بسته نگار :
معضلات اجتماعی و مفاسد اقتصادی
تنها با قوانين حل نمی شوند
معضلات اجتماعی و مفاسد اقتصادی تنها با قوانين حل
نمیشوند، بلکه با بسيج عمومی و ايجاد جبهه همگانی و فراگير، بايد از همه مردم و
طبقات در حل مشکلات کمک خواست.
محمد بستهنگار، در گفتوگو با خبرنگار سياسی
ايسنا افزود: مهمترين اقدام قوا در شرايط کنونی کشور، تن دادن به خواستههای مردم
و در نظر گرفتن حاکميت ملت ايران و باور کردن حقوق آنها است.
به اعتقاد وی، مشکل جامعه ايران در اينکه قانون
خوبی داريم يا نه، نيست. اينکه چه کسانی در رأس قوا هستند و حاکميت را در دست
دارند، مشکل جامعه نيست. بلکه بايد با فرهنگ استبداديی که بيش از ۳ هزار سال در
جامعه ايران حاکم بوده است مبارزه کرد و بهترين راه در اين مورد به صحنه کشاندن
مردم است.
بستهنگار، با بيان اينکه نبايد از مردم استفاه
ابزاری کرد، ادامه داد: بايد به مردم مسؤوليت داد و شوراها را احيا کرد. اين کار
نبايد صرفا جنبه صوری داشته باشد. چرا که معضلات اجتماعی و مفاسد اقتصادی تنها با
قوانين حل نمیشوند بلکه با بسيج عمومی و ايجاد جبهه همگانی و فراگير بايد از همه
مردم و طبقات در حل مشکلات کمک خواست. چرا که با تصميمگيری و نگاه از بالا
نمیتوان همه مشکلات را برطرف کرد.
وی با اشاره به حکم آقاجری، آن را يک معضل اجتماعی
خواند و يادآور شد: با مطالعه اين حکم درخواهيم يافت که اين حکم، خلاف اصل ۲۳
قانون اساسی است. چرا که کسی را به صرف داشتن عقيدهای نمیتوان مورد تعرض و
مواخذه قرار داد، نه تنها عقيده بلکه بيان عقيده نيز نبايد مورد مواخذه قرار گيرد،
در اصول ديگر قانون اساسی صريحا قيد شده است که افراد در چارچوب قوانينی میتوانند
به بيان عقايدشان بپردازند.
وی متذکر شد: اين حکم مخالف با ماده ۱۹ اعلاميه
حقوق بشر است که صراحتا گفته است هر فردی حق آزادی عقيده و بيان دارد و اين حق،
مستلزم آن است که کسی از داشتن عقايد خود بيم و نگرانی نداشته باشد و کسب، دريافت
و انتشار اطلاعات و افکار با تمام وسايل ممکن و بدون ملاحظات مرزی ، آزاد باشد.
بسته نگار به ماده ۹ قانون مدنی ايران اشاره کرد و
افزود: در اين ماده آمده است که مقررات و قوانين بينالمللی که به تصويب دولت
ايران رسيده باشد در حکم قوانينی داخلی است و بايد رعايت شود.
وی خاطرنشان کرد: دادگاه آقاجری غيرعلنی و بدون
حضور هيات منصفه بوده است.
بستهنگار، حکم آقاجری را حتی خلاف اصول قرآنی
دانست و گفت: در هيچ جای قرآن کسی را به صرف داشتن و يا ابراز عقيده محکوم به
اعدام نکردهاند. حتی برخی خارج شوندگان از دين (مرتدين) نيز شامل چنين حکمی
نمیشوند. اين حکم همچنين خلاف سيرت و رويه امام علی(ع) در دوران زمامداریاشان
است. در نهجالبلاغه در بخش کلمات قصار شماره ۴۲۰ آمده است : زمانی که خوارج و
مخالفين، امام را کافر میخوانند امام صريحا گفتهاند که با آنان مدارا میکنيم
اگر مباحثه کردند با آنها مباحثه میکنيم (يعنی ترويج فرهنگ گفتوگو بجای فرهنگ
خشونت) حقوقشان را از بيتالمال پرداخت کرده و از فعاليت و حقوق اجتماعی محرومشان
نمیکنيم و میتوانند به مساجد نيز بيايند. (اين يعنی حق داشتن اجتماع)
وی ، حکم آقاجری را خلاف اصول فقهی نيز خواند و
گفت: پس از انقلاب در دانشکده حقوق، مبحثی به نام حقوق جزای اسلامی ايجاد شد و در
کتابی که به همين نام، نوشته شده بود: در جايی که شبهه و ترديد وجود دارد نبايد
حدود جاری شود که البته اين امر يک اصل فقهی است.
بسته نگار خاطرنشان کرد: حکم آقاجری با نظر مراجع
آيات عظام بويژه ديدگاه امام راحل مغاير است.
امام خمينی(ره) در جلد سوم کتاب الطهاره (کتابی
استدلالی و فقهی) صفحات ۸ و ۳۲۷ گفته است «آنچه در حقيقت اسلام معتبر است به
گونهای که پذيرندهی آن را مسلمان مینامند، اصول سه گانه يا چهارگانهايست که
عبارتست از اصل وجود خدا، يگانگی، نبوت پيامبری و چهارم احتمالا اعتقاد به آخرت و
روز جزا. بقيه قواعد عبارتست از احکام اسلام که هيچ دخالتی در اصل اعتقاد به اسلام
ندارند. بنابراين اگر فرض کنيم کسی به اصول اعتقادی سه گانه يا چهارگانه فوق معتقد
بوده ولی به خاطر برخی شبهات به احکام اسلامی اعتقادی ندارد چنين فردی باز هم
مسلمان است. به عبارت ديگر، چنانچه بدانيم کسی اصول دين را پذيرفته و اجبارا قبول
دارد که پيامبر احکامی داشته ولی در وجود نماز يا حج، ترديد داشته باشد و گمان کند
که نماز و حج در اوائل اسلام واجب بوده ولی در زمان کنونی واجب نيستند، اهل دين
چنين انسانی را نامسلمان نمیشمارند، بلکه دلايل کافی برای مسلمان بودن چنين شخصی
وجود دارد که طبق مفاد آن دلايل، هر کس شهادتين را بگويد، مسلمان است.»
وی با استناد به دلايل فوق مدعی شد: حکم صادره
برای آقاجری به هيچ وجه از جنبه حقوقی و فقهی اعتبار ندارد. بلکه به جنبههای
سياسی مساله بيشتر توجه شده است به همين لحاظ با صدور چنين حکمی به منافع ملی کشور
لطمه وارد شده، حيثيت ملت ايران لکهدار شده و مصالح کشور ناديده گرفته شده است.
بستهنگار، گفت: معتقدم که اين حکم بايد کان لم
يکن تلقی شده و بدون قيد و شرط، آقاجری آزاد شود.
وی در پايان تصريح کرد: حتی اگر فرضا اين حکم از
جهاتی صحيح بوده باشد، بايد به اين نکته توجه داشت که آيا اين حکم مغاير حيثيت
نظام، مصلحت کشور و ملت ايران است يا خير؟ بايد با در نظر گرفتن اهم و مهم، اهم را
انتخاب و هر چه سريعتر اين حکم را لغو کرد.
|