جبهه جمهوری، چرا؟
آزاده سپهری
حسين باقرزاده، از طرفداران تشکيل جبهه بين
جمهوريخواهان و سلطنت طلبان، در مقاله ای با عنوان "چهار فرض پايه ای برای
بقای جمهوری در ايران" مينويسد:
"اصرار بر جبهه جمهوری ميتواند در برابر
ادعای جمهوريخواهان مبنی بر حمايت اکثريت مردم از نظام مطلوب آنان علامت سئوال بگذارد.
... تنها پس از تشکيل مجلس موسسان ، و با فرض اين
که اين مجلس بديل سلطنت را معتبر بشناسد و آن را به رفراندوم عمومی بگذارد،
مرزبندی بين جمهوريخواهان و سلطنت طلبان ، برای مبارزه در راه استقرار نظام مطلوب
هر يک از آن دو، موضوعيت پيدا خواهد کرد.
... مردمی که در اکثريت خود خواهان جمهوری هستند
در رفراندوم نيز به آن رای خواهند داد و از اين بابت نبايد برای جمهوريخواهان جای
نگرانی باشد.
آن چه که البته می تواند اين سناريوها را به هم
بريزد فرضيات آن است. اول اين که تحول ايران دموکراتيک نباشد و بلکه از طريق کودتا
يا دخالت نظامی (داخلی يا خارجی) در ايران تحولاتی صورت بگيرد. دوم ، در ايران پس
از جمهوری اسلامی ، رفراندومی فرصت طلبانه و زودرس پيش از تدوين قانون اساسی (به
شيوه رفراندوم جمهوری اسلامی) انجام شود. سوم ، انتخابات مجلس موسسان آزاد نباشد.
و بالاخره چهارم ، بر خلاف تصور جمهوريخواهان ، اکثريت مردم ايران جمهوريخواه
نباشند.
از ميان اين فرض ها، تنها چهارمين آن می تواند
توجيه کننده تشکيل يک جبهه جمهوری خواهی باشد تا برای تبليغ در مورد جمهوری و جذب
مردم به آن مبارزه کند..."
من از آخرين اظهار نظر ايشون شروع ميکنم:
(۱) به نظر من دومين سناريو، يعنی "رفراندومی
فرصت طلبانه و زودرس پيش از تدوين قانون اساسی"، سناريويی ست که توجيه کننده
تشکيل يک جبهه جمهوريخواهی ست و نه چهارمين آن!
اصلا مگه ميشه که قانون اساسی رو قبل از رفراندوم
تدوين کرد؟ مگه ميشه قانون اساسی رو قبل از تعيين نظام نوشت؟ اول بايد نظام مشخص
باشه، بعد قانون اساسی ش نوشته بشه! مگه قانون اساسی نظام سلطنت مشروطه با قانون
اساسی نظام جمهوری فرق نداره؟ پس اول بايد نوع نظام مشخص بشه!
(۲) فکر نکنم به غير از طرفداران مشروطه کسی در
اين شکی داشته باشه که اکثريت مردم ايران جمهوريخواه هستند. در داخل ايران کی و
کجا ما شنيده ايم که جرياناتی طرفدار نظام سلطنتی يا سلطنت مشروطه باشند؟ مردم
ايران با جمهوری هيچ مشکلی ندارند، با نوع "اسلامی" ش مشکل دارند!
خواسته های مردم ايران در اين دو دهه هيچگاه در راستای لغو نظام جمهوری نبوده،
بلکه در راستای جدايی دين از دولت، دمکراسی و آزادی در چهارچوب جمهوری بوده. شما
يک مورد رو نشون بديد که در آن صحبت از مخالفت با نظام جمهوری بوده باشه. يک مورد
رو نشون بديد که مردم به نفع يک نوع نظام ديگه (از نظام سلطنتی گرفته تا نظام
سوسياليستی يا کمونيستی) شعار سر داده باشند.
(۳) مرزبندی بين جمهوريخواهان و سلطنت طلبان بهتره
که همين امروز انجام بگيره. من فکر ميکنم اگر اين مرزبندی بخواد بعد از تشکيل جبهه
و در فردای جمهوری اسلامی انجام بگيره، دو ضرر اساسی داره. اول اينکه امکان داره
باعث فروپاشی جبهه بشه، که اين خودش ميتونه باعث سواستفاده برخی نيروهای داخلی يا
خارجی بشه. دوم اينکه من مطمئنم اين نيروها به جای رقابت سالم سياسی، دست به
تبليغات زهرآگين عليه همديگه خواهند زد، و اين باعث ايجاد جو تشنج در جامعه ميشه
که خطرناکه.
و حرف آخر اينکه فکر نکنم پافشاری جمهوريخواهان بر
جمهوری برای مردم سوال انگيز باشه، بلکه برعکس، طرفداری از نظام سلطنتی يا سلطنت
مشروطه برای مردم سوال برانگيز است! دلايل جمهوريخواهان برای ترجيح دادن جمهوری بر
نظام سلطنتی مشخصه، ولی طرفداران سلطنت (مشروطه) تا کنون هيچ دليلی برای ترجيح
سلطنت به جمهوری ارائه نداده اند! سوالات از همين جا آغاز ميشود!
|