش نشان دهند و بيش از اين نتوانند سکوت را پيشه کنند.
هشداری که در اين نامه خطاب به بالاترين مقام جمهوری اسلامی صادر شده پرمعناست.
اعدام و سرکوب ديگر راه نجات جمهوری اسلامی نيست. مردم و جنبش حق طلبانه شان ديگر
با سرکوب به عقب رانده نمی شود. شمارش معکوس برای جمهوری اسلامی آغاز شده است.
در اين نامه نه تلاش برای نشان دادن فريب و خود را
هم سو نشان دادن چند نماينده, بلکه برجسته کردن اين واقعيت که فشار جنبش
مردم,مطالبات حق طلبانه شان و دو دهه مبارزات عادلانه و خونين بالاخره خود را
تحميل کرده است.
اين صدا و قدرت جنبش مرم کردستان است که از جايگاه
فراکسيون کرد خطاب به نفر نخست جمهوری اسلامی صادر می شود. خلق کرد و مبازرين صفوف
جنبش انقلابی کردستان بايد بر خود ببالند که بالاخره پس از دو دهه مقاومت و
پايداری, در صفوف حاکميت, مدافعان و کارگزاران آن شکاف ايجاد کرده است.
اگر اين فشار جنبش مردم نيست و اگر آينده ی روشنی
برای چنين جنبشی متصور نيست, چه تفاوتی ميان اعدام و جنايات سال های قبل تر در
کردستان و در حال حاضر وجود دارد؟ چرا لشکرکشی رژيم به کردستان, چرا اعدام های
دسته جمعی, چرا ترور و ربودن و زنده به گور کردن, چرا تبديل کردستان به يک پادگان
بزرگ و چراهای ديگر, هيچ گاه موجبات و زمينه های نوشتن چنين نامه هايی را فراهم
نساخت. حتی در درون حاکميت رژيم هارترين جناح و دارودسته خط و نشان می کشيدند و
شرايط باقی ماند در قدرت و مراکز و ارگان های رژيم همين دشمنی هيستريک با مردم و جنبش
کردستان بود.
دو دهه مقاومت, مبارزه,. جنگ مسلحانه در زندان ها
و ايستادن و پافشاری بر مطالبات خود لازم بود که بالاخره سر جمهوری اسلامی در
کردستان به سنگ بخورد. نامه ی فراکسيون نمايندگان کرد, معلق نگه داشتن اعدام ها,
تظاهر دادگاه های انقلاب به پروسه ی قانونی اعدام ها وتعيين وکيل برای "
محکومين" همه و همه بر اين واقعيت دلالت دارند که نه فقط جمهوری اسلامی
همانند سابق قادر به پيش بردن حاکميت خودش است و نه مردم کردستان ديگر تحت چنين
حاکميتی حاضر به زندگی هستند. نامه ی فراکسيون نمايندگان کرد بازتاب اين حقايق است.
در پيش گرفتن راه هم سويی و هم آوازی با مردم و
جنبش خلق کرد برای نمايندگان کرد تنها آينده شرافتمند ای است که در پيشاپيش آنان
قرار گرفته است. پروسه ی دوری از حاکميت و نزديگی با مردم و جنبش رهايی بخش آنن
بايد سريع تر و سريح تر ادامه ياد. فراکسيون نمايندگان کرد و تک تک آنان آزادند که
چه راهی را بالاخره انتخاب خواهند کرد و بر اين اساس است که مردم کردستان و جنبش
ازادی بخش آنان, پاسخ شايسته ی خود را به آنان خواهد داد.
|