حقوق بشر در آذربايجان
(۲)
پيمان پاکمهر -روزنامه نگار در تبريز
Pakmehr۸۸@hotmail.com
محيط زيست و حقوق بشر:
بشر همواره خواهان آن است که در سرزمينهايی آباد و
سر سبز زندگی کند، محيط پيرامونش مملو از شادی و پاکی باشد. امروزه دنيا و آنچه که
زمين نام گرفته بازيچه دشت عدهای شده که به سبب سهلانگاريها گاه به عنوان
تحملناپذيرترينها محيطها تبديل ميشود.
عدم توجه آنچنانی به اين بخش از نياز بلند مدت
انسان بخشی از حقوق طبيعی وی را نقض ميکند.
مهاجرت روستائيان به شهرها به علت نبود تجهيزات
مکانيزه کشاورزی، آب، امکانات رفاهی و...... به تدريج روستاهای اين استان را با
مشکل مواجه نموده و پديده نابودی محيط زيست، جنگلها و مراتع و زمينهای کشاورزی را
باعث شده است.
مشکلات اقتصادی روستائيان اعم از فروش بيموقع
محصولات کشاورزی، بالا بودن هزينه پرورش محصولات کشاورزی، بالا بودن هزينه پرورش
محصولات از طريق کودهای شيميايی، آب، هزينه بالای نگهداری آن در سردخانه و
سياستهای ناموزون بازار و اقتصاد دولتی، عدم تخصيص به موقع وامهای ويژه کشاورزی، و
...... نمونههايی ديگر است.
به دنبال آن گسترش خانهسازی و توسعه فضای شهری
نامتناسب و عدم توجه متوليان شهرداری بدون توجه به استانداردهای سرانه فضای شبز
برای شهر، آلوده کنندههای زيست محيط کارخانههای بزرگ چون پتروشيمی و ... بدون
پرداخت هزينهای ويژه در برابر آنچه نابودی فضاهای زيستی و محيط در پی دارد به شمار
ميرود.
ترافيک شهری که ماحصل تدبير ضعيف متوليان بوده
بطوريکه بدون توجه به آمار تصاعدی افزايش اتوموبيلها ايجاد شده که اتلاف وقت،
ترافيک سنگين، تنشهای عصبی از نتايج آن است.
چنانچه از کارشناسان زيست محيطی استان سؤال شود،
آمار سرانه فضای سبز استان يا تبريز چيست؟ اگر ارائه اطلاعات را محرمانه تلقی
نموده و ديد امنيتی به آن ندهند اسفناک است.
در هر شهر وجود تفريحگاه و پارکهای جنگلی موجبات
آسودگی روحی شهروندان را فراهم آورده و جز حقوق زيست محيطی به شمار ميرود.
ساخت و سازهای غيرمجاز سريع و بدون رعايت دقيق
اصول ايمنی توسط دلالها نيز علاوه بر تخريب سريع محيط زيست امنيت ساختمان را نيز
برهم زده است...
برخی از عناصر و پديدههای طبيعی چون نور، باد، آب،
خاک، گياهان، حيوانات و ........ همگی نياز به يک مديريت انسانی دارند تا منزه از
اعمال ناقضين حقوق بشر باشند. پاکی آب و خاک و گياهان، به عنوان بخش بيشتری از
تأمين کنندگان احتياجات انسانی نياز به مراقبت انسانی دارند. در گروه چنين عناصری
است که بدنی سالم از غذاها و پروئينهای حيوانی و گياهی شگل ميگيرد.
وجود بنيه قوی و جسمانی سالم و با نشاط از محيط
زيستی عاری از آلودگی نشأت ميگيرد. عدم مراقبت، مديريت ناتوان شهری و روستائی، بياهميت
شمردن شهروندان به مسائل زيست محيطی انسانها به شمار ميرود، به طوريکه مسائلی از
اين دست در آذربايجان بيشتر به چشم ميخورد.
حقوق اقليتهای مذهبی در آذربايجان :
اساس تعاليم دينی برپايه عشق، محبت و گذشت و رعايت
حقوق انسانها بنا شده است. تسا.وی حقوق همواره از شعارهای اديان الهی بوده و در آن
مسلمانان و غيرمسلمانان متقابلا به اهميت آن پرداختهاند.
رعايت حقوق اقليتا در هنگام تسلط گروهی کثير بر
آنها از بارزترين نشانههای بسط گروهی کثير بر آنها از بارزترين نشانههای بسط حقوق
بشر بوده است. هرگونه تبعيض، تعدی و تحقير انسانهای در اقليت در فايلها و بخشهايی
از تاريخ ضبط شده که ويژه عملکرد ضعيف و نالايق حکومتها بوده است.
اهميت رعايت حقوق اقليتها از آن روست که از جان،
مال و ناموس آنان بايد همچون اکثريت مراقب نمود و به ديده احرتام نگريست، تساوی
حقوق در مسائلی چون کار، استخدام، تحصيل، بهداشت، آزادی برگذاری مراسم مذهبی،
آزادی ابزار عقيده و انتشار آن از طريق کتاب، جزوه، روزنامه و .... برگزاری
انتخابات آزاد ويژه نمايندگان اقليتهای مذهبی، احترام به آئينها و بزرگداشتهای
مذهبی و ملی، وجود گورستان مناسب برای به خاک سپردن درگذشتگان، توزيع عادلانه
امورات اقتصادی و ....... استفاده يکسان از امکانات دولتی و حکومتی و .... برخورد
محترمانه و به دور از هرگونه تبعيض در قبال اقليتها نشانهای از حکومت و جامعهای
است که حقوق بشر را پاس ميدارد.
اگر چه اقليتهای مذهبی در استان از موارد شمرده
شده با درصدهای کم و زياد برخوردارند ولی مديريت عمل و فرهنگی اجتماعی مردم منطقه
ميتوانست مانع خروج و مهاجرت هموطنانمان به ساير نقاط جهان باشد. پارهای مشکلات
مربوط به آينده شغلی و نگرانی از معيشت ساده جوانان و دانشجويان اقليتهای مذهبی که
همچون اکثريت گريبانگير آنان نيز است، از عوامل عمده ترک موطن خويش بوده است.
ادارات دولتی استان ما تا چه حد توانستهاند ضريب تحمل را بالا برده و مانع فرار
مغزها و سرمايههای ملی شوند؟ چه تعداد از اقليتهای مذهبی در ادارات دولتی و حتی
مؤسسات خصوصی نيمهدولتی مشغول بکارند؟ بهرهگيری آنان از وامها و امتيازات موازی
اکثريت چقدر بوده؟ آيا گزينشها توان تحمل اقليت را دارد؟ آيا آثاری از تشکلهای
سياسی يا اجتماعی يا درخواستهای آن در زيرمجموعههای وزارت کشور و در استان به چشم
ميخورد؟ آيا اقليتهايی که در انتخابات های سياسی حضور خوبی دارند توانستهاند مطالبات
خود را از طريق نمايندگان اصلحشان پيگيری نموده و به نتيجه برسند؟ وضعيت اقتصادی
اين گروه اقليت در استان ما چگونه است؟
پاسخها و ارزيابی خوانندگان ابزار مطمئن برای سنجش
رعايت حقوق اقليتهای مذهبی در آذربايجان خواهد بود.
اشتغال:
زيستن بدون اتکا به ديگران از عوامل رضايت مندی
انسان از خويش بوده که در تکامل شخصيتی و توسعه فکری و روحی وی مؤثر است، فضای
مناسب برای کار و مستقل زيستن جزئی از حقوق اوليه بشر است.
آذربايجان يکی از مهاجرپذيرترين استانهای کشور
است، وجود مراکز دانشگاهی متعدد بر انبوه فارغالتحصيلان جويای کار افزوده است.
تراکم نيروی کار در کارخانه و ادارهها، جوانان را مجبور به مهاجرت به ساير استانها
يا کشورها مينمايد، وجود کارکنان و کارشناسان بيش از نياز واحدهای صنعتی و اداری
استان، برخی از مديران و کارجويان را بر آن داشته تا از حداکثر توان کارجو استفاده
نموده و در عوض حقوقی کمتر بپردازند چرا که نيروی کار ماهر و فراوان پشت درها وجود
دارد.
عدم رعايت قانون کار در اغلب واحدهای خدمات،
توليدی و صنعتی کوچک و گاه بزرگ از رسوم معمول در اين استان است.
گرايش به ايجاد شخصيتهای دوگانه اعم از تزوير،
ريا، دروغگويی و .... از اولين مکانيسمهای دفاعی برای عدم اخراج کارجو از محيط کار
خود است.
ضعف مديريت حمايتی و قانونی از کارجويان در اين
استان به وضوح قابل لمس ميباشد، چرا که صدها پرونده شکايت از کارفرمايان و مديران
هنوز مجالی برای خواندن نيافتهاند.
اگرچه آمار خودکشيها که اغلب جنبه امنيتی پيدا
نموده و بدرستی ارائه نميشوند ولی مراجعه روزانه دهها نفر به کلينيکها و اورژانسها
که اقدام به خودکشی نمودهاند بيشتر از نتايج بيکاری، مشکلات اقتصادی و ........
بوده است.
هرچند تلاش جديدی برای ايجاد کارگاهها و ضنايع
توليدی و صنعتی کوچک از طريق وامهای خوداشتغالی صورت ميگيرد ولی متأسفانه برحسب
سنت ديرين در اين استان اين امر با کاغذ بازی اداری ديرتر از ساير استانها عمل شده
و اکنون نيز برخی از بانکها مدعياند، اداره کار و امور اجتماعی استان بيش از ظرفيت
ممکن اقدام به صدور معرفينامه به بانکها نموده است و کارجويان بيکار هر روز با
درهای بسته مواجه ميشوند.
مهاجرت نخبگان فنی، صنعتی و علمی به ساير استانها
بدون داشتن سرپناه و دور از خانواده هزينه مضاعفی مالی و عاطفی را بر آنها تحميل
می نمايد.
هرچند نميتوان به سادگی از کنار باندبازی، و
قبيلهگرايی و گروهبازی در ادارات و مؤسسات دولتی و نيمهدولتی و کارخانجات گذشت ولی
از صدمات بلند مدت آن نيز نميتوان فارغ بود.......
آزاديهای اساسی و سياسی :
آذربايجان چه سهمی در توسعه آزاديهای اساسی و حقوق
بشر داشته است؟ آذربايجان هميشه به خاطر وجود انسانهايی دلير و شجاع که توان تحمل
حکومتهای توتاليتر و بسته را نداشتهاند آبستن حوادثی غيرمشابه با ساير استانها
بوده است.
سکوت مدتدار و فرياد ناگهانی شيرزنان و مردان
همواره بر تن و گوش حاکمان قبلی آشنا بود، اگر حکمرانان و دولتمردان، شجاعت وافری
داشتند فقط تحمل ميکردند و منتظر فرصتی بودند تا به سرکوب آنان بپردازند. ولی گذر
زمان در آذربايجان هر گز اين فرصت را به حکمرانان نداد که آزادمردانش مورد نسلکشی
قرار گيرند.
فرياد عدالتخواهی و ارج به حقوق انسانها همچون
مشعلی فروزان، بر تاريک خانهها نور ميتاباند و هر حکمرانی که قصد نزديکی و
نابودياش را داشته باشد ذوب ميکند.
حساسيت و توجه دولتهای مرکزی به سرنوشتسازترين
استان کشور، عوارضی چون ايجاد فضاهای نسبتا بسته سياسی داشته است.
کوچکترين فعاليت سياسی و اجتماعی با قويترين
ذرهبينها مورد کنکاش بوده است. قرار گرفتن در منطقهای استراتژيک و همسايگی با دو
کشور پر از تنش و ناپايداری خود بر پارهای مسائل افزوده است.
بايد پرسيد فعلا چند حزب، گروه، دسته سياسی،
فرهنگی و اجتماعی با مجوز وزارت کشور مشغول فعاليت هستند؟ به چند درصد از تقاضاهای
تشکيل حزب و مسائل مشابه پاسخ قانعکنندهای داده شده است؟ آيا احزاب مرکزنشين
ميتوانند به درستی از مطالبات مردم مطلع شوند؟
اگر حزبی در آستانه انتخابات اعلام موجوديت و
فعاليت نمايد و سپس توان پرداخت هزينه اجاره يک ماهه محل تبليغات را نداشته باشد و
بعد به فراموشی سپرده شود آيا اين را ميتوان نماينده حزب ناميد يا ميشود آنرا
سوپرمارکت دونبشه نام گذاشت به طوريکه محصول اين ديگری متفاوت از آن است.
دفتر ثبت آمار تريبون های آزاد، گردهم آئيهای
سياسی، اجتماعی و فرهنگی که جهت توسعه و انعکاس مطالبات آمال و خواستههای بسترهای
اجتماعی صورت ميگيرد آيا از چنين کانالهای شفافی ميگذرند يا از کانالهای تاريک و
زيرزمينی؟
دليل برخی از گرايشات مردم اين منطقه به حرکتهای
زيرزمينی را بايد از حافظه تاريخی آن جست. چرا که در آن نوشتهها صحبت از شکنجههای
سخت و طاقتفرسا بوده، آنان سختترين مبارزات را انجام ميدادند تا ارزش سختترين شکنجهها
را داشته باشد.
امروزه مدل قبلی به فراموشی سرده شده و گروههای
سياسی سعی دارند از کانالهای مشارکتی و انعکاس شفاف ديدگاهها بدون نياز به
بولتنهای محرمانه و يکدست و ناقص، از منويات همديگر آشنا شوند. چرا که هزينه
رانندگی در فضای تاريک، نمور و بارانی بدون آينه عقب و چراغ راهنما و ..... بسيار
بالاست.
تلاش فعالين سياسی در اين منطقه بر طرح ديدگاهها
به شکل شفاف و قانونی و اساسنامهدار بوده. آنها مدعياند که ما بخشی از وظيفه
تاريخی خود را مبنی بر داشتن جامعهای آزاد و توسعه يافته را با ارائه اساسنامه
شفاف به دولت مرکزی به انجام رسانيديم ولی نتيجهای نگرفتيم.
آمار بالای تقاضای سازمانهای غيردولتی (N.G.O) و سياسی در استانداريها نشان از پويايی و عطش مردم برای توسعه
همه جانبه منطقه و کشورشان است. اعطای مجوز توسط دولتمردان نشان خواهد داد که آنها
نيز به همان ميزان تشنه توسعه هستند.
از منظری ديگر مديران سياسی استان تا چه حد از
نظرات و تحليلهای سياسی احزاب بهره ميبرند؟
تلاش متقابل مردم و دولتمردان برای ايجاد احزاب
منطقهای گامی مؤثر در بهبود وضعيت ايستايی استان بوده که در نهايت مطالبات حزبی را
به نفع منافع ملی رقم خواهد زد.
مطبوعات و رسانه ها :
دسترسی آزاد و سريع بشر به اطلاعات واخبار از اصول
مدون حقوق بشر به شمار ميرود. جريان آزاد اطلاعات تلاشی است که خبرنگاران رسانهها
با جديت تمام آن را پاس ميدارند.
انسان نيازمند اخبار مفيد و دقيق از محيط پيرامون
خود است، آگاهی و اطلاعات جزء اصليترين نيازهای زيستی به شمار ميرود، معمولا توزيع
اطلاعات در حکومتهای توتاليتر و بسته به دليل ضعفهای رايج و عدم نياز در ارائه
اخبار و اطلاعات به افکار عمومی همواره با مشکل مواجه ميشود.
محدود کردن خبرنگاران تأثير مستقيمی بر توسعه کشور
داشته است. خطوط قرمز در جوامع بسته پررنگتر است، ولی جوامع توسعه يافته همواره در
تعامل با محيطهای داخلی و خارجی همواره در تعامل با محيطهای داخلی و خارجی خود
نياز مبرمی به جريان آزاد اطلاعات داشتهاند.
توزيع دولتی اطلاعات همچون ساير امور توأم با
مشکلاتی بوده است، در چنين جامعهای روزنامهنگاران مستقل در بدترين شرايط قلم زده و
در بحرانيترين فضاها کار ميکنند، هرچه محيط دامنه حضور رسانههای بينالمللی در کشور
و استان کمتر باشد به همان ميزان، ضريب چانهزنی خبرنگاران با سيستمهای يکدست و
دولتی بالا ميرود، ارائه اخبار و اطلاعات با ديد امنيتی دنبال ميشود و افکار عمومی
نيمه خودی تلقی شده البته تلقی موضوع خودی و غيرخودی در بخش اراده اطلاعات سريعتر
به چشم ميخورد.
ارتزاق بخشی از رسانهها و مطبوعات از بودجه عمومی
و دولتی در نهايت به تن دادن به پارهای محدوديتها خواهد انجاميد.
همچنين کمبود کادرحرفهای در مطبوعات و رسانههای
آذربايجان و حقوق و دستمزد بسيار پائينتر خبرنگاران و عدم حمايت جريانهای مستقل،
آنان ناگريز از ارتزاق از آگهيهای دولتی بوده که نهايتا به تزريق برخی سلايق از
سوی آگهی دهندگان دولتی بوده است.
انتقاد صحيح و اعتراض به موقع به مديريتهای
استانی، دولتی و شهری در آگهيهايی که تصنعی و تبليغی بوده، در ضعيفترين شکل ممکن
صورت گرفته و جرايد و روزنامهها را به آگهی نامه ادارهها و سازمانها تبديل
مينمايد.
هر يک از مؤسسات دولتی و شهری جهت رقابت در عرصه
تبليغات و موفق نشان دادن مديريت خود و پوشش نهادن بر ضعفها حاضر است مبالغ کلانی
فقط به مدير مسؤل بپردازد و روزنامهنگاران و خبرنگاران را از توجه و تحليل بخشهای
معيوب سيستم باز دارد.
نداشتن امنيت شغلی، زندگی در بدترين شرايط
اقتصادی، فشارهای رايج امنيتی، ريسک و هزينه بالا، تحمل شرايط استقلال حرفهای
روزنامهنگاری و خبرنگاری را پايين برده و بيتوجهی به افکار عمومی از سوی حاکمان و
مديران بالا گرفته و استانی با انجماد و رکودهای اجتماعی، اقتصادی، سياسی به به
وجود آورده است.
نبود تشکلها و انجمنهای صنفی برای خبرنگاران،
نويسندگان و روزنامهنگاران به آن عادت دارند. انتخاب شغل دوم يا سوم خبرنگاران در
محيطهای اداری يا خصوصی ضريب استقلال حرفهای آنان را پائين ميآورد.
بايد پرسيد چه تعداد از خبرنگاران بينالمللی در
پرخبرسازترين استان کشور حضور دارند؟ و چه تعداد از خبرنگاران مطبوعات توسط
نهادهای ذيربط آموزش ديده و حمايت شدهاند؟ و چه تعداد از آنها مورد تعقيبهای پليس
قرار گرفتهاند، هر چند در جوامع توسعه يافته از خبرنگار بعنوان چشمهای جامعه نام
برده شده و بيشترين حمايتهای دولتی و امنيتی صورت ميگيرد، ولی اين خود خبرنگاران و
رسانهها هستنند که بدون توجه به مشکلات رايج، زمينه را برای بسط آزاديهای سياسی و
دفاع از حقوق شهروندان فراهم آوردهاند و در پاسخ به حمايتهای موجود متقابلا بار
سنگينی بر دوش خود احساس نمودهاند.
جنبشهای دانشجويی و اجتماعی :
جوهره اصلی هر جنبش سياسی، دانشجويی و اجتماعی در
استقلال آن بوده است، تلاش دانشجويان دانشگاههای استان برای فارغ بودن از زدو
بندهای سياسی دولتی هرگز متوقف نشده است.
ايجاد کانونهای مستقل دانشجويی عليرغم ايجاد همه
مشکلات در محيطهای دانشجويی و نيز اجتماعی همچنان از اصليترين چالش آنان به شمار
ميرود.
کنترلهای موازی و دولتی اعمال شده بر تشکلهای
دانشجويی، آنها را از رونق باز داشته و تشخيص احتمال وابستگی تشکلهای رايج به
جريانهای دولتی و خارج از دانشگاه مدتی است که جاذبه و گيرايی خود را از دست
دادهاند.
جنبش دانشجويی تمرينی برای استقلال و آزادی
انسانهايی است که بايد اموری جامعه را به دست گيرند.
تلاش بيشتر دانشجويان مستقل در استان نمود خوبی از
وفاداری به مطالبات مردم داشته و مقبوليت و مشروعيت آنان را تضمين نموده و
کوچکترين عکسالعمل آنها در برابر تحولات سياسی و اجتماعی مورد توجه افکار عمومی
بوده که دانشجو در داخل دانشگاه بخاطر آن هزينه پرداخته است.
فشار برجنبشهای مستقل دانشجويی در محيطهای کوچکتر،
از مرکز مضاعف بوده به طوريکه بازداشتهای انفرادی، زندان، حکمهای قضايی عجيب نمود
بيشتری دارد.
کاهش آمار برگزاری مراسمهای دعوت از فعالين و
سخنرانان سياسی و تريبونهای آزاد در استان پس از حادثه ۱۸تير ۱۳۷۸کاهش چشمگيری
داشته و برخی از فضاهای سياسی تنگ تر شده است. و بدين صورت گرايش به فعاليتهای
زيرزمينی، ادبيات سياسی زيراکسی و شفاهی عرصه را بر ظهور و بروز استعدادهای طبيعی
و سالم دانشجويان تنگتر نموده است.
ادامه دارد ...
|