فعالين جنبش زنان و فمينيستهای
ايرانی!
آقايان
"شايستهسالار" ايرانی دارند بطور "قانونی" کل ايران را به
"خانههای عفاف" تبديل ميکنند!
با تصويب طرح خارج کردن
کارگاههای کمتر از ده نفر از شمول قانون کار، کارگران صنايع کوچک (که بخش اعظم
آنان را زنان تشکيل ميدهند) اساسا از پوشش قانونی خارج ميشوند.
مجيد تمجيدی (محمدی)
همانطور که مطلعيد طرح خارج کردن کارگاههای زير ده
نفر پس از تصويب توسط "شورای عالی کار" قرار است توسط دولت نيز به تصويب
برسد. با عملی شدن اين طرح کل صنايع کوچک ايران از شمول قانون کار خارج شده و
کارکنان و شاغلين اين بخش از صنايع از حقوق اندکی نيز که در قانون کار (مصوبه
۱۳۶۹) وجود دارد محروم ميشوند. به عبارت ديگر با تصويب اين طرح فقط حدودا بيش از
نيم ميليون نفر يعنی کارکنان صنايع بزرگ (که عمدتا مرد هستند) تحت پوشش قانونی
قرار خواهند داشت. با تصويب اين طرح کارفرمای جديد هنگام خريد کارگاه از تعهدات
حقوقی کارفرمای سابق معاف ميشود. به عبارت ديگر وقتی صاحب کارگاهی به کارگران
بدهکار است، مثلا حقوقهای معوقه، ميتواند با جابجايی "حقوقی" مالکيت
کارگاه از اين بدهی معاف شود! صاحبان صنايع کوچک تعهدی در رابطه با تعاونی مسکن،
مصرف و ايجاد سرويسهای رفت و آمد نخواهند داشت. تعطيلی روز جمعه حذف ميشود!
کارگران برای شبکاری و شيفتکاری حقوق اضافه دريافت نميکنند! مرخصی سه روزه مندرج
در قانون کار فعلی هنگام مرگ همسر، پدر و فرزندان حذف ميشود! اينها فقط بخشی از سی
ماده قانون کار است که ديگر شامل اين بخش از کارگران نخواهد شد.
همانطور که مطلعيد حدودا ۹۰ درصد زنان ايران بطور
رسمی شاغل محسوب نميشوند. از حدود ده درصد شاغلين زن ايرانی بخش اعظم آنان در
صنايع کوچک (شهری و عمدتا روستايی) مشغول بکارند. با تصويب اين طرح همان درصد اندک
کارگران شاغل زن در ايران نيز از ابتدايیترين حقوق قانونی خويش محروم خواهند شد.
تصويب اين طرح موقعيت فاجعه آميز کارگران صنايع کوچک، که بخش عمده آن را زنان
تشکيل ميدهند، را بمراتب وخيمتر خواهد کرد. همانطور که مطلعيد بخش قابل توجهی از
کارگران زن در اين صنايع را مادران تکسرپرستی تشکيل ميدهند که همراه با اشتغال در
اين صنايع مسئوليت کارهای خانه و سرپرستی فرزندان خود را بدون کوچکترين حمايت
اجتماعی بعهده دارند. بخش قابل ملاحظهای از اين کارگران را دختران جوانی تشکيل ميدهند
که علاوه بر کمک به اقتصاد خانواده، از اندکی از استقلال اقتصادی برخوردارند.
اجرای اين طرح عملا تجويز تن دادن کودکان و جوانان دختر به ازدواجهای اجباری و يا
فرار از خانه و تن دادن به تنفروشی است. آقايان "شايستهسالار" ايرانی
دارند بطور "قانونی" کل ايران را به "خانههای عفاف" تبديل
ميکنند.
شما در چند سال اخير فعاليتهای ارزشمندی را در
رابطه با مسائل زنان انجام دادهايد. خسته نباشيد! اما متاسفانه در ميان انبوه
عرصهها و خواستهای جنبش زنان ايرانی که شما با آن درگير هستيد مسائل مربوط به
اقشار پايين جامعه و کارگران زن حاشيهای است. از طرف ديگر "مردانه"
بودن جنبش کارگری، جانسختی مردسالاری در ميان فعالين، نهادها و تشکلهای کارگری
خود مانعی در راه فعاليت زنان کارگر در مبارزه بر سر خواستهای خود و ايفای نقش
شايسته در سازمانيابی کارگری از جمله در اعتراض به اين طرح است. يکی از وظايف مهم
فعالين سوسياليست و کارگری (بويژه در ايران) مبارزه عليه مردسالاری و مرکزی کردن
مسائل زنان، دفاع از و مبارزه برای حقوق زنان، و رفع موانع و تسهيل فعاليت فعالين
زن در اين جنبش است. اما اين پديده و مبارزه عليه آن روی سکه ديگری نيز دارد. فراهم
کردن شرايط تاثير پذيری جنبش کارگری، بويژه فعالين مرد در اين جنبش، از دستاوردها
و نظرات جنبش زنان امری است که بدون کمک شما فعالين جنبش زنان ميسر نيست. بدون
همکاری نزديک و فشرده اين جنبش بطور اتوماتيک "فمينيزه" نشده و
مردسالاری موجود در آن کاهش چشمگيری نخواهد يافت.
اعتراض به و مبارزه عليه طرح خارج کردن صنايع کوچک
از شمول قانون کار و مقابله با تحميل شرايط فاجعه بار آن به بخش اعظم کارگران زن
عرصهای برای اين همکاری و اعتراض به تعرض آشکار و قرون وسطايی به ابتدايی ترين
حقوق زنان شاغل است. اميدوارم روزهای آينده و عرصه اعتراض به طرح خارج کردن
کارگاههای زير ده نفر از پوشش قانون کار، روزها و عرصه فعاليت مشترک همه انسانهای
آزاديخواه و برابریطلب در دفاع از ابتدايیترين حقوق زنان ايران باشد!
|