عطااله مرادی

منوچهر محمدی و اوج مظلوميت ايشان

از ايشان خواستند در صورتيکه متعهد شوند از فعاليتهای سياسی دوری جويند می توانند به تحصيل خود ادامه بدهند .

 

 

به نام يزدان پاک

منوچهر محمدی و اوج مظلوميت ايشان

هنگامی که نفوذ ، محبوبيت و قدرت کاريزماتيک منوچهر محمدی را هر روز افزون تر در بين دانشجويان مشاهده می نمودند راهی جز آن نيافتند که از هر طريق ممکن از ناحيه عوامل خود، تمام تلاش و سعی شان را در تضعيف و کاسته شدن محبوبيت ايشان بکار ببندند بطوريکه بعد از مدتی در مسايل سياسی ونيز در مسايل درسی مربوط به ايشان ،پيوسته ، مانع تراشی نموده و در نهايت راهی جز حذف ايشان نيافتند.

بنابراين برای طرد شخصيت ايشان در صحنه سياسی و دانشگاهی ، جسارت را به حدی رساندند که ۲ ترم مرخصی پزشکی ايشان را که از قبل در کميسيون تخصصی در در دست بررسی و بارها شفاها مورد تآييد قرار گرفته بود به هنگام اوج فعاليتهای سياسی- دانشجوئی ايشان به جريان می اندازند و بلافاصله با مرخصی پزشکی ايشان مخالف می نمايند و بدين ترتيب ۳۶ واحد درسی ايشان را صفر منظور می کنند. در سال ۷۷برگه تقاضای حذف اضطراری دروس ۴ و ۳ واحدی از پرونده آموزشی ايشان مفقود و نمرات صفر را به جای آن جايگزين می نمايند و مشروطی اين ترم را هم به ايشان ابلاغ می کنند و از اين طريق زمينه اخراج ايشان را از دانشگاه فراهم می نمايند و نا عادلانه تر آنکه به دنبال اين قضيه از ايشان خواستند در صورتيکه متعهد شوند از فعاليتهای سياسی دوری جويند می توانند به تحصيل خود ادامه بدهند که ايشان ، هيچگاه ، اين پيشنهاد شرم آور را نپذيرفته و آنها هم در نهايت اخراج موقت ايشان را در دستور کار خود قرار می دهند و در کامپيوتر آموزشی دانشکده طبق اطلاعات موثق که در کامپيوتر آموزش مشاهده نموديم ايشان از سال ۱۳۷۷ تا قبل از واقعه ۱۸ تير در سال ۷۸ در حکم اخراج موقت بودند نه اخراج دائمی .

اما متأسفانه آقای دکتر داود سليمانی معاون وقت دانشگاه تهران و نماينده فعلی مجلس شورای اسلامی با سوء استفاده از دستگيری ايشان ، جسارت را به حدی رساندند که اخراج دائمی ايشان را در رسانه ها و مطبوعات تبليغ نمودند بدون اينکه علت واقعی اخراجی ايشان را ذکر نمايند . قابل ذکر است که آقای محمدی بارها طومارهايی را در اعتراض يه روند فعاليتهای سياسی وصنفی دانشگاه با جمع آوری امضاهای مختلف خدمت آقای سليمانی- معاون وقت امور دانشجويی- ارائه داده بودند. بر کسی پوشيده نيست که اين خصومت وعداوت نسبت به منوچهر محمدی ، صرفا فقط به خاطرشفافيت انديشه ايشان مبنی بر زير سوال بردن اعمال ناصواب موجود و نيز نگرانی از مطرح شدن بيش از حدوحصر ايشان در بين دانشجويان و اهالی علم و ادب بوده و بس ، به همين خاطر ايشان بعد از دستگيری نه تنها از کمترين حمايت برخوردار نبودند بلکه افراد معلوم الحالی در تسريع

اعدام ايشان هم کوشيدند بطوريکه بعد از سالها سپری شدن از زندان منوچهر محمدی ، اخيرا جناب آقای محدث مسئول امور دانشجويی در وزارت آموزشی عالی، در تکرار جسارت بی انتهای خود در مصاحبه با روزنامه ايران ، منوچهر محمدی را دانشجو نمی داند و چند مدتی قبل نيز آقای موسوی خوئينی نماينده محترم و محبوب در بين دانشجويان که اينجانب عطااله مرادی و شخص منوچهرمحمدی نيز برای ايشان احترام خاصی قائل هستيم با اطلاعات مغرضانه و ناصوابی که به ايشان ارائه شد در مصاحبه ای با روزنامه ها, چنين بيان داشتند: که منوچهر محمدی در سال ۷۴ از دانشگاه اخراج شدند که انتظار دارم با توجه به عدم صحت و درستی آن ، به زودی شاهد تصحيح گفتار خود باشند تا اين همه از مظلوميت آقای محمدی بعلت سکونت ناشی از دموکراتيک بودن و اعتقاد راسخ به عقائد مخالف سوء استفاده نشده و بيش از اين در ترور شخصيت ايشان گام برندارند.

ناگفته نماند آقای منوچهر محمدی قبل از ورود به دانشگاه در سال ۷۲ در عين حال که معلم بودند با کوشش و پشتکار فراوانی که به خرج دادند رتبه ۱۴۹ کنکور سراسری در گروه رياضی فيزيک را کسب می کنند بطوريکه در کليه رشته های فنی و مهندسی در معتبرترين دانشگاههای ايران نمره قبولی کسب می کنند اما ايشان رشته اقتصاد نظری از زيرگروه رياضی فيزيک دانشگاه تهران را بر می گزينند, واز طرفی در سال ۷۲ همزمان باقبولی در دانشگاه دولتی دررشته علوم سياسی دانشگاه آزاد واحد تهران مرکزی هم حائز قبولی می گردند اما از آنجا که مطابق قانون بايد در يک رشته انتخابی ادامه تحصيل داد، ايشان رشته اقتصاد نظری دانشگاه تهران را بر می گزينند چرا که به سهم خود در فردای سازندگی ايران بعنوان يک اقتصاد دان نقشی در رفع مشکلات اقتصادی ناشی از جنگ ۸ ساله ايران بردارند اما افسوس که دستگاه قضائی نه تنها با زندانی کردن چنين شخصيتی ارضاء واقناع نمی شود بلکه حتی با اخراج ايشان از دانشگاه و هم چنين به دنبال آن صدور حکم اخراج آقای محمدی از معلمی هم رضايت نمی دهند تا آنجا که اندک حقوق ماهيانه ايشان هم برای هميشه قطع می گردد.

قابل يادآوری است که آقای محمدی اکنون بعد از اتمام مرخصی ۵ روزه به زندان بازگشته است در حالی که از ناحيه دندان و لثه بسيار رنج می برد شايد در جرايد و رسانه ها خونريزی لثه ايشان را می شنيدم و می خواندم ولی اکنون به عينه ديده ام که چگونه صبحگاه هنگامی که از خواب بيدار می شوند از ناحيه لثه دچار خونريزی شده و گاها هنگام صبحت کردن از ناحيه دهان خون جاری می شود. اما بردستگاه قضايی فرض است که با مرخصی استعلاجی ايشان موافقت نموده تا شايد گامی در بهبودی وضعيت جسمی ايشان بر داشته شود.

اينجانب به عنوان فردی که از سالهای ۷۳ /۷۲ در محيط دانشگاهی و هم چنين در محيطهای ديگر به عنوان دانشجوئی که همواره در طول جريانات سياسی دانشجويی تا کنون در کنار ايشان بوده و در حادثه ۱۸ تير ۷۸ کوی دانشگاه تهران که به اتفاق هم, دستگير شديم و مدت های مديدی نيز در زندان توحيد بودم «شايان ذکر است که گفته های فوق نه حمل بر خودستايی و نخوت تعبير شود بلکه برای تشحيذ افکار مخاطبان و خوانندگان می باشد» از آنجا که ارتباط تنگاتنگی با هم داشتيم و از وضعيت تحصيلی ايشان در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران کاملا مطلع و بر نحوه برخورد آموزش دانشکده با ايشان آگاه هستم, اين يادداشت را نگاشتم که صرفا برای تنوير افکار عمومی جامعه و روشن شدن اذهان دانش پژوهان ، اساتيدو دانشجويان گرانقدر باشد تا شايد شائبه های عدم دانشجو بودن آقای منوچهر محمدی از افکار زدوده شده و واقعيت های پنهان و مکتوم، چشم حقيقت به روی خود بگشايند و آنان که ناآگاهند يافته باشندآگاهی را.

بر نمايندگان مجلس نيز فرض است که آگاهانه و عالمانه در زمينه های خاص موضع گيری نموده تا سبب تشويش اذهان عمومی و مکتوم ماندن واقعيت ها در سطح جامعۀ دانشگاهی نشوند.

اين تنها شمه ای از ناگفته های سرگذشت آقای منوچهر محمدی است که اينجانب به عنوان يک دانشجوئی که همواره در طول جريانات دانشگاهی همراه ايشان بوده ، بصورت صريح, شفاف و با آگاهی کامل مطالب فوق را به رشته تحرير درآوردم وشخصا نيز کليه مسئوليت ،صحت و سقم آن را بر عهده می گيرم .

در پايان قابل ذکر است که مطالب فوق را از اين جهت و بر اين منطق نگاشتم که هنگامی در سطح جامعه بر له يا عليه شخصی سخنی گفته و يا مقاله و يادداشتی نوشته می شود بايد برای شخص مقابل و يا فرد مورد مخاطب قابليت حق دفاع از خود و سخن گفتن را قائل شد. به نظر شما آيا غير از اين بايد باشد؟

هم چنين از خوانندگان و مخاطبان گرامی خواستارم در صورت هر گونه نکته تاريک و ابهام آميزی که در يادداشت فوق وجود داشته باشد آماده هر گونه پاسخگويی و درصدد روشن کردن نقاط مبهم آن هستم.

با احترام

 

عطااله مرادی

دانشجوی حقوق تهران

ataalah_moradi@yahoo. com