مراسم بزرگداشت فروغ فرخزاد
در دانشکده فنی دانشگاه تهران
برگزار شد
محمود دولتآبادی: شعر فروغ، به
آنچه ما عناصر داستانی میناميم، بسيار نزديک است.
سيمين بهبهانی : بیگمان
فروغ، شاعری است که در ادبيات ايران و بل در عرصهی فرهنگ جهان، هميشه خواهد
درخشيد.
محمود دولتآبادی داستان نويس که عصر روز گذشته در
مراسم بزرگداشت فروغ فرخزاد شاعر معاصر در دانشکدهی فنی دانشگاه تهران سخن
میگفت، در ادامه افزود: من از شعر فروغ چند نکته دريافتم؛ اول اينکه شعر فروغ به
آنچه ما عناصر داستانی میناميم، بسيار نزديک است و اين، ويژگیيی است که در همهی
شاعران ما نيست. يعنی خاصيت داستانی در شعر فروغ، زياد است و فکر میکنم او
میتوانست يک داستان نويس هم باشد؛ اگر چه حوصله و طاقتی که کار داستان میخواهد،
کمتر از او سراغ دارم.
خالق کليدر همچنين يادآور شد: نکتهی ديگر در شعر
فروغ، کلمات، واژگان و عبارات مستقيم است که مرا شخصا به زندگی و موضوعی که مورد
نظر اوست، مربوط میکند و کاملا هم بیواسطه؛ چون سخن فروغ، نخست از خود زندگی
برمیخيزد.
اين داستان نويس معاصر تصريح کرد: يک توصيهی
پدرانه و پيرانهسر دارم و آن اينکه انتظار دارم دانشجويان ما فقط به نويسندگان و
شاعران توجه نشان ندهند؛ بلکه کمی هم توجه که بايسته و شايسته است، به محققان و به
کسانی که در تاريخ معاصر کشورمان پژوهش کردهاند، اهميت دهند. خود اين امر، باعث
ايجاد تعادل در روحيهی انسان میشود؛ هرچند که با شعر زيستن، بسيار دل انگيزتر
است؛ تا با تاريخ زيستن. ولی محققان هم که در تاريخ صدسالهی ما کار کردهاند،
بايد جايگاه شايستهای داشته باشند و در اين ميان، میتوانم از فريدون آدميت نام
ببرم که با او چونان رفتار شده که گويی هرگز چنين شخصيتی در تاريخ ما وجود نداشته
است.
دولت آبادی در پايان سخنان خود، شعر "يک
پنجره" از فروغ را برای حاضران خواند.
در بخش ديگری از اين برنامه، پيامهايی از سيمين
بهبهانی و منوچهر آتشی شاعران معاصر که برای اين بزرگداشت فرستاده بودند، خوانده
شد.
در بخشی از پيام منوچهر آتشی آمده بود: فروغ، شاعر
بزرگی بود. او بعد از نيما و تا حدودی شاملو، بيشترين تاثير را بر شعر جوانان بعد
از خود گذاشت. به طوری که میتوان او را گرهگاه و نقطهی پيوند شعر نيمايی و شعر
پرتحرک امروز شمرد. ما هنوز در جمعی از بهترين شعرهای نو بعد از او، تاثير حضور
زنانهاش را آشکار میبينيم. منظورم از زنانه، نرمش و انعطافی در زبان و حس و
انديشه است که شعر ما به آن نيازمند بود و هست. فروغ، نخستين شاعری بود که با
زبانی معصوم و در عين حال زيرکانه و طنزآميز، روشنفکری /// ما را به حمله گرفت و
ناتوانی و سردرگمی و حتا - گاه - فريبکاری اين قشر را بتازيانه گرفت و در شعرها
باز تاباند. فروغ، نخستين زن شاعر ايرانی است که به عنوان يک زبان، شعر سرود و پشت
پا به وحشت از سنتپرستان کوردل زد. فروغ، بی ترس و ترديدی، راه خود و راه نسل
بعد از خود را همواره کرد و به امروز رسيد. زيرا به قول سهراب سپهری: از اهالی
امروز بود؛ بنابراين، شعر جوان ما هميشه وامدار شعر فروغ است. خوشحالم که با پيامی
بتوانم در بزرگداشت زندهياد فروغ فرخزاد شرکت کنم.
سيمين بهبهانی نيز در پيامی که به اين همايش
فرستاده بود، گفت: فروغ، يکی از نوادر شعر ايران است که پس از درگذشت پروين
اعتصامی، توانست جای خالی او را پر کند و ادبيات ايران را با داشتن مداوم زنان
شاعر، بيارايد.
شعرش ساده، پراحساس، پرتصوير و دارای فضايی تازه و
تاثيرگذار است. بسياری از جوانان، از شعر او تقليد کردند؛ اما هيچ يک موفق نشد که
بديل او شوند. بارها گفتهام هر هنرمندی، بايد مشخصات ويژهی خود را در هنر حفظ
کند. هنر اصيل، نه تقليدی است و نه تقليد از آن ممکن است.
بهبهانی همچنين در پام خود آورده بود: شايسته است
در اين مختصر، از دوست و همراه فروغ، نويسندهی گرامی، ابراهيم گلستان ياد کنم که
برای او تکيه گاهی امن و همدمی ياريگر و راهنمايی با فرهنگ بود و حضورش در نيمه
راه شاعری فروغ، مغتنم به شمار میرود. البته استعداد شگرف و ذات هشيار و درک و
دريافت کم نظير فروغ نيز توانست با اين همدمی، شعر خود را پربارتر کند و گمان
ندارم که ديگری جز فروغ میتوانست اين فرصت را دريابد.
بیگمان فروغ، شاعری است که در ادبيات ايران و بل
در عرصهی فرهنگ جهان، هميشه خواهد درخشيد.
عمران صلاحی طنزپرداز و از ديگر ميهمانان اين
برنامه نيز مقالهای را که نقدی بود بر شعر "ای مرز پرگهر" فروغ فرخزاد،
خواند و يادآور شد که اين مقاله در سال ۷۰ در يکی از مجلههای آمريکا به چاپ
رسيده است.
وی همچنين از گردآوری و چاپ مجموعه نامههای
عاشقانهی فروغ فرخزاد به پرويز شاپور، خبر داد.
گفتنی است: در پايان اين برنامه، فيلم "سرد
سبز" مستندی دربارهی زندگی و شعر فروغ فرخزاد، ساختهی ناصر صفاريان به
نمايش در آمد.
در انتهای اين برنامه که به همت انجمن اسلامی
دانشجويان دانشکدهی فنی دانشگاه تهران برپا شده بود، ناصر صفاريان به پرسشهای
دانشجويان درباره فيلم "سرد سبز" پاسخ گفت.
صفاريان در ابتدا در اين باره که چرا زندگی فروغ
را برای تحقيق و ساخت فيلم انتخاب کرده است، گفت: از دوره نوجوانی در مدرسه،
همواره مسؤولان آموزشی اتهاماتی درباره زندگی فروغ مطرح میکردند که استدلات مشخصی
هم برايش نداشتند و پس از آن در دورانی هم که در روزنامه "سلام"
مینوشتم، به جرم نوشتن درباره "فروغ" به دادگاه ويژه روحانيت فراخوانده
شده، باز بايد به اتهاماتی پاسخ میدادم.
وی در ادامه افزود: وجود چنين شبهاتی باعث شد که
حدود ۶ سال درباره زندگی "فروغ" به تحقيق بپردازم که حاصل آن، سه فيلم
"سرد سبز" ، "اوج موج" و "جام جان" شد.
وی درباره مشکلات موجود در راه ساختن اين مجموعه،
گفت: از ابتدای کار، همواره با فشارها و مخالفتهای متعدد گروههای متعددی روبهرو
بودهايم و تصاوير ضبط شده سری اول فيلم پس از کتک خوردن عوامل فنی فيلم توسط
عدهای ناشناس، ضبط و منهدم شد.
صفاريان درباره يافتههايش در زندگی فروغ که
احتمالا در منابع ديگر ذکری از آنها نشده است گفت: اولين نکته مکشوفه اين بود که
اصلا روز تولد فروغ فرخزاد در اين همه سال به اشتباه ذکر شده است ؛وی متولد هشتم
دیماه است.
نکته ديگر اينکه: من در زمان ساختن فيلم، از محسن
مخملباف خواستم از برناردو برتولوچی درباره فيلمی که گفته میشد وی از زندگی
"فروغ" ساخته است، جويا شود که "برتولوچی" حتا فکر ساختن چنين
فيلمی را صريحا رد کرده بود.
صفاريان در پايان گفت: فعلا هرگونه تبليغاتی برای
اين فيلم موقوف شده و نمیدانم چگونه خبر انتشار "سرد سبز" را به مردم
برسانم؛ ديگر اينکه درباره پخش آن نيز با مشکلات مالی و حمايتی متعددی روبهرو
هستم.
|