احمدعلی اميری ،حقوقدان و وکيل دادگستری:
کودکآزاری يک نوع بيماری اجتماعی است
خرمشاهی: قوانين خاصی در خصوص
کودکان وجود ندارد.
قوانين ناقص موجود نمیتوانند به طور کامل از حقوق
کودک و نوجوان دفاع کنند
قوانين و مقررات ناقص فعلی، با توجه به جايگاه
کودک، به هيچ وجه شايسته او نيستند.
احمدعلی اميری،حقوقدان و وکيل دادگستری، با اشاره
به ميزان تحقق حقوق کودکان و نوجوانان در ايران درگفتوگو با خبرنگار حقوقی ايسنا
افزود: در قانون آيين دادرسی کيفری و مدنی و بعضی از قوانين خاص، در خصوص کودک و
نوجوان و اطفال و اشخاص غيررشيد، جستهگريخته، قوانينی به چشم میخورد که اين قوانين
و مقررات ناقص نمیتواند به طور کامل از حقوق کودک و نوجوان دفاع کند.
وی گفت: قوانين و مقررات کشور برای کسانی وضع
میشود که اهليت تمتع و استيفاء دارند، يعنی تک تک افراد جامعه دارای حق و حقوقی
هستند که قانونگذار، برای اين افراد در صورتیکه قابليت اجرا و اعمال اين حق و
حقوق را داشته باشند قانون وضع میکند و تخلف از آن را مستوجب مجازات میداند.
اميری ادامه داد: از لحاظ حقوقی، "طفل"
دارای اهليت تمتع است، يعنی دارای حق و حقوق در جامعه است، ليکن برای اعمال و
اجرای اين حق و حقوق بايد دارای اهليت استيفاء نيز باشد. اهليت استيفاء به اين
معناست که کودک بتواند حق و حقوق خود را که به واسطه انسان بودن واجد آن شده است،
اعمال کند. از آنجايی که کودکان به واسطه عدم بلوغ جسمی، فکری و روانی قابليت
اعمال حقوق خود را ندارند، از اين حيث به آنها محجور گفته میشود. در جوامع تکامل
يافته از لحاظ اجتماعی، برای حفظ حقوق شخصی و اجتماعی کودکان و نوجوانان معمولا
انجمنها و کانونهايی، از جمله انجمن دفاع از حقوق کودک و نوجوان تأسيس میشود که
محور فعاليت آنها وضع قوانين مناسب کودک و نوجوان و همچنين بعضا ورود به
خانوادههای کودکان و نوجوان برای دفاع از حقوق آنان است.
اين وکيل دادگستری با بيان اين که «اين عين ظلم
است که با کودکان مجرم مانند مجرمان بزرگسال رفتار شود» تصريح کرد: عدالت ايجاب
میکند که بين اين اطفال که غيررشيدند و افراد بزرگسال که اعمالشان از روی قصد و
اراده است تمايز قائل شد.
اين حقوقدان خاطرنشان کرد: دادرسی ويژه اطفال در
کشور ما بايد به اين صورت باشد که وقتی طفلی جرمی مرتکب میشود، تحقيقات از او
مستقيما در حضور خود دادرس دادگاه به عمل آيد نه اينکه شبيه ساير افراد جامعه به
وسيله ضابطين دادگستری انجام شود. همچنين رسيدگی به جرايم اطفال غير علنی است،
زيرا اگر مجازات او علنی باشد و جرم او در تمام جامعه پخش شود اين طفل در آينده
نمیتواند ادامه حيات دهد. يکی ديگر از ويژگیهای دادرسی ويژه اطفال اين است که
بعد از تفهيم اتهام، بايد برای وی قرار تأمين صادر شود . اين قرار تأمين را از والدين
کودک اخذ میکنند و از آنها تعهد میگيرند هر وقت حضور طفل در دادگاه الزامی شد
بايد او را در موعد مقرر در دادگاه حاضر کنند.
اميری با بيان اين که «متأسفانه در کشور ما کودک
آزادی به وضوح ديده میشود» يادآور شد: منشأ کودک آزاری در بطن فرهنگ ديرين جامعه
ما نهفته است، در صورتی کودک آزاری کم يا متوقف میشود که فرهنگ جامعه اصلاح شود.
اين بيماری اجتماعی بايد در سياستهای کلانی که روشنفکران، فرهنگ سازان و بزرگان
حکومت برای مملکت تدوين میکنند مدنظر قرار گيرد، اين صحيح نيست که يک شبه و با
بررسی غير کارشناسانه طرحی به مجلس برود و تصويب شده و به صورت قانون درآيد و بعد
هم اجرا نشود. اين کارها بیفايده است.
اميری افزود: تفاوت نوع برخورد با کودک و نوجوان
به تفکر، انديشه، آداب و رسوم، سنت و فرهنگ يک جامعه بازمیگردد و چون فرهنگ جوامع
مختلف با هم فرق دارد، لذا نحوه برخورد جوامع با کودک و نوجوان نيز متفاوت خواهد
بود.
وی با تاکيد بر تاثير زياد محيطهای آلوده و جرم
خيز در بزهکاری اطفال متذکر شد: البته نمیتوان اين موضوع را به صورت قاعده کلی
ارائه کرد. شخصيت طفل چون هنوز شکل نگرفته میتوان او را به هر شکلی در آورد و
محيط نامناسب میتواند محيط ابتدايی مثل محيط خانواده باشد، اگر اين محيط دچار
بيماريهای اجتماعی باشد، سنگ بنای اوليه شخصيت کودک، کج گذاشته میشود و او بزهکار
خواهد شد.
اميری در پايان گفت: هر چند بعضی اوقات انسانهايی
نيز بودهاند که در محيطهای پست رشد کردند ولی به مقامات بالايی رسيدهاند، به
دليل وجود اين استثنائات نمیتوان از تأثير محيط آلوده در بزهکاری اطفال چشمپوشی
کرد.
خرمشاهی: قوانين خاصی در خصوص کودکان
وجود ندارد
تخصيص شعبه يا شعبی از محاکم عمومی برای رسيدگی به
جرائم کودکان کافی نيست.
عبدالصمد خرمشاهی حقوقدان و وکيل دادگستری
دربارهی علت مطرح شدن طرح حمايت از حقوق کودک و نوجوان در گفت و گو با خبرنگار
حقوقی ايسنا اظهار داشت: حقوق کودکان در ايران در وضعيت مناسبی قرار ندارد،
سمينارهای متعدد و وعدههايی که در ارتباط با رعايت حقوق کودکان از سوی مسوولين
داده میشود، راهی به جايی نبردهاند، شايد علت مطرح شدن اين موضوع عدم اعمال کامل
مفاد اعلاميه جهانی حقوق کودک و هم چنين مفاد کنوانسيون حقوق کودک در ايران و
اختلاف نظری است که در خصوص سن کودک وجود دارد.
وی گفت: ما در خصوص کودکان قوانين مصوب خاصی
نداريم اما در پارهای از قوانين از جمله قانون مجازات اسلامی و هم چنين قانون کار
و آيين دادرسی کيفری، از کودکان حمايتهايی شده است، مثلا مطابق ماده ۶۳۱ قانون
مجازات اسلامی، بچهدزدی جرم محسوب میشود، با اين توضيح که هر کس طفلی را که تازه
متولد شده است بدزدد يا مخفی کند يا او را متعلق به زن ديگری،قلمداد کند به ۶ ماه
تا سه ماه حبس محکوم میشود. با اينکه مطابق ماده ۶۲۱ همين قانون، آدمربايی جرم
است و چنانچه مجنی عليه، زير ۱۵ سال باشد مجازات مجرم، حداکثر مجازات تعيين شده در
اين ماده است و يا مطابق ماده ۶۲۳ قانون مذکور، رها کردن طفلی که قادر به محافظت
خود نيست در جای خالی از سکنه، جرم محسوب میشود و يا پارهای از مواد قانون کار
که به حمايت از کودکان برخاسته است.
خرمشاهی ادامه داد: انگيزهها در ارتکاب جرائم از
سوی کودکان با ديگران متفاوت است. بديهی است در سنين مختلف، با توجه به نيازها و
غرائز و احساسات، نوع جرائم ارتکابی متفاوت است، قطعا با توجه به انگيزههای
ارتکاب جرم و نوع نگرش کودکان به مسائل اجتماعی و حال خاص عاطفی و روانی آنان،
ضرورت تشکيل دادگاههای تخصصی جهت رسيدگی به جرائم کودکان بسيار محسوس است و تخصيص
شعبه يا شعبی از محاکم عمومی برای رسيدگی به جرائم کودکان کافی نيست.
اين وکيل ياد آور شد: بايد دادگاههای تخصصی با
قضات با تجربه که زبان کودک را بفهمد و احساس او را درک کند داشته باشيم، قاضی با
حوصلهای که علاوه بر قانون، آشنايی کامل با روانشناسی کودک داشته باشد، به هر
حال دنيای کودک، دنيای ديگری است و بر همين اساس رسيدگی به جرائم ارتکابی وی بايد
با تشريفات دادرسی خاصی باشد.
وی تصريح کرد: ما اعلاميه جهانی حقوق کودک سال
۱۹۵۹ را به عنوان يکی از اعضای سازمان ملل امضا کردهايم و ضمنا تحت شرايطی متعهد
به مفاد کنوانسيون حقوق کودک سال ۱۹۸۹ هستيم، رعايت مفاد اعلاميه و کنوانسيون
مذکور، به اضافه ساير مواردی که در قوانين ما در جهت حفظ حقوق کودکان وضع شده،
حقوق کودکان را تضمين میکند.
اين حقوقدان افزود: رفع معضل کودک آزاری نياز به
رشد فرهنگی در جامعه و ارتقا در ساير زمينههای اجتماعی دارد، نقص قوانين در اين
رابطه چندان چشمگير نيست. ضمنا، مواردی در قانون پيشنهادی از سوی مجلس در حمايت از
حقوق کودکان و نوجوانان پيش بينی شده و برای کودک آزاری مجازاتهايی تعيين شده که
ظاهرا پارهای از اين مواد از سوی شورای نگهبان، مغاير شرع تشخيص داده شده و مجلس
در حال بازنگری اين قانون است.
خرمشاهی در رابطه با تفاوت حقوق کودکان در ايران و
ساير کشورها افزود: کشور ما به عنوان يکی از اعضای سازمان ملل اعلاميه و کنوانسيون
مذکور را امضا کرده است و متعهد به اجرای آن است. در مبانی و اصول و نحوه نگرش به
حقوق کودک، تفاوتی با ساير کشورها نداريم، بعضا اختلافات حاصله در اين رابطه در
خصوص معيار سن کودک است که در قانون ما، سن بلوغ ۱۵ سال است و در حالی که کودک در
اعلاميه مذکور به افرادی اطلاق میشود که کمتر از ۱۸ سال داشته باشند،بعضا اين
اختلاف در تلقی از سن کودک، مشکلات عملی در رعايت حقوق کودکان در ايران به همراه
داشته است، و در عمل مفاد کنوانسيون حقوق کودک به صورت مطلوب در کشور ما اجرا و
رعايت نشده است.
وی در مورد تاثير محيط در بزهکاری اطفال تاکيد
کرد: بیترديد هر پديدهای که در جامعه رخ میدهد، عللی دارد. جرائم هم از اين
قاعده کلی مستثنی نيست. شايد عوامل مختلفی در بروز جرائم از سوی اطفال نقش داشته
باشد، که يکی از آنها محيط خانواده و بعد محيط اجتماع است. محيط متشنج خانواده،
اختلافات روزانه پدر و مادر، عدم مراقبت و سرپرستی صحيح طفل، عدم درک خواستههای
او، عدم تفاهم و نداشتن ارتباط عاطفی و منطقی از سوی والدين يا طفل، بیسوادی
والدين و هزاران مشکل از اين قبيل در محيط خانواده، تاثير بسيار نامطلوبی در تشکيل
شخصيت طفل بر جای میگذارد. کمتر ديده میشود که از خانواده آرام و کم تنش، طفل
بزهکار بيرون بيايد، بر همين روال محيط اجتماع قطعا نقش بسيار موثری در اين رابطه
دارد.
خرمشاهی در پاسخ به اين سوال که علت افزايش
بزهکاری کودکان چيست؟ گفت: بهتر است سوال در مورد علت افزايش بزهکاری در جامعه
شود، به دليل گوناگون از جمله مسائل اقتصادی، فرهنگ، اختلاط و امتزاج فرهنگهای
گوناگون در شهرها، تعارض سنت و مدرنيسم و غلبه فرهنگ غرب و تقليد و استنباط ناصحيح
جوانان از اين فرهنگ، اختلاف فاحش طبقاتی، اعتياد، بیکاری، و هزاران موارد مشابه
ديگر آمار جرائم به طور کلی در جامعه ما به طور نگران کنندهای بالا بوده است.
بديهی است کودکان هم از اين امر مستثنی نيستند. کودکان با اوضاع و احوال فعلی به
شدت آسيبپذير هستند، عدم برنامه ريزی صحيح در برخورد با اين معضلات قطعا
زمينههای افزايش جرائم کودکان در جامعه را فراهمتر خواهد ساخت.
وی ادامه داد: اگرچه شورای نگهبان، پارهای از
مواد راجع به طرح حمايت از کودکان و نوجوانان را که از سوی مجلس تصويب شده بود،
مغاير شرع تشخيص داد و مجلس ناگزير به بازنگری آنها شده است، معذلک ما در حال حاضر
خلا قانونی مهمی در رابطه با حمايت از حقوق کودک در ايران نداريم، فرهنگ ما با
فرهنگ کشورهای اروپا از قبيل سوئد، سوئيس و غيره تفاوت فاحشی دارد، در آن کشورها
به محض کوچکترين تعرض يا پرخاش از سوی والدين، کودکان به پليس متوسل میشوند، آيا
فرهنگ حاکم بر خانوادههای ما اجازه اين کار را به کودکان میدهد؟ البته پاسخ منفی
است، و قبل از آنکه احتياج به وضع قوانين ريز و درشت در اين رابطه داشته، احتياج
به رشد فرهنگی و فکری خانواده و جامعه داريم.
خرمشاهی در پايان تصريح کرد: فرهنگ ما يک شبه
توليد نمی شود و برخورد سنتی والدين با کودکان نيز يک دفعه تغيير نخواهد کرد. مثلا
اگر شورای نگهبان پارهای از مصوبات مجلس در اين خصوص را مغاير شرع تشخيص نمی داد
و در مجلس تصويب میشد که تاديب کودکان از سوی والدين از مصاديق کودک آزاری است،
آيا پدر و مادرها در رفتار خود نسبت به کودکان تجديد نظر میکردند؟
قطعا پاسخ منفی است، آنچه که مسلم است اينکه اگر
ارزشها در جامعه رنگ ببازد و رفتارهای خلاف در جامعه نهادينه شوند و قبح خود را از
دست بدهند کما اينکه امروزه در جامعه فعلی شاهد آن هستيم، با وضع قوانين پيشرفته
نيز نمیتوانيم جامعه را دگرگون کنيم.
|