گزارش خبری غير معمول
شايد بخشی از پاسخ به اين
سئوال:
زنان
ايران چه می خواهند؟
گزارش از آينا
يعقوبی
سايت زنان
ايران
http://www.womeniniran.com/news/81-news/10-81-n/07-10-81/1-7-10.htm
چهارم دی ماه، زنانی که در استانهای مختلف کشورمان
، مسئوليت امور زنان را به عهده دارند ، برای شرکت در همايش "مشارکت زنان در
شوراها " به تهران آمده بودند . اين زنان يا مشاوران فرمانداران استانها در
امور زنان بودند و يا دبيران کميسيونهای زنان شهرستانها . زنانی با فرهنگهای
گوناگون و کوله باری از دردها و سختيهايی که زنان ديارشان هر روز با آنها دست به
گريبانند .زنانی که مسئول هستند ، مشکلات را می بينند، اما در اکثر موارد نمی
توانند کاری کنند ، چرا که مقامشان بيش از آنکه اجرايی باشد تشريفاتی است . پر
کردن فضايی است که جای خاليش به طرز عجيبی آزار دهنده است . زنانی با امکاناتی از
هيچ . ديدنشان به گونه ای غريب مرا به ياد اين شعر "فروغ " می انداخت
که:
به من چه داديد ای واژه های ساده فريب ؟
و ای رياضت اندامها و خواهش ها
اگر گلی به گيسوی خود ميزدم
از اين تقلب ، از اين تاج کاغذين ، که بر فراز سرم
بو گرفته است
فريبنده تر نبود ؟
در حاشيه همايش با تعدادی از اين زنان درباره
مشکلات استان و شهرستانشان صحبت کردم . مشکلات مختلف و گاهی عجيب و شليد ناملموس
برای ما زنان تهرانی. مشکلاتی که اين زنان را واداشته بود تا از هر فرصتی استفاده
کرده به خواهش، امکاناتی هر چند کوچک را از مسئولينی که در اين همايش حضور داشتند
مطالبه کنند . خانمی دائما خواهش می کرد تا برای مدرسه دخترانه شهرستانش يک دستگاه
ريسوگراف بگيرد ، زنی که با چند ين نامه التماس می کرد که خواسته هايش را به گوش
رييس جمهور برسانند و... سعی کرده ام هرچه گفته بودند را .بدون جمله های ربطی و
پارگراف بندی، نقل کنم. شايد بخشی از پاسخ به سئوالی باشد که اين روزها خيلی ها می
پرسند: زنان ايران چه می خواهند
خوزستان: فقط بايد خون ريخته شود
مير بک، مشاورامور زنان استان خوزستان:
با توجه به بافت متنوع قوميتی مشکلات مختلفی دارند
. در کل عقب نگه داشتگی زنان در طول تاريخ ، که همين امر دسترسی آنها به بهداشت ،
آموزش و آگاهی از حقوقشان را تحت الشعاع قرار داده . البته مسائلی مثل قتلهای
ناموسی هم هست
حسينی مقدم مشاور فرماندار دشت آزادگان:
قتلهای ناموسی بزرگترين مشکل ماست . متاسفانه مردم
ما اگر حتی فقط بشنوند که دخترشان با کسی آشنا شده . ديگر حتی فرصتی برای حرف زدن
هم به دختر نمی دهند چه برسد به دفاع از خود. سرش را می برند . هيچ گونه ديگری از
مرگ را قبول نمی کنند . فقط بايد خون ريخته شود . فکر می کنند که خون مايه پاک شدن
ننگشان می شود . هيچ کس شکايت نمی کند . همه مردم ديگر هم خانواده دختر را تشويق
می کنند . يعنی حتی اگر خود خانواده هم نخواهند ديگران مجبورشان می کنند .تنها کسی
که مخالفت می کند مسئولين هستند وگرنه از نظر مردم اين کار خيلی عادی است . در
اکثر موارد ماجرا همانجا تمام می شود . اما اگر پايشان هم به مراجع قضايی برسد به
عنوان صاحب دختر رضايت می دهند. در اطراف و ميان حاشيه نشينها و مخصوصا عرب تبارها
بيشتر است .البته سه ، چهار سالی است که با تلاشهای ما کمتر شده . اما در کل کاری
نمی شود کرد.
ايلام: خودسوزی زنان به يک جريان تبديل شده
مراد خانی، مشاور فرماندار شهرستان آبدانان:
بيشترين مشکلات ما همين خود سوزی هاست . که روز به
روز بيشتر می شود . ما چندين بار همايش گرفتيم با حضور استيد و کارشناسان و.....
کلاسها و جلسات آموزشی داشتيم اما هيچ نتيجه ای
نگرفتيم . هر روز آمار بيشتری از ديروز داريم . از علتهای مهم اين خود سوزيها
فرهنگ قدرتمند مرد سالاری حاکم بر انجاست . در کنار نبودن حتی کمترين امکانات
تفريحی برای زنان. البته ما مشکل بزرگ ازدواج های اجباری را هم دراستان داريم.
طاهری، مشاور فرماندار شهرستان دره شهر:
ما يکی از بيشترين آمارهای خود سوزی را در سطح
استان داريم . در ۸ ماه اول سال در همين شهرستان ما ۹۰ نفر خود سوزی کرده اند .
اين خود سوزيها به طور پراکنده وجود داشته ولی از بعد از جنگ به يک جريان تبديل شد
. از سال ۶۷ به بعد تقريبا .
سيستان و بلوچستان: مسئله هويت و شناسنامه
کشميری، مشاور امور زنان استان :
استان ما از نظر تمامی شاخصهای انسانی تقريبا
پايين ترين رتبه را دارد . پس زنها در تمام زمينه ها محروميت دارند . بزرگترين
مشکل زنان ما مسئله هويت و شناسنامه است. بسياری از دختران ما به ازدواج مردانی در
آمده اند و ميايند که فاقد شناسنامه هستند . تعدادی از اين مردان ايرانی هستند و
عده زيادی ار آنها افغانی . مثلا آنهايی که با مرد افغانی ازدواج گرده اند. حالا
که افاغنه مهاجرت می کنند . بدون خرجی ميمانند . کودکان اين زنان چون پدر افغانی
دارند با اينکه در بسياری موارد مادرشان شناسنامه دارد . افغانی محسوب شده از حقوق
عادی محرومند . کلا مسئله فقدان شناسنامه . زنان خود سرپرست. چون به دليل خشکسالی
مردان به کشورهای حاشيه خليج مهاجرت می کنند برای کار .
از ايشان درباره فروش دختران در اين استان سئوال
کردم که تاکيد کردند ، حتما در مصاحبه قيد شود که من پرسيدم ايشان خودشان نگفتند .
و ايشان پاسخ دادند که: فروش دختران به آن معنی با توجه به تعصبهای شديد مردانه
استان نداريم . اما اگر مردی متمکن باشد حتی اگر پير بود يا هر مشکلی داشت دختر کم
سن و سال خود را به او می دهند . يکی از بزرگترين مشکلات ما در استان هم مسئله چند
همسری است .
با خانم کشميری در اين باره صحبت می کرديم که با
اعتراض يکی از خانمها مصاحبه نيمه کاره باقی ماند . آنهم درباره استانی که شايد
بيشترين مشکلات را در راستای مسائل زنان دارد.
خراسان: زن به عنوان يک برده که قابل عرضه است
رياحی، مشاور امور زنان استان:
ما در استانمان به علت پهناوری و شرايط اقليمی
متفاوت با ديدگاههای مختلف فرهنگی مواجه هستيم . مناطق عشايرنشين با مناطق روستايی
و مناطق شهری بسيار متفاوتند . اما در کل يک سری مشکلات مشترک داريم که من به آنها
"اپيدمی اجتماعی " می گويم . مسائلی مثل فروش دختران . به خصوص در
مناطق روستايی . به دلايل مختلف مثل فقر مادی ، به حساب نياوردن زن به عنوان يک
انسان ،بلکه به عنوان يک برده که قابل عرضه است . ازدواج افاغنه و مسئله
مهاجرتشان . زنان چون درامد و حمايتی ندارند مجبورند که با همسرانشان به افغانستان
بروند . طبق قانون افغانستان اگر شوهر بميرد ، زن تحت قيموميت پدرشوهر در می آيد .
طلق مطلق نمی شود . اين زنها اسيبهای فراوانی می بينند . حتی توسط پدر شوهر و
ديگران آزار جنسی می شوند. يکی ديگر ازمشکلات استان در منطقه " رازوجرگلان
" است . در اين بخش به طور فزاينده ای دختران بسيار جوان به عقد مردان پير در
می آيند. البته بخشدار فعاليت فرهنگی زيادی کرده .با دو طيف شيعه و سنی البته
بيشتر اهل تسنن صحبت شده . که کانونهای فرهنگی برای زنان تشکيل دهند. البته آنها
می گويند در اين کانونها چيزی به زنان آموزش بدهند که به درد منزل بخورد.
رحمتی، دبير کميته زنان شهرستان چناران :
چند همسری. نبودن فرهنگ فعاليت زنان. مردسالاری به
شکل شديد زورگويی مردان به زنان . تبعيض شديد عليه زنان در همه موارد .
اردبيل: اصلا برايشان مهم نيست
سيادتی، دبير کميته زنان شهرستان خلخال:
مردسالاری بسيار شديد و با قدرت که باعث شده که
زنان هيچ جراتی برای نشان دادن قدرتها و استعدادهايشان ندارند . زنان به هيچ وجه
به خود باوری نرسيده اند . بيشتر مسئولين ما مرد هستند و هيچ درکی از مسائل زنان
ندارند و اصلا برايشان مهم هم نيست .
همدان: تنها وظيفه زنانشان زاييدن و انجام کارهای
خانه
است
سهرابی دبير کميته زنان شهرستان کبودر آهنگ:
عمده ترين مشکل ما اعتياد مردان است و اينکه هيچ
منبع درآمدی برای خانواده معتادين وجود ندارد .
نجاتی، دبير کميته زنان شهرستان رزن :
از بين بردن حقوق زنان به وسيله مردان . فرقی
ندارد خانه دار يا کارمند . بيسواد يا تحصيلکرده . مردان فکر می کنند که تنها
وظيفه زنانشان زاييدن و انجام کارهای خانه است . و هيچ حق ديگری ندارند .
مرکزی:
فرجی، مشاور امور زنان استان:
مشکل فقر اطلاعاتی . مشکل وجود بيش از ۱۰ درصد از
خانواده هايی که سر پرست زن دارند . و هيچ حمايتی نمی شوند . مشکل عدم دسترسی زنان
به فرصتهای شغلی مناسب . و عدم امکان ارتقا جايگاه شغلی .
آذربايجان غربی: ازدواجهای صيغه ای
..... مشاور امور زنان استان:
بزرکترين مشکل ما ازدواجهای ثبت نشده است .
ازدواجهای صيغه ای ،که خود خانواذه اقدام به انجامشان می کنند ودر هيچ جايی ثبت
نميشود . مخصوصا در جنوب استان مناطق کردنشين . سطح سواد زنان نسبت به مردان بسيار
پايينتر است . زنان در مديريتها مشارکت نمی کنند .
اصفهان: بدون پاسخ
ذبيحی، دبير کميته زنان شهرستان اردستان:
نبود امکانات تفريحی و فرهنگی . حتی از داشتن يک
سينما محروم هستيم . نبود کار با توجه به قشر زنان تحصيلکرده شهرستان که بسيار
بيشتر از مردان هستند . چون ما دو دانشگاه آزاد و پيام نور داريم . زنان تحصيل می
کنند . تا حدودی به حقوقشان آشنا می شوند . فعاليت اجتماعی مطالبه می کنند . ولی
هيچ پاسخی برای آنها نداريم .
مير احزنی، دبير کميته زنان شهرستان خوانسار:
نبود شغل برای همه. بيکاری باعث فقر شده که مشکلات
فراوانی در اين راستا داريم . يک سد چندين سال است که مسئولين در حال ساختنش هستند
. اما وضعيت بلاتکليف دارد . اگر سد ساخته شود . شغل ايجاد می شود .همه مشکلات ما
هم حل می شود . تو را به خدا بگوييد رسيدگی کنند .
يزد: مساله قدرت ومرد بودن
موسوی، مشاور فرماندار ميبد:
کمبود امکانات تفريحی و فرهنگی . نبودن حتی يک
مسئول زن در شهر . شايسته سالاری اصلا رعايت نمی شود . مسئله قدرت مطرح است و مرد
بودن
مازندران: در آمار ناديده گرفته می شوند
شانه چی، مشاور امور زنان استان :
بيکاری زنان . در سطح کلان جامعه ميزان مشارکت
زنان منوط به حضورشان است . از آنجا که زنان مازندرانی در بخش کشاورزی بيشترين
حضور را دارند . در اطلاعات آماری ناديده گرفته می شوند . مشکلات زنان سرپرست
خانواده . زنان اسيب پذير . زنان در آستانه طلاق . حتی خود دبيران کميته های
بانوان مشکلات استخدام پرسنل دارند .
کرمان: بيکاری
کارگر، دبير کميته زنان شهرستان سرند :
بيکاری . فقر . عدم آشنايی زنان با حقوقشان . نبود
آموزش کافی .
گيلان: نداشتن جايگاه خاص برای فعاليت
نظری، دبير کميته زنان شهرستان فومن:
در انتخابات شوراها دومين استانی که بيشترين زنان
شرکت کننده را داشته ما بوديم . مشکلات عمده ما نداشتن کانون و جايگاههای مخصوص
فعاليت برای زنان است . نبودن مراکز آموزشی و دانشگاه در خيلی از شهرستانها . عدم
استفاده از زنان در پستهای مديريتی .
گلستان: تعصبات قومی
قاسمی، دبير کميته زنان شهرستان راميان
مردم ما بيشتر در زمينه کشاورزی و دامداری
مشغولند. و زياد توجيه نشده اند به امر مشارکت زنان در اجتماع. در روستاها هم به
دليل تعصبات قومی اجازه مشارکت اجتماعی به زنان نمی دهند .
زنجان: نبودن امکانات تفريحی و ورزشی
عزيزی، مشاور امور زنان استان:
مشکلات ما نبودن امکانات تفريحی . فرهنگی و آموزشی
است . و فرهنگ مردسالارانه که باعث شده زنان از همين امکانات کم موجود هم استفاده
نکنند . البته در خيلی از شهرستانهای استان اصلا امکاناتی نيست تا کسی استفاده کند
فرصت کوتاه بود و نتوانستم با تعداد بيشتری صحبت
کنم . هر چند استانهايی که شايد مشکلات بيشتری هم داشته باشند . در اين گزارش حضور
ندارند . اما فکر می کنم در همين ابعاد هم تلنگری باشد برای کسانی که برای زنان
برنامه ريزی می کنند . و يا تحت عنوان فعاليت برای زنان کار می کنند .شايد بهتر
باشد که حداقل امسال که به گفته مشاور رييس جمهور در امور زنان بودجه زنان افزايش
يافته است . از منظری ديگر به زنان نگريست . منظری خالصانه تر .
گزارش از آينا يعقوبی
با تشکر از " مريم چاربالش " به خاطر
کمکهای صميمانه اش در تهيه اين گزارش
|