سه شنبه ۲۴ دی ۱۳۸۱- ۱۴ ژانويه ۲۰۰۳

اين کاريکاتوريست مزدور!

 

مقاله ای از جمشيد فاروقی

 

کاريکاتوريست نگون بخت در گور خود لرزيد. لرزيد بر لب زمانه اما لبخندی. لبخندی تلخ. چگونه روزگاری است که مزاح تلخ گذشته و درگذشته با روزگار کنون بر دوش کسانی سنگينی ميکند که با اين فصل از تاريخ جهان، هيچ و اما هيچ کاری نداشته اند. اگر همين ديشب بود و يا که پريشب، تو ميپنداشتی که دست امپرياليسم آمريکا بار ديگر از آستين کاريکاتوريستی جيره خوار و مزدور بدر شده و اين نابکار چهره رئيس جمهور به تاريخ سپرده آمريکا، فرانکين روزولت را چنان ترسيم نموده است که به رهبر جمهوری و انقلاب اسلامی ايران توهين شود. پدر خدا بيامرزم هميشه ميگفت:

پسر اين فرنگيان را دست کم نگير. اينان ميتوانند مار را گيج کنند و از لانه اش بيرون کشند. هم الان که ما درگير نان شبيم، برنامه های دور و درازی برای همه ما کشيده اند که بيا و ببين. نکنه فريب بخوری و گمان بکنی که اينها هم مثل خود ما از امروز به فردا تصميم ميگيرند. تصميم امروزشان را صد سال پيش گرفته اند.

شايد هم راست ميگفت. از عمر اين کاريکاتور ۶۵ سال ميگذرد. ۶۵ سال پيش اين کاريکاتوريست مشکوک به فرمان اربابان خود رخسار فرانکين روزولت را آنچنان تصوير کرده بود که با رهبر انقلاب اسلامی ايران چنان شبيه باشد که بيا و ببين. يک عبای سياه هم به تن روزولت کرده بود و همين احتمال اينکه دسيسه ای اهريمنی در کار باشد را دو چندان ميسازد. آخر فرانکين روزولت که عبای سياه به تن نميکرد که ما گمان کنيم منظور اين کاريکاتوريست حتما روزولت بوده است.

گرچه پدرم بارها به دورنگری جهانخواران اشاره ها داشت، اما، گمان ميکنم که احتمال اينکه اين کاريکاتوريست ۶۵ سال پيش چنين تصوير و تصوری داشته باشد، احتمال چندان قابل پذيرشی نيست. به سخن ديگر، گرچه از اين امپرياليستها همه چيز بر ميآيد و استراتژهای جهانخواران معمولا کسانی اند دور نگر و آينده بين، اما، از خرد آدمی و آدميزاد بسی دور است که اين کاريکاتوريست ۶۵ سال پيش توطئه ای را آغاز کرده باشد که ۶۵ سال بعد، در گوشه ای ديگر از گيتی تاثيرات شوم خود را برجای نهاده باشد. نميدانم که اين کاريکاتوريست نگون بخت هيچ ميدانسته است که کشوری هم به نام ايران وجود دارد؟ چه تازه يکسال پيش از آن بود، يعنی در سال ۱۹۳۶ بود که نام ايران اصلا رسميت يافته بود و تا پيش از آن در جغرافيای هيچ کجای جهان نام و نشانی از ايران وجود نداشت. ايران آن هنگام هم نه جمهوری بود و نه اسلامی. چه رسد به جمهوری اسلامی. از آن گذشته استراتژهای جهانخواران در آن هنگام چه ميدانستند که دهها سال بعد ساحل آرامش آمريکا در منطقه خليج فارس انقلابی را پشت سر مينهد و رهبر انقلاب اسلامی، آيت الله خمينی خواهد بود.

نميدانم حق با پدرم بود که ميگفت کار، کار فرنگيهاست و يا حق با کسانی که بر اين باورند که همه اين مسائل و تشابهات کار تخيل ورزی لگام گسيخته قوه قضائيه جمهوری اسلامی ايران است. بهرحال هر کدام از اين دو نظريه درست باشند، اينک سيد هادی خامنه ای، برادر رهبر اعظم جمهوری اسلامی ايران، آيت الله سيد علی خامنه ای بعلت انتشار کاريکاتور روزولت که هيچ نيست مگر همکاری با شيطان بزرگ و انجام فرامين استراتژهای جهانخواران در ۶۵ سال پيش ميبايست در برابر دادسرای ويژه روحانيت پاسخگو باشد. ترديدی نيست که بزودی اسناد اين توطئه نيز فاش خواهد شد و هويت اين کاريکاتوريست مزودر برملا خواهد شد و اين فرد بسزای اعمال خود خواهد رسيد.