ترساندن از روی ترس
دستگاه ولايت با اين حکم خواسته
است به اصلاحطلبان و بهويژه به آن بخشى که حاضر به سازش و تسليم نيستند, نشان
دهد که عدم تمکين به رأى رهبر رژيم و دستگاه مافيايى او, ممکن است براىشان گران
تمام شود
مجموع اين اقدامات بيشتر به رقص
مرگى مىماند که از سر ترسى جانکاه در سلسله مراتب وابستگان به دستگاه ولايت
افتاده است
ارژنگبامشاد
محکوميت هاشمآغاجرى به اعدام, همزمان با دستگيرى
عباسعبدى و احضار برخى از چهرههاى سرشناس اصلاحطلبان حکومتى به دادگاههاى
دستگاه ولايت, حکايت از حرکت همآهنگ و همزمانى براى تنگتر کردن حلقه سرکوب
اصلاحطلبان دارد. وارددانستن اتهام سبالنبى به هاشمآغاجرى و محکوميت او به
اعدام به اين بهانه, آنهم بدان علت که در مراسم سالگرد علىشريعتى در همدان گفته
بود «مردم ميمون نيستند که نيازى به تقليد داشته باشند», در شرايطى صورت مىگيرد
که برخى مراجع تقليد شيعه اين امر را منتفى دانسته و خود آغاجرى نيز از اين
سخنانخود هم در نامه به کروبى و هم در دادگاه پوزش خواسته بود. اما نه اين پوزش و
نه نظر مراجع تقليدى همچون حسينعلى منتظرى و يوسف صانعى کارساز نيامد و حکم
اعدام براى آغاجرى بريده شد.
محکوميت هاشمآغاجرى به اعدام و ۸سال زندان و
محروميت از تدريس, بيش از آنکه يک حکم قضايى باشد, دلايل سياسى عديدهاى دارد.
قبل از هرچيز اين محکوميت بدان خاطر صورت مىگيرد تا فشار بر سازمان مجاهدين
انقلاب اسلامى که او از رهبران و ايدئولوگهاى آن است را تشديد کنند. زيرا اين
سازمان با طرح اين موضوع که از جدايى دين از دولت حمايت خواهد کرد, در مظان اتهام
خروج از خطقرمزهاى دستگاه ولايت قرار گرفته بود و جامعه مدرسين حوزه علميه قم,
اين سازمان را خارج از دين معرفى کردند.
اما تنها فشار بر سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى,
نمىتواند دليل اين حکم سنگين باشد. دستگاه ولايت با اين حکم خواسته است به
اصلاحطلبان و بهويژه به آن بخشى که حاضر به سازش و تسليم نيستند, نشان دهد که
عدم تمکين به رأى رهبر رژيم و دستگاه مافيايى او, ممکن است براىشان گران تمام
شود. از اينروست که آنها شمشير داموکلس را بر سر اصلاحطلبان آويختهاند تا از
آنها هم زهرچشم بگيرند و هم از آن براى چانهزنىهاى بعدى استفاده کنند.
اعلام اين حکم همچنين در شرايطى که بررسى لوايح
دوگانه خاتمى در مجلس در دستور قرار دارد, نيز معناى خاصى دارد. پيش از اين به
دنبال تهديدات حسينشريعتمدارى, نشريه "حريم" نيز از خاتمى خواسته بود
اين لوايح را پس بگيرد تا سرنوشتى همچون رجايى و باهنر در انتظارش نباشد. و حال
با محکوميت هاشمآغاجرى به اعدام, اين تهديدات معنا و مفهوم جديدى مىيابد.
اما عليرغم اين ارزيابىهاى دستگاه ولايت و
قاضىهاى سرسپردهاش, اين اقدامات را نبايد نشانهى قدرت آنها دانست. مجموع اين
اقدامات بيشتر به رقص مرگى مىماند که از سر ترسى جانکاه در سلسله مراتب وابستگان
به دستگاه ولايت افتاده است. آنها بايد نيک دريافته باشند که هم از سوى مردم
شديدًا تهديد مىشوند و هم فشار بينالمللى در سطحى است که کوچکترين حماقتشان
مىتواند براىشان گران تمام شود. و همين ترس است که آنها واداشته است تا به
ترساندن حريفان بپردازند. و اين امرى است که بر کسى پوشيده نيست.
|