مردان خيابانی
مردانی که متناوبا با افزايش تقاضايشان
،زنان بيشتری را در کشوری که فقر مادی و فقر فرهنگی بيداد می کند تشويق به تن
فروشی می کنند، به راحتی به زندگی ادامه می دهند.نه متعلق به طبقه خاصی می شوند ،
نه نام خاصی می گيرند و نه از حقوقی محروم می شوند
آينا يعقوبی
Aina2130@hotmail.com
سايت زنان ايؤان
ساعت ۱:۵۰ شب خيابان اصلی
خيابان خالی از عابر است و تنها با سبز شدن چراغ
راهنمايی سر چهارراه چند تايی ماشين سکوت خيابان را ميشکنند . کنار پنجره ايستاده
ام. سياهی متحرکی از انتهای خيابان توجهم را جلب می کند .بيشتر که دقيق می شوم زنی
است پيچيده در چادری سياه که باد لبه های چادرش را به اطراف می کشد. کند و
بلاتکليف قدم بر می دارد. هرازگاهی به عقب بر می گرددوبا هر بوق ماشين سرش را به
طرف خيابان بر می گرداند. کند و بلا تکليف قدم بر ميدارد. هر از گاهی به عقب بر می
گردد و با هر بوق ماشين سرش را به طرف خيابان بر می گرداند. نزديک که می شود متوجه
کثيفی چادرش ميشوم که پر از خاک است.از پنجره ای که رو به خيابان باز شده مردی
برايش سوت می زند.چند لحظه بعد مرد به پايين آمده و با زن صحبت می کندزن در مقابل
اصرار مرد راه ديگری را ميرود. چند بار طول خيابان را بالا و پايين ميرود.مردان
بيشتری به خيابان امده اند و هر کدام چيزی به او می گويند نمی فهمم چه؟ اما معلوم
است که توافقی ندارند.به اين فکر ميکنم که اين مردان
ناگهان از کجا پيدايشان شده. زن که حالا از بالا
وپايين رفتن خسته شده کنار خيابان نزديک ايستگاه اتوبوس می ايستد .چند مرد هنوز
دست سرش بر نداشته اند چندين ماشين متوقف می شوند زن سوار پرايد قرمز رنگی ميشود.
ساعت ۲:۱۷ شب خيابان اصلی
دو زن به تير چراغ برق کنار خيابان تکيه داده اند
بسيار چاق وبد لباس قهقهه های بلندی سر می دهند.مردی با لباس خواب اشغلهايش را به
سرکوجه منتهی به خيابان می اورد.با ديدن انها سطل را به کناری گذاشته به جانبشان
می رود.صدای خنده بلند تر می شود .آنها چيزی را که مرد می گويد يادداشت ميکنند
.مرد به طرف خانه اش بر ميگردد.و مردان بيشتر وصحبت ها وخنده ها.چند دقيقه بعد
زنها سوار پژو سفيد رنگی می شوند.
ساعت ۶:۴۰ بعد از ظهر ميدانی شلوغ
دختری جوان به زحمت ۱۸ سال دارد. شلوار کوتاهی به
پا کرده و مانتو و روسری زيبايی به تن دارد. ماشين های زيادی پيش پايش می ايستند
از پنجره ماشين تا کمر داخل می شود و با راننده صحبت می کند. اما دوباره بيرون می
ايد وچند قدمی جتو تر می رود. بالاخره سوار ماشين هفتم می شود . يک مزدای سبز رنگ.
نمونه هايی از اين دست چنان معمول شده اند که هر
روزه بارها وبارها تکرارش را در سطح شهر شاهديم..پد يده ای که به سادگی تنها زنان
خيابانی لقب ميگيرد. زنان خيابانی جريانی که مدتی است به بحث روز بدل شده و مثل
تمامی تب های اجتماعی رسانه های مختلف به تناوب به ان می پردازند. و در چند ماهه
اخير از خصمانه ترين برخوردها گرفته تا نقد های منطقی رسانه ای را در اين باره
شاهد بودهايم. ماجرا به انجا کشيد که سردار قاليباف چندين بار مطرح کرد که"
ما توان جمع آوری اين زنان را در عرض ۷۲ ساعت داريم " و در مصاحبه های
تلويزيونی "" هموطنان غيور "" بارها وبارها انزجارشان را از
اين زنان اعلام وفساد حاکم را ناشی از عمل انان دانسته خواستار جمع اوريشان شدند.
حتی نشريات و طرفداران حقوق زنان هم بيشتر به اين پرداخته اند که چرا اين زنان دست
به تن فروشی می زنند. به هر طريق تمامی مشکل زنانی محسوب شدند که تنها يکسوی يک
ارتباط دوجانبه اند. در اين ميان کمتر به اين موضوع پرداخته شد که چه مردانی با
اينگونه زنان ارتباط دارند؟. هر چند از سوی مرکز مشارکت زنان پديده مردان متقاضی
مطرح شد
در هر صورت جهت گيری اين جريان بيشتر به اين سمت
حرکت کرده که زنان تن فروش يا جمع آوری شوند و يا متمرکز.اما از مردان خواستار
ارتباط سخنی نيست.
زنان خيابانی زنانی اند که به هر علت دست به
روسپيگری زده باشند،جزء طبقه خاصی از جامعه محسوب می شوند که مناسبات مشخص و حد و
حريم های پررنگی باکليت جامعه دارد.اين افراد از لايه های عادی و روز مره زندگی
مطرود هستند و سنگين ترين نگاه ها و سخت ترين رفتار ها کمترين مچازاتشان است. اما
در سويی ديگر شريک ديگر، مردانی که متناوبا با افزايش تقاضايشان، زنان بيشتری را
در کشوری که فقر مادی و در قسمت های بسياری از ان فقر فرهنگی بيداد می کند تشويق
به تن فروشی می کنند، به راحتی به زندگی ادامه می دهند. نه متعلق به طبقه خاصی می
شوند، نه نام خاصی می گيرند و نه از حقوقی محروم می شوند .بسياری از اينان اتفاقا
در خانواذه نقش پدر مهربان، همسر فداکار، فرزند دلسوز.... را هم بازی می
کنند.خانواده ،شغل و همه آنجه در جامعه به عنوان حقوق برای کسی وجود دارد به دست
می اورند.
شايد بهتر باشد که کمی به اين موضوع هم پرداخته
شود که: چرا خيابانی خلوت در نيمه های شب با ورود زنی خيابانی مملو از مردان
متقاضی می شود؟
چرا وقتی زنی در کنار خيابان ايستاده اتوموبيل ها
پشت سر هم در برابرش می ايستند
واصلا ايا اگر زنانی به نام زنان خيابانی از
شهرهای کشورمان جمع شوند مشکل اين مردان حل خواهد شد؟ ارائه راه حل برای هر معضل
اجتماعی مستلزم نگرشی کامل و همه جانبه و بی تعصب است.نه نگاهی يکطرفه و از بالا.
۷۳درصد از
زنان شاغل ايران ، درآموزش و پرورش مشغول به کار هستند
مديرکل دفتر امور زنان وزارت آموزش و پرورش ايران
گفت: ۷۳ درصد از زنان شاغل کشور، در آموزش و پرورش فعاليت دارند و اين نسبت
بيشترين تعداد زنان شاغل کشور را به خود اختصاص داده است.
به گزارش «ايرنا» ، "فاطمه تندگويان"
روز دوشنبه در گفت وگو با خبرنگاران در شيراز افزود: شاغلين زن آموزش وپرورش کشور
حدود ۴۷۰ هزار نفر می باشند و با احتساب جمعيت ۵/۸ ميليونی دانش آموزان دختر و
همچنين دانشجويان دختر مراکزتربيت معلم و آموزش فنی و حرفه ای ، شاهد حضور گسترده
اين قشر از جامعه در سامانه آموزش و پرورش هستيم.
وی اظهار داشت: ۳۵۰ ميليارد ريال برای افزايش پوشش
تحصيلی دختران و جذب دختران واجب التعليم به ويژه در مناطق محروم ، روستايی
وعشايری درنظر گرفته شده است که به تدريج در اين ارتباط هزينه می شود و در سال
جاری از اين محل ۷۰ ميليارد ريال تخصيص يافته است.
مشاور وزير آموزش و پرورش گفت: کاهش نرخ رشد ترک
تحصيل ، افزايش مراکز شبانه روزی دختران ، سهم ۶۱ درصدی دختران در مقطع پيش
دانشگاهی و افزايش ميزان حضور زنان در عرصه های فرهنگی و اجتماعی در زمره موفقيت
هايی است که طی چند سال گذشته شاهد آن بوده ايم ، اما لازم است گام های بيشتری
دراين زمينه برداشته شود.
تند گويان اضافه کرد: برغم کاهش ميانگين سن
ناهنجاری در بين جوانان هنوز در مقطع راهنمايی ، مشاوره از جايگاه مشخصی برخوردار
نيست و لازم است برای رفع اين نارسايی اقدام مناسبی صورت پذيرد.
|