شطرنج بازی با گوريل!
اقتدارگرايان حداکثر ظرفيت خود برای
مقابله با اين لوايح را مورد استفاده قرار خواهند داد، اما در نهايت چيزی به دست
نخواهند آورد. به تلاشهای آنها بايستی به مثابه آخرين تلاشهای جمعی که آينده را
از دست دادهاند نگريست. بیآيندهای که سخت عصبی است و حرکاتش چندان حسابگرانه و
سنجيده نيست. اصلاحطلبان در حال شطرنج بازی با گوريل هستند! بدون ترس از عربدههای
اين گوريل بايد بازی را ادامه داد. آينده از آن ماست.
علی رضا علوی تبار
سايت امروز
۱. مطلقهگرايان در ايران توانايی درس گرفتن از گذشته
را ندارند و محکوماند که خطاها را تکرار کنند و روشهای بینتيجه را بارها بيازمايند.
علت اين مشکل تنها عقبماندگی ذهنی و مرگ عقلانيت در ميان حاميان استبداد نيست
بلکه لاعلاجی و ناچاری نيز هست. شرايط به گونهای است که روز به روز دايره انتخاب
آنها تنگتر میشود و آنها ناگزير از رفتن راههای میشوند که از پيش محکوم به شکست
است.
۲. اين پنجمين بار است که اقتدارگرايان میکوشند تا
با ايجاد يک جنجال قضايی و دستگيری جمعی از مخالفان خويش پيامی را به خاتمی بدهند
و اصلاحطلبان را از انجام يک اقدام مشخص منع کرده و جلو تداوم يک طرح را بگيرند.
اين بازی نخستين بار با دستگيری شهردار تهران و شهرداران مناطق و با شعار مقابله
با سوءاستفاده آغاز شد. پس از آن هجوم به مطبوعات پيشرو و شعار از ميان بردن پايگاههای
دشمن و مقابله با تهاجم فرهنگی پرده دوم اين نمايش بود. در صحنه سوم نيروهای ملی -
مذهبی و مقابله با براندازان محورهای نمايشنامهای بودند که به اجرا درمیآمد.
نمايش چهارم کنفرانس برلين بود و با حواشی که همه میدانيم و اينک حمله به مراکز
پژوهشی و دستگيری جمعی از پژوهشگران معتبر و بخشی از اصلاحطلبان پيشرو با شعار
مقابله با سوءاستفاده عناصر بيگانه اسباب سرگرمی و عقدهگشايی مطلقهگرايان را
فراهم آورده است!
اگر اقتدارگرايان قادر به عبرتآموزی بودند، نگاهی
به ثمره چهار اقدام قبلی خويش میانداختند و با جمعبندی آنها از تکرار خطا خودداری
میکردند. شهرداران پس ا زيک دوره تنش همگی در دادگاه تجديد نظر تبرئه شدند. با
حذف مطبوعات پيشرو هيچ اعتباری برای اقتدارگرايان در افکار عمومی حاصل نشد و فقط
روشهای جديد اطلاع رسانی جای روش سنتی مطبوعات را گرفت. از دل جنجال پيرامون
برانداز بودن ملی - مذهبیها هيچ مدرک و بحث قابل طرح در انظار عمومی به دست نيامد
و با خجالت حاصل آن همه غوغا آزردن چند انسان محترم و افزودن بر برگهای پرونده
سياه مجريان آن طرح بود. البته در هر بار افرادی دستگير شدند و قدری از خشم لجام
گسيخته آنها فرو نشست اما به زودی آنها ناگزير از تکرار همين برنامه شدند. متهمين
کنفرانس برلين نيز پس از آن همه جنجال اغلب تبرئه شدند. اين تلاشها نه مجلس را
مرعوب کرد و نه خاتمی را از شرکت در مرتبه دوم انتخابات رياست جمهوری منصرف ساخت.
تنها محصول اين موجهای دستگيری زندانی شدن برخی از چهرههای سياسی بود. زندانی
شدنی که نه تنها آنها را از اذهان بيرون نبرد بلکه بر اعتبار و محبوبيت آنها نيز
افزود. اقتدارگرايان با دستگيری اصلاحطلبان، گزينهای محبوب و قابل اعتماد ايجاد
کردند که میتواند در ترسيم چهره آينده ايران نقشی اساسی بازی کند. از اينکه آنها
با چنين دقتی جانشينهای خود را به مردم و جهان معرفی میکنند بايد از آنها تشکر
کرد.
۳. سلسله مراتب اختيار و مسئوليت در اين اقدامها کاملا
مشخص است. اين بار نمیتوان گناه را به گردن زيردستهای خودسر انداخت! آنها که در
اين بازی وارد میشوند يا به آن رضايت میدهند تنها خود را بیآينده میکنند.
دير يا زود همه اعتراف خواهند کرد که اين اقدامها
اوج بیتدبيری و بیعدالتی است. اگر کسی میخواهد خود را به اين دو صفت مشهور کند،
هيچ توصيهای به او نمیتوان کرد.
۴. همه اصلاحطلبان به خوبی میدانند که با اين همه
شنود تلفنی، تلفن همراه و غيره امکانی برای مخفی کردن چيزی وجود ندارد. از اين رو
هر اقدامی که میشود کاملا با فرض شفافيت و اطلاع همگانی! صورت میگيرد. اگر کسی
از هوش متوسط برخوردار باشد در چنين شرايطی کاری را که نگران افشا شدن آن باشد انجام
نمیدهد. بنابراين هر اقدامی که توسط پژوهشگران (که بخشی از آنها افراد سياسی به
معنای خاص آن نيستند) آن هم در سطحی وسيع صورت میگيرد با اين فرض است که علاوه بر
دستگاههای مسئول امنيتی، دستگاههای غيرمسئول امنيتی نيز از آن اطلاع داشته و از
ابعاد گوناگون آن باخبرند. بنابراين در عرصه نظرسنجی و پژوهشگری چيزی برای مخفی
کردن و افشا کردن وجود ندارد. نوعی بلاهت است که انسان فکر کند میتوان يک نمونه
دو هزار و پانصد نفری در يک شهر گرفت آن هم به صورت مخفی!
۵. واقعيت داستان اين است که همه اين تلاشها با هدف
منصرف کردن آقای خاتمی از پيگيری لوايح پيشنهادی به مجلس صورت میگيرد. متقابلا
اصلاحطلبان نيز به هيچ وجه نبايد از اين دو لايحه کوتاه بيايند. اقتدارگرايان
حداکثر ظرفيت خود برای مقابله با اين لوايح را مورد استفاده قرار خواهند داد، اما
در نهايت چيزی به دست نخواهند آورد. به تلاشهای آنها بايستی به مثابه آخرين
تلاشهای جمعی که آينده را از دست دادهاند نگريست. بیآيندهای که سخت عصبی است و
حرکاتش چندان حسابگرانه و سنجيده نيست. اصلاحطلبان در حال شطرنج بازی با گوريل
هستند! بدون ترس از عربدههای اين گوريل بايد بازی را ادامه داد. آينده از آن
ماست.
|